Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (25 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
legg press
U
تمرین تقویت عضلههای پا بافشار دادن وزنه به بالا با پاخوابیده به پشت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lateral raise
U
تمرین تقویت عضلههای پشت و شانه با دنبل
multipoundage syatem
U
روش تمرین وزنه برداری باکاستن وزنه هنگام سختی کار
light and heavy system
U
روش تمرین وزنه برداری بافزونی تدریجی وزنه
abdominal endurance
U
ورزشهای تقویت عضلههای شکم
lat machine
U
دستگاه تقویت کننده عضلههای پشت
swing bar
U
اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
swing bell
U
اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
weight program
U
تمرین وزنه برداری
donkey raise
U
تمرین خم شدن با وزنه روی پشت
benches
U
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
bench
U
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
triceps extension
U
تمرین تقویت ماهیچه سه سر
uplift
U
بالا زدن وزنه
uplifts
U
بالا زدن وزنه
press
U
بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
presses
U
بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
high frequency amplification
U
تقویت فرکانس بالا
high frequency amplifier
U
تقویت کننده فرکانس بالا
high frequency current gain
U
تقویت جریان فرکانس بالا
high frequency amplification stag
U
طبقه تقویت فرکانس بالا
squat
U
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatting
U
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatted
U
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squats
U
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
shot putters
U
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putter
U
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
experiencing
U
تمرین دادن
exercised
U
تمرین دادن
exercise
U
تمرین دادن
experience
U
تمرین دادن
experiences
U
تمرین دادن
exercises
U
تمرین دادن
sinker
U
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
sinkers
U
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
breeze
U
تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
breezed
U
تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
breezes
U
تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
breezing
U
تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
strengthen
U
قوی کردن تقویت دادن
strengthened
U
قوی کردن تقویت دادن
upgrade
U
پیشرفت دادن تقویت کردن
upgraded
U
پیشرفت دادن تقویت کردن
upgrades
U
پیشرفت دادن تقویت کردن
upgrading
U
پیشرفت دادن تقویت کردن
strengthens
U
قوی کردن تقویت دادن
dry sum
U
تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
refreshed
U
نیروی تازه دادن تقویت کردن
refreshes
U
نیروی تازه دادن تقویت کردن
refresh
U
نیروی تازه دادن تقویت کردن
super set
U
مجموعه تمرینها برای عضلههای خاص
flushing
U
اب را بافشار ریختن
flushes
U
اب را بافشار ریختن
propulsion
U
بجلوراندن بافشار
flush
U
اب را بافشار ریختن
froissement
U
حرکت بافشار
barometric
U
بافشار هوا
diffusion
U
تخلیه کردن بافشار
lifted
U
بالا دادن
lift
U
بالا دادن
lifting
U
بالا دادن
lifts
U
بالا دادن
radojet
U
وسیله تخلیه هوا بافشار
hydromatic
U
دستگاهی که بافشار روغن کار میکند
elvate
U
بالا دادن لوله
rouse out
U
بالا دادن زنجیر لنگر
pneumatic
U
بافشار گاز وسایلی که با فشارگاز یا هوا کار می کنند
purge valve
U
لوله مخصوص بیرون فرستادن اب از ماسک بافشار هوای بینی
die casting
U
روشی که در ان فلز مذاب بافشار هیدرولیکی به داخل قالبهایی رانده میشود
high
U
دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
highest
U
دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
highs
U
دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
supination
U
قرار دادن کف دست رو به بالا تاق باز خوابی
emergency drill
U
تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
pitot tube
U
لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
foster
U
تشویق کردن- حمایت کردن-پیشرفت دادن- تقویت کردن- به جلو بردن
monitored
U
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor
U
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitors
U
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
elvate
U
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
scroll
U
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
scrolls
U
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
telephone repeater
U
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
ponderance
U
وزنه
where is the kilogramme weight ?
U
وزنه ....
paper weight
U
وزنه
short weight
U
وزنه کم
spinwriter
U
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
weight lifter
U
وزنه بردار
lifter
U
وزنه بردار
weight throw
U
پرتاب وزنه
counterweight
U
وزنه تعادل
sinkers
U
وزنه نگهدار
weight lifting
U
وزنه برداری
bob
U
وزنه قپان
putting
U
پرتاب وزنه
counterbalances
U
وزنه تعادل
counterweight
U
وزنه برابر
sinker
U
وزنه نگهدار
counterweight
U
وزنه مقابل
counterweights
U
وزنه برابر
counterweigh
U
وزنه تعادل
shot put
U
پرتاب وزنه
flyweight
U
وزنه تعادل
puts
U
پرتاب وزنه
rammer
U
وزنه شمعکوب
counterweights
U
وزنه مقابل
ballast
U
وزنه تعادل
counterweights
U
وزنه تعادل
halma
U
پرش با وزنه
counter weight
U
وزنه مقابل
counter balance
U
وزنه تعادلی
plumb bob
U
وزنه سربی
ledgers
U
وزنه سربی
offsetting
U
وزنه متعادل
counterbalance
U
وزنه تعادل
offset
U
وزنه متعادل
bobs
U
وزنه قپان
counterpoise
U
وزنه متقابل
ledger
U
وزنه سربی
counterbalanced
U
وزنه تعادل
put
U
پرتاب وزنه
weight
U
سنگ وزنه
counter weight
U
وزنه تعادل
bobbing
U
وزنه قپان
flyweights
U
وزنه تعادل
vertically
U
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
sinkers
U
وزنه سربی ماهیگیری
sash balancing weight
U
وزنه متعادل کننده
sinker
U
وزنه سربی ماهیگیری
ballast
U
وزنه متعادل کننده
castaway
U
پرتاب کردن وزنه
governor balance weight
U
وزنه تعادل رگولاتور
castaways
U
پرتاب کردن وزنه
incline bench
U
تخته وزنه برداری
snatch
U
وزنه برداری یکضرب
kentledge
U
وزنه اهن ته کشتی
ledgering
U
ماهیگیری بااستفاده از وزنه
snatched
U
وزنه برداری یکضرب
snatches
U
وزنه برداری یکضرب
snatching
U
وزنه برداری یکضرب
poise
U
اونگ یا وزنه ساعت
shot
U
پرتاب وزنه گلوله سربی
shots
U
پرتاب وزنه گلوله سربی
split
U
وزنه برداری یکضرب فرانسوی
triathlon
U
پرش ارتفاع و پرتاب وزنه
clean and press
U
حرکت پرس وزنه برداری
make-weight
U
سر وزن رسیدن وزنه بردار
make-weights
U
سر وزن رسیدن وزنه بردار
europian championship
U
وزنه برداری قهرمانی اروپا
discobolus
U
وزنه پرت کن حلقه انداز
clean and jerk
U
حرکت دوضرب وزنه برداری
make weight
U
سر وزن رسیدن وزنه بردار
terminal tackle
U
راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
platforms
U
تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
empty weight
U
وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
platform
U
تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
poise
U
وزنه متحرک بحالت موازنه دراوردن
terminal rig
U
طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
disqualifying
U
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualify
U
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
bat weight
U
وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
derrick lift
U
کشیدن وزنه به روی سینه باپاهای راست
disqualifies
U
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualified
U
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
deal lift
U
بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
the clouds above
ابرهای بالا یا بالا سر
signal light
U
چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
dipsey sinker
U
نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
lifted
U
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifting
U
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
jerks
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
lift
U
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
jerking
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
bench by a back injury
U
خارج شدن از مسابقه وزنه برداری به علت اسیب دیدگی
lifts
U
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
jerked
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerk
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
tacit collusion
U
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
drilled
U
تمرین
exercised
U
تمرین
exercise
U
تمرین
rehearsal
U
تمرین
actions
U
تمرین
action
U
تمرین
rehearsals
U
تمرین
practice
U
تمرین
drills
U
تمرین
use
U
تمرین
trains
U
تمرین
trained
U
تمرین
train
U
تمرین
ure
U
تمرین
drilling
U
تمرین
work out
U
تمرین
exercises
U
تمرین
drill
U
تمرین
uses
U
تمرین
crosshead
U
وزنه مستطیلی که به سیم نقاله روی سطل معدنچیان اویخته میش ود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com