English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fund U تنخواه قرضه دولتی سهام
funded U تنخواه قرضه دولتی سهام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the funds U قرضه دولتی سهام وام دولتی
security U گرو سهام قرضه دولتی
fund holder U دارنده سهام قرضه دولتی
emission U انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
emissions U انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
collagteral trust bonds U قرضه هائیکه قرضه یا سهام دیگری به عنوان پشتوانه داشته باشند
bill of oredit U اوراق قرضه دولتی
government bonds U اوراق قرضه دولتی
debenture stock U سهام قرضه
savings bond U سهام قرضه
bank annuities U سهام قرضه دولت بریتانیا که کنسول
bearer stock U سهام و اوراق قرضه بدون نام
bondholder U دارای صاحب سهام قرضه دارنده وثیقه یاکفالت
class b allotment U کسورات سهمیه قرضه حقوقی کسورات سهام قرضه حقوقی
bear U سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bears U سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
floater U گواهی نامه سهام دولتی یا راه اهن
treasury bond U سند قرضه خریداری شده اوراق قرضه خزانه
deferred share U سهامی که دارندگان ان پس از تقسیم سود سهام بین دارندگان سهام عادی باقیمانده سهام را طبق مفاد اساسنامه وشرکتنامه دریافت می دارند
make a diplomatic representation U به دولتی تذکر دادن یا توجه دولتی را به موضوعی جلب کردن
capital stock U عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
perpetual bonds U اوراق قرضه بدون مدت اوراق قرضه دائمی
stop loss order U دستور خرید یافروش سهام بدلال سهام
stoporder U دستورخرید یا فروش سهام بدلال سهام
stock dividend U سهام صادره بابت سود سهام
crown debt U طلب دولتی بستانکاری دولتی
capital U تنخواه
close corporation U شرکتی با صاحبان سهام محدود که معمولا" همین صاحبان سهام نیز مدیریت وسایر امور شرکت را بر عهده دارند
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
stock jobber U محتکر سهام دلال سهام
share holder U دارنده سهام صاحب سهام
working capital U تنخواه گردان
revolving fund U تنخواه گردان
imprest U حساب تنخواه
imprest U تنخواه گردان
funded debt U وام تنخواه دار
cash items U اسناد تنخواه گردان
funded U تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
fund U تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
loans U قرضه
borrow pit U قرضه
prest U قرضه
loan U قرضه
loaning U قرضه
coupon U سند قرضه
bond U اوراق قرضه
bond U سند قرضه
obligation U اوراق قرضه
coupons U سند قرضه
obligations U اوراق قرضه
savings bond U اوراق قرضه
public debt U قرضه عمومی
debenture U سند قرضه
debenture U اوراق قرضه
debenture U سهم قرضه
fiduciary bond U قرضه شرافتی
borrow pit U محل قرضه
bond predium U قرضه با سود
bearer bond U سند قرضه
bonus U پاداش قرضه
bonuses U پاداش قرضه
national debt U قرضه ملی
registered bond U اوراق قرضه با نام
mortgage bond U سند قرضه گروئی
borrow area U محل قرضه سد خاکی
debenture U برگ یا سهم قرضه
bond issue U صدور اوراق قرضه
interim certificates U سند قرضه موقتی
bearer bond U قرضه بدون نام
preference bonds U اوراق قرضه ممتاز
national debt burden U بار قرضه ملی
appraisement bond U اوراق قرضه قابل تجدیدارزیابی
yield of bonds U نرخ بازده اوراق قرضه
bond discount U تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
dividend warrant U چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
bondable U قابل تبدیل به اوراق قرضه وثیقه پذیر
coupon payments U منظورپرداختهای ثابت بابت بهره اوراق قرضه است
contango U بهره دیرکرد تسلیم قرضه وسهام مهلت تحویل مبیع به مشتری
callable bond U نوعی قرضه که صادر کننده حق بازخرید ان را قبل ازموعد اسمی ندارد
debenture bond U برگهای که پشتوانه ان فقط اعتبار صادر کننده است سهم قرضه
national [state, federal state] <adj.> U دولتی
governmental U دولتی
governmental <adj.> U دولتی
stating U دولتی
states U دولتی
stated U دولتی
state- U دولتی
state U دولتی
government-run [television, newspaper etc.] <adj.> U دولتی
belonging to the state <adj.> U دولتی
government regulation U مقررات دولتی
government owned industries U صنایع دولتی
public servants U مامورین دولتی
civil services U خدمات دولتی
government officials U مامورین دولتی
public domain U خالصه دولتی
government sector U بخش دولتی
public ownership U خالصه دولتی
civil servant U مستخدم دولتی
civil servants U مستخدم دولتی
public domain U مالکیت دولتی
public ownership U مالکیت دولتی
government departments U دوایر دولتی
economic unit U موسسه دولتی و ...
state U دولتی حالت
debenture U حواله دولتی
state- U دولتی حالت
etatism U سوسیالیزم دولتی
stated U دولتی حالت
states U دولتی حالت
stating U دولتی حالت
private U غیر دولتی
government control U نظارت دولتی
government control U کنترل دولتی
privates U غیر دولتی
public ownership U مالکیت دولتی
state college U دانشکده دولتی
public schools U مدارس دولتی
public sector U بخش دولتی
state ownership U مالکیت دولتی
state prison U زندان دولتی
state socialism U سوسیالیسم دولتی
public ship U ناو دولتی
state bank U بانک دولتی
political circles U دوایر دولتی
public service U استخدام دولتی
public monopoly U انحصار دولتی
public institutions U نهادهای دولتی
public domain U خالصه دولتی
public assistance U کمکهای دولتی
quasi public U نیمه دولتی
state enterprise U مالکیت دولتی
state enterprise U بنگاه دولتی
nationalized industries U صنایع دولتی
state university U دانشگاه دولتی
the funds U وام دولتی
government property U مال دولتی
government office U اداره دولتی
government securities U اوراق بهادار دولتی
privatization U غیر دولتی کردن
quasi public company U شرکت نیمه دولتی
order in council U تصویب نامه دولتی
privatizes U غیر دولتی کردن
privatizing U غیر دولتی کردن
The corruption in government offices . U فساد دردستگاههای دولتی
lycee l U دبیرستان دولتی درفرانسه
privatized U غیر دولتی کردن
the king in council U شورای دولتی باحضوراعلیحضرت
privatised U غیر دولتی کردن
government broadcasting U پخش برنامههای دولتی
privatises U غیر دولتی کردن
state planning U برنامه ریزی دولتی
privatising U غیر دولتی کردن
privatize U غیر دولتی کردن
government enterprise U موسسات تولیدی دولتی
bureaucracy U مجموع گماشتگان دولتی
granted U کمک دولتی اعانه
grant U کمک دولتی اعانه
grants U کمک دولتی اعانه
arms U نشان دولتی نیرو
bureaucracies U مجموع گماشتگان دولتی
adhesion U الحاق دولتی به یک پیمان
blue book U هرکتاب یانشریه رسمی دولتی
iranian state railways U راه اهن دولتی ایران
dole U کمک هزینه دولتی به بیکاران
stock U سهام
portfolio U سهام
portfolios U سهام
secular trend U سهام
stocked U سهام
liquidated U سهام
holding U سهام
liquidate U سهام
liquidates U سهام
liquidating U سهام
public ship U کشتی حمل و نقل و مسافربر دولتی
preferred shares U سهام ممتاز
propertied U سهام دار
preferred shares U سهام مقدم
privileged shares U سهام ممتاز
preference shares U سهام ممتازه
preference shares U سهام ممتاز
preferred stock U سهام ممتازه
holding U دارائی سهام
ordinary share U سهام معمولی
ordinary share U سهام عادی
bank stock U سهام بانک
PR U سهام ممتاز
stock_broker U دلال سهام
stocked U سهام سرمایه
stock broker U دلال سهام
to buy into U سهام خریدن در
dividend U سود سهام
dividends U سود سهام
share warrant U گواهینامه سهام
stock U سهام سرمایه
blue chip U سهام مرغوب
registered shares U سهام بانام
stock exchange U بورس سهام
bourse [in a non-English-speaking country] U بورس سهام
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com