Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
die
U
توپی که درحال افتادن برروی زمین است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fall into abeyance
U
درحال وقفه افتادن
epigeal
U
روینده برروی زمین روخاکی
creepers
U
توپی که با فاصله کم از زمین پرتاب شده
creeper
U
توپی که با فاصله کم از زمین پرتاب شده
netball
U
توپی که پس از برخورد با لبه تور به زمین میافتد
long hop
U
توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
bunkered
U
افتادن گوی در زمین مانع
drop shot
U
ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
hub
U
(وسط چرخ که اغلب بلبرینگ دارد و روی محور یا آسه می چرخد) توپی، چرخمیان، ناف، (مرکز فعالیت یا اهمیت یا توجه و غیره) کانون، قلبگاه، میانگاه، توپی چر، قطب
pouncing
U
درحال خیز درحال حمله با چنگال باچنگال ربودن
pounce
U
درحال خیز درحال حمله با چنگال باچنگال ربودن
pounced
U
درحال خیز درحال حمله با چنگال باچنگال ربودن
pounces
U
درحال خیز درحال حمله با چنگال باچنگال ربودن
gimbals
U
توپی و غلاف توپی گردان
ditch
U
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
Millions saw the apple fall, but Newton was the one who asked why?
U
میلیون ها نفر به زمین افتادن سیب را دیده بودند اما فقط نیوتون پرسید چرا؟
ditched
U
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditches
U
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
in plant
U
درحال رویش درحال رشد
to fall on ones knees
U
بیرون افتادن بلابه افتادن
on
U
برروی
dissimulating
U
برروی خودنیاوردن
floating
U
متحرک برروی اب
dissimulates
U
برروی خودنیاوردن
dissimulated
U
برروی خودنیاوردن
dissimulate
U
برروی خودنیاوردن
axe
U
اسکی برروی موج
axing
U
اسکی برروی موج
axed
U
اسکی برروی موج
murals
U
واقع برروی دیوار
mural
U
واقع برروی دیوار
she gave me a kiss
U
برروی من بوسه داد
scald
U
اثر اب جوش برروی پوست
edge set
U
فشار برروی لبههای اسکی
takeoff leg
U
پایی که فشار برروی ان است
scalded
U
اثر اب جوش برروی پوست
scalds
U
اثر اب جوش برروی پوست
belly whopper
U
شیرجه شناگر برروی شکم
scalding
U
اثر اب جوش برروی پوست
contour strip cropping
U
کشت نواری برروی خطوط میزان
plop
U
صدای چیز پهنی که برروی اب بیفتد
superimposition
U
قرار گیری برروی چیز دیگر
lighter aboard ship
حمل قایق وبار آن برروی کشتی
plops
U
صدای چیز پهنی که برروی اب بیفتد
plopped
U
صدای چیز پهنی که برروی اب بیفتد
stay sail
U
بادبان نصب شده برروی دیرک
plopping
U
صدای چیز پهنی که برروی اب بیفتد
haulier
U
حمل کننده محمولههای سنگین برروی جاده
heliogravure
U
گراورسازی بوسیله نور برروی صفحه حساس
cabinet prejection
U
نمایش اجسام برروی یک صفحه بوسیله تصاویر
hauliers
U
حمل کننده محمولههای سنگین برروی جاده
flotsam
U
کالاهایی که پس از غرق شدن کشتی برروی اب شناور است
flotsam and jetsam
U
کالایی که پس از غرق شدن کشتی برروی اب شناور است
spigot
U
توپی
pivots
U
توپی
plugging
U
توپی
pivoted
U
توپی
plug
U
توپی
pivot
U
توپی
plugs
U
توپی
tapped
U
توپی
spill
U
توپی
tapping
U
توپی
ball joint
U
توپی
dowel
U
توپی
to kick a ball
U
توپی را
spilled
U
توپی
tap
U
توپی
spills
U
توپی
spilling
U
توپی
sound frack
U
محل مخصوص ضبط صوت برروی حاشیه فیلم ناطق
pivoted
U
توپی اتصال
ball printer
U
چاپگر توپی
pivot
U
توپی اتصال
ball joint
U
توپی اتصال
rotor hub
U
توپی رتور
hub bore
U
سوراخ توپی
tapper
U
توپی گذار
fuse plug
U
توپی فیوز
spile
U
گل میخ توپی
countersinck bit
U
مته توپی
pivots
U
توپی اتصال
to catch a fly
U
توپی را ازهواگرفتن
stoppers
U
توپی جلوگیری کننده
stopper
U
توپی جلوگیری کننده
oil drain plug
U
توپی تخلیه روغن
plugs
U
سربطری توپی گذاشتن
plug mill
U
دستگاه نورد توپی
plugging
U
سربطری توپی گذاشتن
plug
U
سربطری توپی گذاشتن
lighter aboard ship
نحوه حمل سریع کالا که در آن دوبه و بار آن برروی کشتی قرار میگیرد
in-
U
توپی که وارد دروازه شده
set up
U
توپی که به اسانی برگردانده شود
head
U
توپی کامل و سایر متعلقات
in
U
توپی که وارد دروازه شده
beanball
U
توپی که هدف ان سر توپزن باشد
electromagnetic wave
U
موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
tampon
U
توپی یا کهنه مخصوص گرفتن سوراخی
bleeder
U
توپی که از دست مدافعان نزدیک رد میشود
lineball
U
توپی که روی خط میافتد و قبول نیست
bleeders
U
توپی که از دست مدافعان نزدیک رد میشود
tampons
U
توپی یا کهنه مخصوص گرفتن سوراخی
spinner
U
پوشش ایرودینامیکی روی توپی ملخ
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
feverous
U
درحال تب
outswinger
U
توپی که در هوا با پیچش ازتوپزن دور میشود
pivots
U
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
inswinger
U
توپی که در هوا با انحنا به سوی توپزن می اید
blade butt
U
انتهای تیغه ملخ که به توپی متصل است
roving gun
U
توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
pivoted
U
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
jump ball
U
توپی که داور بین دوبازیگر به هوا می اندازد
tampion
U
توپی :چوب برای گرفتن دهانه توپ
pivot
U
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
cuban fork ball
U
پرتاب توپی که بامایعی اغشته و لغزنده شده
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
station
U
جا درحال سکون
amort
U
درحال مرگ
stationed
U
جا درحال سکون
high water
U
دریا درحال مد
stations
U
جا درحال سکون
at the present moment
U
درحال حاضر
functioning
U
درحال کار
on one's knees
U
درحال خضوع
moribund
U
درحال نزع
perdue
U
درحال کمین
perdu
U
درحال کمین
amok
U
درحال جنون
dying
U
درحال نزع
perlexedly
U
درحال اشفتگی
aglow
U
درحال اشتعال
on the boil
U
درحال جوشیدن
on stream
U
درحال فعالیت
For the time being. At peresent. presently.
U
درحال حاضر
latent
U
درحال کمون
struck
U
درحال اعتصاب
to be on the grin
U
درحال پوزخندبودن
suspense
U
درحال تعلیق
in a wrought up state
U
درحال عصبانی
in child birth
U
درحال زایمان
sejant
U
درحال جلوس
shiveringly
U
درحال لرز
nascent
U
درحال تولد
suspensive
U
درحال تعلیق
suspensive
U
درحال توقف
kissing kind
U
درحال اشتی
reelingly
U
درحال تلوتلو
blushingly
U
درحال شرمندگی
ongoing
U
درحال پیشرفت
dormant
U
درحال کمون
guns
U
توپی که طول لوله ان بین 03 تا05 کالیبر باشد
gun
U
توپی که طول لوله ان بین 03 تا05 کالیبر باشد
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
saleintiant
U
درحال جست وخیز
rising
U
درحال ترقی یا صعود
saleint
U
درحال جست وخیز
the belligernt powers
U
دولتهای درحال جنگ
sejant
U
درحال چمباتمه زدن
pouncing
U
درحال حمله با پنجه
swing up
U
درحال تاب خوردن
hanging
U
اویزان درحال تعلیق
pounces
U
درحال حمله با پنجه
pounced
U
درحال حمله با پنجه
pounce
U
درحال حمله با پنجه
about to do something
<idiom>
U
درحال انجام کاری
sobersided
U
فروتن درحال هوشیاری
tranquil
U
بی جنبش درحال سکون
ramblingly
U
درحال گردش یاولگردی
declining industry
U
صنعت درحال تنزل
goods inwards
U
کالاهای درحال تحویل
goods intake
U
کالاهای درحال تحویل
hang-ups
U
درحال معلق ماندن
hovered
U
درحال توقف پر زدن
flagrante delicto
U
درحال ارتکاب جرم
enravish
U
درحال جذبه انداختن
hovers
U
درحال توقف پر زدن
flutteringly
U
درحال اشفتگی مضطربانه
goods receiving
U
کالاهای درحال تحویل
jump kick
U
شوت درحال پرش
hover
U
درحال توقف پر زدن
overtaking vessel
U
ناو درحال سبقت
in one's cups
U
درحال میگساری و مستی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com