Perdic | تهیه شده باخز | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	furred U	تهیه شده باخز

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	laying up U	تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
	purveys U	تهیه اذوقه تهیه سورسات
	purveyed U	تهیه اذوقه تهیه سورسات
	purvey U	تهیه اذوقه تهیه سورسات
	purveying U	تهیه اذوقه تهیه سورسات
	skeletonizer U	تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
	map compilation U	تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
	projection U	سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
	projections U	سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
	purveyed U	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
	purveys U	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
	purveying U	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
	purvey U	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
	purveys U	تهیه
	preparations U	تهیه
	preparation U	تهیه
	off hand U	بی تهیه
	provision U	تهیه
	procurement U	تهیه
	purvey U	تهیه
	purveyed U	تهیه
	purveying U	تهیه
	ministration U	تهیه
	housing U	تهیه جا
	supply U	تهیه
	supplied U	تهیه
	supplying U	تهیه
	seating U	تهیه جا
	counter preparation U	ضد تهیه
	procure U	تهیه کردن
	prepares U	تهیه کردن
	procures U	تهیه کردن
	suppliers U	تهیه کننده
	preparing U	تهیه کردن
	preparatorily U	بعنوان تهیه
	preparator U	تهیه کننده
	procured U	تهیه کردن
	preparation of food U	تهیه خوراک
	preparation time U	زمان تهیه
	prepare U	تهیه کردن
	provision U	تهیه کردن
	base development U	تهیه پایگاه
	data processing U	تهیه اطلاعات
	data processing U	تهیه و تولیداطلاعات
	purveyance U	تهیه خواربار
	provisionment U	تهیه خواربار
	blend U	تهیه کردن
	blends U	تهیه کردن
	cater U	تهیه کردن
	catered U	تهیه کردن
	catering U	تهیه کردن
	pitched U	تهیه دیده
	caters U	تهیه کردن
	prepare mortar U	تهیه ملات
	procuring U	تهیه کردن
	preparation fire U	اتش تهیه
	preparation fire U	تیر تهیه
	affords U	تهیه کردن
	photo imagery U	تهیه عکس
	affording U	تهیه کردن
	parasceve U	روز تهیه
	on the stocks U	د رشرف تهیه
	afforded U	تهیه کردن
	provide U	تهیه دیدن
	provide U	تهیه کردن
	afford U	تهیه کردن
	placements U	تهیه شغل
	placements U	تهیه کار
	supplier U	تهیه کننده
	counter preparation U	تیر ضد تهیه
	processes U	تهیه کردن
	process U	تهیه کردن
	fabricator U	تهیه کننده
	placement U	تهیه شغل
	placement U	تهیه کار
	provides U	تهیه دیدن
	administers U	تهیه کردن
	administering U	تهیه کردن
	the preparation day U	روز تهیه
	administered U	تهیه کردن
	administer U	تهیه کردن
	lighting feeder U	تهیه روشنایی
	provides U	تهیه کردن
	supply U	تهیه کردن
	vacuum-packed	تهیه شده
	victualage U	تهیه اذوقه
	victual U	تهیه اذوقه
	triplicity U	تهیه در سه نسخه
	triplication U	تهیه در سه نسخه
	supplied U	تهیه کردن
	provided [that] <conj.> U	تهیه شده
	preparations U	تهیه و ارایش
	supplying U	تهیه کردن
	preparation U	تهیه مقدمات
	preparation U	اتش تهیه
	preparation U	تهیه و ارایش
	preparations U	تهیه مقدمات
	preparations U	اتش تهیه
	appropriated <adj.> <past-p.> U	تهیه شده
	provided <adj.> <past-p.> U	تهیه شده
	laid on <past-p.> U	تهیه شده
	to bargain for U	تهیه دیدن
	weaponry U	تهیه سلاح
	furtherance U	تهیه وسایل
	the water supply of tehran U	تهیه اب تهران
	to make provision U	تهیه دیدن
	to find in U	تهیه کردن
	artillery preparation U	تیر تهیه توپخانه
	barrier tactics U	تاکتیک تهیه موانع
	forges U	تهیه جنس قلابی
	get U	تهیه کردن فهمیدن
	tastier U	باسلیقه تهیه شده
	aggregate flow diagram U	نمودار تهیه مصالح
	conserving U	کنسرو تهیه کردن
	budgeter U	تهیه کننده بودجه
	area projection U	تهیه تصویر منطقه
	area projection U	تهیه نقشه از منطقه
	beach unit U	یکان تهیه بارانداز
	acetylene generator U	دستگاه تهیه استیلن
	melinite U	مخصوص تهیه چاشنی
	conserve U	کنسرو تهیه کردن
	artillery preparation U	اتش تهیه توپخانه
	conserves U	کنسرو تهیه کردن
	budgeteer U	تهیه کننده بودجه
	budget directive U	دستورالعمل تهیه بودجه
	tastiest U	باسلیقه تهیه شده
	lyonnaise U	باپیاز تهیه شده
	enabling U	تهیه کردن برای
	programmes U	برنامه تهیه کردن
	information providers U	تهیه کنندگان اطلاعات
	hydrography U	تهیه نقشه دریایی
	programmer U	تهیه کننده برنامه
	programmers U	تهیه کننده برنامه
	he is an adequate provider U	برای تهیه خواربار
	duplicator U	ماشین تهیه رونوشت
	topography U	تهیه نقشه از عوارض
	program U	برنامه تهیه کردن
	conserved U	کنسرو تهیه کردن
	enables U	تهیه کردن برای
	enabled U	تهیه کردن برای
	duplicators U	ماشین تهیه رونوشت
	bill U	تهیه کردن صورتحساب
	bills U	تهیه کردن صورتحساب
	enable U	تهیه کردن برای
	forge U	تهیه جنس قلابی
	effigies U	تمثال تهیه کردن
	effigy U	تمثال تهیه کردن
	prearranged U	از پیش تهیه شده
	it is in preparation U	در دست تهیه است
	processes U	تهیه و تولید کردن
	programme U	برنامه تهیه کردن
	programs U	برنامه تهیه کردن
	stenciler U	تهیه کننده استنسیل
	to lay in a stock U	موجودی تهیه کردن
	procurement U	تهیه و تحویل اماد
	project section U	بخش تهیه پروژه ها
	program section U	بخش تهیه برنامه ها
	preparatory students U	شاگردان تهیه یا مقدماتی
	extemporised U	فورا تهیه کردن
	extemporises U	فورا تهیه کردن
	extemporising U	فورا تهیه کردن
	extemporize U	فورا تهیه کردن
	extemporized U	فورا تهیه کردن
	extemporizes U	فورا تهیه کردن
	extemporizing U	فورا تهیه کردن
	whomp up U	بسرعت تهیه کردن
	harness U	اشیاء تهیه کردن
	project section U	بخش تهیه طرحها
	funded U	تهیه وجه کردن
	scripting U	تهیه فایل اغازگر
	rotogravure U	تهیه گراور غلتکی
	quadruplication U	تهیه چیزی درچهارنسخه
	quadruplicate U	در چهارنسخه تهیه کردن
	preparatory U	مربوط به تهیه یامقدمات
	host U	تهیه تسهیلات ورزشی
	hosted U	تهیه تسهیلات ورزشی
	hosting U	تهیه تسهیلات ورزشی
	hosts U	تهیه تسهیلات ورزشی
	stenciller U	تهیه کننده استنسیل
	harnessing U	اشیاء تهیه کردن
	harnessed U	اشیاء تهیه کردن
	fund U	تهیه وجه کردن
	procure U	تهیه و تحویل اماد
	gets U	تهیه کردن فهمیدن
	preparations U	تهیه کردن اتش
	preparation U	تهیه کردن اتش
	precontract preparations U	تهیه اسناد قرارداد
	prearrange U	قبلا تهیه کردن
	polychromy U	فن تهیه نقوش الوان
	polychrome U	تهیه عکسهای رنگی
	advancing U	قبلا تهیه شده
	process U	تهیه و تولید کردن
	advances U	قبلا تهیه شده
	triplicate U	در سه نسخه تهیه کردن
	foresee U	قبلا تهیه دیدن
	foresees U	قبلا تهیه دیدن
	advance U	قبلا تهیه شده
	getting U	تهیه کردن فهمیدن
	tasty U	باسلیقه تهیه شده
	procuring U	تهیه و تحویل اماد