English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
yen U تمایل رغبت شدید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fervour U حرارت شدید اشتیاق شدید
fervor U حرارت شدید اشتیاق شدید
goo U رغبت
relishing U رغبت
interest U رغبت
interests U رغبت
relishes U رغبت
relished U رغبت
relish U رغبت
zest U رغبت
proneness U سرازیری رغبت
cloy U بی رغبت کردن
nauseates U از رغبت انداختن
disincline U بی رغبت کردن
disrelish U بی رغبت بودن
indisposed U کسل بی رغبت
loathsome U بی رغبت کننده
nauseate U از رغبت انداختن
nauseated U از رغبت انداختن
appetite U میل و رغبت ذاتی
propensity U میل باطنی رغبت
appetites U میل و رغبت ذاتی
propensities U میل باطنی رغبت
interest blank U برگ رغبت سنج
interest inventory U پرسشنامه رغبت سنج
strong vocational interest blank U رغبت سنج شغلی استرانگ
kuder occupational interest survey U رغبت سنج شغلی کودر
svib U رغبت سنج شغلی استرانگ
disinclined U بی تمایل
unwilling U بی تمایل
trends U تمایل
declination U تمایل
aclinic U بی تمایل
propensity U تمایل
left justification U تمایل به چپ
would U تمایل
trend U تمایل
pendulums U تمایل
addictedness U تمایل
liking U تمایل
appetence U تمایل
appetency U تمایل
gravitation U تمایل
sentiment U تمایل
appetence or tency U تمایل
propensities U تمایل
tendency U تمایل
tendencies U تمایل
pendulum U تمایل
proclivity U تمایل
proclivities U تمایل
intentions U تمایل
disposition U تمایل
leanings U تمایل
leaning U تمایل
proneness U تمایل
trepan U تمایل
nisus U تمایل
orientation U تمایل
month's mind U تمایل
intention U تمایل
recumbency U تمایل
work effort U تمایل به کار
streak U تمایل میل
polarities U تمایل قطبی
streaked U تمایل میل
streaking U تمایل میل
streaks U تمایل میل
tilt U کجی تمایل
tilts U کجی تمایل
leans U تمایل داشتن
list U تمایل کجی
lean U تمایل داشتن
leaned U تمایل داشتن
trepan U تمایل داشتن
veins U حالت تمایل
hangs U تردید تمایل
inclining U تعظیم تمایل
wish [would like] U تمایل داشتن
antipathetic U فاقد تمایل
fantasy U میل تمایل
preoccupations U تمایل شیفتگی
preoccupation U تمایل شیفتگی
affect U تمایل داشتن
affects U تمایل داشتن
predilections U تمایل قبلی
caprice U تمایل فکری
caprices U تمایل فکری
disinclination U عدم تمایل
inclination U تمایل شیب
vein U حالت تمایل
hang U تردید تمایل
against his grain U برخلاف تمایل او
propensities U تمایل طبیعی
the herd instinct U تمایل بگروه
propensity to consume U تمایل به مصرف
declinatory U دارای تمایل
reactive tendency U تمایل واکنشی
portraint orientation U تمایل عمودی
fantasies U میل تمایل
propend U تمایل داشتن
gust U تمایل مزمزه
gusts U تمایل مزمزه
falloff U تمایل داشتن
proclivity to steal U تمایل بدزدی
predispostion U تمایل قبلی
propensity U تمایل طبیعی
self immolation U تمایل به خودکشی
polarity U تمایل قطبی
predilection U تمایل قبلی
aptitudes U تمایل طبیعی
fugitiveness U تمایل به فرار
aptitude U تمایل طبیعی
landscape orientation U تمایل افقی
sinistral U تمایل بچپ
central tendency U تمایل به مرکز
tilted U کجی تمایل
hade U تمایل پیدا کردن
low marginal propensity to cunsume U تمایل ارام به مصرف
marginal propensity to expend U تمایل نهائی به مخارج
marginal propensity to absorb U تمایل نهائی به جذب
kindlily U با تمایل به مهربانی مهربانانه
inclination for any thing U تمایل یا میل بچیزی
take to U تمایل پیدا کردن
proclivities U تمایل طبیعی بچیز بد
tilt angle U زاویه تمایل به طرفین
argumentativeness U تمایل یاعادت به جدال
to take a ply U تمایل پیدا کردن
rapprochement U نزدیکی تمایل بدوستی
take to U تمایل پیدا کردن به
evasiveness U تمایل به طفره یاگریز
propensity to do evil U تمایل به بدی کردن
uptrend U تمایل بسوی بالا
express willingness U اظهار تمایل کردن
tendency toward something U تمایل به سوی چیزی
turn U تمایل تغییر جهت
bias U تمایل بیک طرف
proclivity U تمایل طبیعی بچیز بد
biases U تمایل بیک طرف
odds U تمایل بیک سو احتمالات
turns U تمایل تغییر جهت
adductor U تمایل عضو بطرف محور
helms U تمایل قایق به انحراف از مسیر
frigid U دارای اندکی تمایل جنسی
helm U تمایل قایق به انحراف از مسیر
prepossession U اشغال قبلی تمایل بیجهت
tenors U تمایل صدای زیر مردانه
heredity U تمایل برگشت باصل توارث
tenor U تمایل صدای زیر مردانه
worldliness U تمایل به ماده پرستی و جسمانیت
declaration of intention U افهاریه تمایل به پذیرش تابعیت
desirability U درجه تمایل شرایط مطلوب
frigidity U کمی تمایل درقوای جنسی
diminishing utility U قانون تقلیل تمایل به مصرف
diathesis U تمایل یا حساسیت نسبت به چیزی
undersexed U دارای تمایل جنسی کمتر ازطبیعی
levorotary U دارای تمایل چرخش بطرف چپ چپ گرد
bear out U تمایل اسب به نزدیک شدن به حد خارجی
levorotatory U دارای تمایل چرخش بطرف چپ چپ گرد
negative diheral U تمایل بال یا سایر ایرفویلهابطرف پایین
oversteer U تمایل به پیچیدن بیش از حدراننده به خصوص در سر پیچ
lug out U تمایل داشتن اسب به دورشدن از نرده مسابقه
intensive U شدید
tough U شدید
tougher U شدید
toughest U شدید
severe U شدید
grievous U شدید
towering U شدید
stalwarts U شدید
intense U شدید
diametric U شدید
diametrical U شدید
hyperpyrexia U تب شدید
draconic U شدید
high wrought U شدید
vigorous U شدید
incontrollable U شدید
climacteric <adj.> U شدید
violent U شدید
rugged U شدید
drastically U شدید
strenuous U شدید
stalwart U شدید
drastic U شدید
acute U شدید
two fisted U شدید
extensive U شدید
sweltering U شدید
rigorous U شدید
keenest U شدید
keen U شدید
sopping U شدید
inclement U شدید
raging U شدید
slashing U شدید
forcible U شدید
severest U شدید
vehemently U شدید
vehement U شدید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com