Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
maintainability
U
توانایی ترمیم سریع و کارا در صورت بروز خرابی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
auto
U
توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
autos
U
توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
redundancies
U
تامین قط عات اضافی در سیستم در صورت بروز خرابی
redundancy
U
تامین قط عات اضافی در سیستم در صورت بروز خرابی
shut off mechanism
U
وسیلهای که در صورت بروز خرابی فرایند را متوقف میکند
duplex
U
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
duplexes
U
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
degradation
U
کمبود توانایی پردازش به علت خرابی
auxiliaries
U
پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
auxiliary
U
پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
maintenance
U
1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها
runs
U
اجرای سیستم با فرفیت کمتر در صورت بروز خطا
run
U
اجرای سیستم با فرفیت کمتر در صورت بروز خطا
random access
U
توانایی دستیابی سریع به محلهای حافظه به هر ترتیبی
circuit
U
وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
circuits
U
وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
otis quick scoring mental ability test
آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
if possible
U
در صورت توانایی
auto
U
تا از خرابی در صورت قط ع برق جلوگیری شود
standbys
U
که در صورت خرابی آماده استفاده است
standby
U
که در صورت خرابی آماده استفاده است
autos
U
تا از خرابی در صورت قط ع برق جلوگیری شود
standby
U
قطعه پشتبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
contingency plan
U
برنامه دوم که در صورت خرابی اولی انجام خواهد شد
standbys
U
قطعه پشتبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
dual
U
سیستم مرتب کردن قط عات RAM روی دو طرف کابلها به طوری که در صورت بروز خطا دو مسیر جداگانه بین سرور ها باشد
service
U
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
serviced
U
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
fall back
U
دستورات و توابع دادههای موقت مخصوص که در صورت خطا یا خرابی استفاده میشود
hottest
U
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hotter
U
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hot
U
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
maintenance
U
قرارداد با شرکت تعمیری که بررسیهای مرتب و تعمیر با قیمت مخصوص در صورت خرابی دارد
silicon
U
بخشی از RAM که به صورت دیسک درایو سریع کار میکند
transparently
U
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparent
U
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
standbys
U
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standby
U
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
mirrored
U
کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
mirror
U
کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
safety nets
U
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
safety net
U
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
mirrors
U
کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
rollover
U
استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
intelligence
U
1-توانایی پاسخ دادن . 2-توانایی وسیله برای اجرای و پردازش برنامه
fail
U
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
failed
U
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
fails
U
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
post
U
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
posts
U
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post-
U
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
posted
U
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
query
U
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
querying
U
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
queries
U
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
queried
U
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
step frame
U
استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
efficient
U
کارا
effective treatment
U
تسویه کارا
inefficient
U
غیر کارا
inventory
U
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
devices
U
ماشین یا وسیله کارا
device
U
ماشین یا وسیله کارا
zero wait state
U
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
combining
U
سیستم تشخیص حروف نوری کارا
CSM
U
سیستم تشخیص حرف نوری کارا
combines
U
سیستم تشخیص حروف نوری کارا
combine
U
سیستم تشخیص حروف نوری کارا
marine express
U
کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
coordinate
U
سازماندهی کارهای پیچیده تا به طور کارا مناسب شوند
dma
U
اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
fixes
U
تابع هدایت ارتباطی که مسیرهای کارا یا نامناسب را در نظر نمیگیرد
fix
U
تابع هدایت ارتباطی که مسیرهای کارا یا نامناسب را در نظر نمیگیرد
dma
U
CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
snap pass
U
پاس سریع با پیچش سریع مچ
outbreaks
U
بروز
accession
U
بروز
outbreak
U
بروز
incidence
U
میزان بروز
d. by d.
U
روز بروز
access
U
بروز مرض حمله
accessing
U
بروز مرض حمله
screen update
U
بروز دراوردن صفحه
accesses
U
بروز مرض حمله
flashes
U
بروز ناگهانی جلوه
flashed
U
بروز ناگهانی جلوه
She went to the bad.
U
بروز سیاه نشست
prophylactic
U
مانع بروز مرض
flash
U
بروز ناگهانی جلوه
accessed
U
بروز مرض حمله
master file maintenance
U
فرایند بروز دراوردن
adjourns
U
موکول بروز دیگر شدن
adjourning
U
موکول بروز دیگر شدن
adjourned
U
موکول بروز دیگر شدن
adjourn
U
موکول بروز دیگر شدن
What a mes I made of my life .
U
دیدی چه بروز خودم آوردم
reconstructions
U
ترمیم
reconstruction
U
ترمیم
restoration
U
ترمیم
amendment
U
ترمیم
amendments
U
ترمیم
recovery
U
ترمیم
recoveries
U
ترمیم
betterment
U
ترمیم
regeneration
U
ترمیم
recovers
U
ترمیم شدن
amend
U
ترمیم کردن
reshuffling
U
ترمیم کردن
recovering
U
ترمیم شدن
amended
U
ترمیم کردن
reform
U
ترمیم کردن
amending
U
ترمیم کردن
cabinet reshuffle
U
ترمیم کابینه
reforms
U
ترمیم کردن
rehabilitate
U
ترمیم کردن
rehabilitates
U
ترمیم کردن
rehabilitating
U
ترمیم کردن
file recovery
U
ترمیم فایل
reshuffled
U
ترمیم کردن
error recovery
U
ترمیم خطا
reshuffles
U
ترمیم کردن
recover
U
ترمیم شدن
rehabilitated
U
ترمیم کردن
restores
U
ترمیم کردن
restored
U
ترمیم کردن
restore
U
ترمیم کردن
restoration
U
اعاده ترمیم
reshuffle
U
ترمیم کردن
restoring
U
ترمیم کردن
error recovery procedures
U
رویههای ترمیم خطا
cost of reproduction
U
هزینه نوسازی و ترمیم
relief
U
ترمیم اسایش خاطر
hottest
U
تشخیص و ترمیم خطا
hot
U
تشخیص و ترمیم خطا
read restore cycle
U
چرخه خواندن و ترمیم
recoverable error
U
خطای قابل ترمیم
e r p
U
برنامه ترمیم اروپا
recoverable error
U
خطای ترمیم پذیر
hotter
U
تشخیص و ترمیم خطا
local
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
speediness
U
سریع السیر سریع
speedy
U
سریع السیر سریع
printers
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
to recover from something
U
ترمیم شدن
[مثال از بحرانی]
patching
U
ترمیم سنگفرش لکه گیری
irrecoverable error
U
خطای غیر قابل ترمیم
orthopaedics
U
اصلاح و ترمیم عیوب استخوانی
to effuse
U
از خود بیرون
[بروز]
دادن
[مانند مایع نور بو یا کیفیت]
retrofit
U
بروز در اوردن یا اضافه نمودن به یک سیستم موجودبه منظور بهبود ان
orthopedics
U
اصلاح و ترمیم عیوب استخوانی استخوانپزشکی
cost of maintenance
U
هزینه نگهداری و ترمیم نفقه و خرجی
plastic bubble keyboard
U
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
logic
U
ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
packets
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packet
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric
U
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
acoustic
U
حافظه ترمیم یافته که از خط تاخیر صوتی استفاده میکند
LSD
U
لیسرجیک اسید دی اتیل آمید
[دارویی توهم زا که در برخی باعث بروز حال عرفانی میشود]
hard
U
که پیش از کار کردن درست وسیله باید ترمیم شود
hardest
U
که پیش از کار کردن درست وسیله باید ترمیم شود
remedial maintenance
U
باقی مانده ترمیم خطا که در سیستم گسترش یافته است
lock up
U
وضعیت عملیات خطا که بدون قط ع برق قابل ترمیم نیست
harder
U
که پیش از کار کردن درست وسیله باید ترمیم شود
logic
U
ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف
The tourist industry is recovering to pre-crisis levels.
U
صنعت گردشگری آهسته ترمیم می شود و به سطح قبل از بحران می رسد.
declaratory statute
U
هدف ازتصویب این نوع قانون برطرف کردن شک و تردیدی است که در مورد بعضی قوانین بروز میکند
halted
U
دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود
halt
U
دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود
halts
U
دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود
barrage jamming
U
تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
elegant
U
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
troubleshoot
U
1-رفع اشکال نرم افزار کامپیوتری .2-محل دادن ترمیم خطاهای سخت افزاری
self-
U
سیستمم کد گذاری حروف خطا یا نامناسب را تشخیص دهد ولی نمیتواند ترمیم کند
discretionary
U
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
estrogen
U
هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
eversion
U
خرابی
ruining
U
خرابی
dilapidation
U
خرابی
havoc
U
خرابی
godsend
U
خرابی
smash
U
خرابی
wrecks
U
خرابی
ruins
U
خرابی
devastation
U
خرابی
wreck
U
خرابی
ruin
U
خرابی
disrepair
U
خرابی
wrecking
U
خرابی
breakdowns
U
خرابی
breakdown
U
خرابی
malfunctions
U
خرابی
wreckage
U
خرابی
desolation
U
خرابی
destruction
U
خرابی
rottenness
U
خرابی
failures
U
خرابی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com