English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
output power U توان خروجی
power output U توان خروجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
full U مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest U مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
Other Matches
queues U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
power meter U دستگاه اندازه گیری توان توان سنج وات متر
eight bit system U کم توان که CPU آن می توان کلمات هشت بیتی را پردازش کند
rating U توان نامی توان قدرت
ratings U توان نامی توان قدرت
lsb U رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
watts U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
A jars mouth may be stopped ,a mans cannot. <proverb> U در کوزه را مى توان بست اما دهان آدمى را نمى توان بست.
volt ampere meter U دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
mini U کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
inequivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
equivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
non equivalence function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
NEQ U تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
near letter quality U خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
chocked nozzle U خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
flip-flop U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
input output processor U پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
power U توان
powering U توان
powered U توان
p U توان
capacitance U توان
ambidextral U دو سو توان
isoelectric U هم توان
low power U توان کم
vigour U توان
ambidextrous U دو سو توان
potency U توان
vigor U توان
vim U توان
powers U توان
high-powered U پر توان
oligotrophic U کم توان
equipotent U هم توان
throughput U توان
potential U توان
exponent U توان
exponents U توان
h.p. U توان اسب
heating power U توان حرارتی
real power U توان حقیقی
paced U حفظ توان
rated output U توان نامی
albedo U توان بازتاب
horse power U توان موتور
purchasing power U توان خرید
real power U توان موثر
apparent power U توان فاهری
received power U توان دریافتی
aerobic power U توان هوازی
active power U توان موثر
thermal power U توان حرارتی
dynomometer U توان سنج
input U توان اولیه
instantaneous power U توان لحظهای
interference power U توان پارازیت
rehabilitation U توان بخشی
true power U توان حقیقی
true power U توان متوسط
tensile strength U توان کششی
input U توان ورودی
discriminating power U توان افتراق
dispersive power U توان پاشندگی
paces U حفظ توان
pace U حفظ توان
input power U توان ورودی
sounp power U توان صوتی
resolution power U توان تفکیک
true power U توان واقعی
reactor output U توان راکتور
compression strength U توان فشاری
power endurance U توان استقامت
power factor U ضریب توان
connected load U توان اتصال
power function U تابع توان
power level U تراز توان
power level indicator U توان نما
capacity range U حیطه توان
simple circuit U مدار توان
power circuit U مدار توان
potential energy U نهان توان
physical medicine U طب توان بخشی
complex power U توان موهومی
complex power U توان مختلط
idle power U توان کور
increase of output U افزایش توان
indicated horsepower U توان فاهری
circuit breaking capacity U توان قطع
power loss U اتلاف توان
idle current wattmeter U توان کورسنج
reactive power U توان واکنشی
reactive power U توان راکتیو
ratings U سنجش توان
biological potential U توان زیستی
recruitment U توان گیری
i^ r loss U اتلاف توان
cosine meter U توان سنج
i. and evdevolution U توان یابی
reactive power U توان هرز
cube U توان سوم
rating U سنجش توان
constant power U توان ثابت
constant power U توان دائمی
puissance U توان قدرت
horsepower U توان اسب
brake horsepower U توان مفید
valence U توان ارزش
perhaps U توان بود
cubes U توان سوم
reactive volt amperes U توان هرز
engine rating U توان موتور
omnipotent U همه توان
explosive power U توان انفجاری
out put U توان دستگاهها
powering U قوه یا توان
flexural strength U توان خمشی
fluctuating power U توان نوشی
powered U توان نیرو
low power U توان کوچک
exponentiation U به توان رساندن
throughput U توان عملیاتی
powers U قوه یا توان
power U توان برقی
powering U توان برقی
micro U کامپیوتر کم توان
maximum available powere U توان حداکثر
power U توان نیرو
powers U توان برقی
wattles power U توان کور
engine performance U توان موتور
power U قوه یا توان
micros U کامپیوتر کم توان
light output ratio U توان نور
inputted U توان اولیه
powered U قوه یا توان
powers U توان نیرو
inputted U توان ورودی
to the power of [three] U به توان [سه] [ریاضی]
motor output U توان موتور
power U توان [ریاضی]
exponent U توان [ریاضی]
vector power U توان برداری
useful power U توان مفید
effective power U توان موثر
electric power U توان برقی
powering U توان نیرو
powered U توان برقی
wattless power U توان هرز
wattmeter U توان سنج
potency U توان جنسی
microcomputer U کامپیوتر کم توان
failure U مین توان الکتریکی
power U توان از دست رفته
maxvo U حداکثر توان هوازی
brake horsepower U توان حقیقی مهاری
reactive power U توان غیر فعال
power U حذف توان کامپیوتر
vocational rehabilitation U توان بخشی شغلی
octillion U توان هشتم میلیون
power of alternating current U توان جریان متناوب
electrode dissipation U اتلاف توان الکترد
motor rating U توان نامی موتور
exponentiate U به توان رساندن [ریاضی]
n.h.p. U توان اسمی دستگاه
nano U پیشوندی به معنای 01 به توان 9-
perchance U توان بود اتفاقا
power amplifying circuit U مدار تقویت توان
power factor correction U تقویت ضریب توان
squaring U مربع توان دوم
squares U مربع توان دوم
squared U مربع توان دوم
square U مربع توان دوم
effective through put U توان عملیاتی موثر
power factor meter U سنجه ضریب توان
vertical parity check U مقابله توان عمدی
grid driving power U توان کنترل شبکه
parameter U ولتاژ یا توان یک سیستم
absorption dynamometer U توان سنج جذبی
output per unit of displacement U توان در واحد جابجایی
acid base balance U توان اسیدی- بازی
failures U مین توان الکتریکی
powers U توان از دست رفته
powers U حذف توان کامپیوتر
hecto U پیشوندی معادل 01 به توان 2
resolving power U توان تفکیک تلسکوپ
parameters U ولتاژ یا توان یک سیستم
labor power U توان نیروی کار
originals U که از آن می توان کپی گرفت
friction horse power U توان تلف شده
transmission dynamometer U توان سنج انتقالی
torsion dynamometer U توان سنج پیچشی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com