English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
single reduction U تقلیل سرعت تکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
deceleration lane U خط تقلیل سرعت
Other Matches
combined speed indicator U عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring U طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio U نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
indicated airspeed U سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
burning rate U سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
drags U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
tachometer U اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
rate of flame propagation U سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
true air speed U سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
machine number U عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
variable ratio U گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
rate of pouring U سرعت سیلان سرعت جاری شدن
muzzle velocity U سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
reductional U تقلیل
diminution U تقلیل
cut back U تقلیل
reduction U تقلیل
reductions U تقلیل
inputted U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
cut U تقلیل دادن
cuts U تقلیل دادن
lessened U تقلیل یافتن
lessening U تقلیل یافتن
lessens U تقلیل یافتن
weaken U تقلیل دادن
reduction coefficient U ضریب تقلیل
reduction of armamentes U تقلیل تسلیحات
weakened U تقلیل دادن
reduction ratio U ضریب تقلیل
depopulation U تقلیل نفوس
weakens U تقلیل دادن
weakening U تقلیل دادن
depauperate U تقلیل یافته
reducible U تقلیل پذیر
depletion U رگ زنی تقلیل
reduces U تقلیل یافتن
reducing U تقلیل دادن
reducer U تقلیل دهنده
reducing U تقلیل یافتن
reduce U تقلیل دادن
monetary contraction U تقلیل پول
cut back U تقلیل دادن
diminish U تقلیل یافتن
diminishes U تقلیل یافتن
lessen U تقلیل یافتن
depletable U تقلیل یافتنی
deflation U تقلیل قیمتها
reduce U تقلیل یافتن
reductive U تقلیل دهنده
data reduction U تقلیل داده ها
reduces U تقلیل دادن
deflation U تقلیل میزان پول
depleting U تقلیل درامد ملی
depletes U تقلیل درامد ملی
scrimp U نحیف تقلیل دادن
deplete U تقلیل درامد ملی
depletion U تقلیل درامد ملی
partial reduction coefficient U ضریب تقلیل جزئی
reduced form U فرم تقلیل یافته
depleted U تقلیل درامد ملی
irreducible U غیر قابل تقلیل
diminished U : تقلیل یافته کاسته
diminished U [قوس تقلیل یافته]
reduction of capital U تقلیل سرمایه شرکت
support U CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle U خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
subsonic U با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerates U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerate U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerating U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated U سرعت دادن سرعت گرفتن
attenuated U تقلیل دادن دقیق شدن
reductase U دیاستازی که موجب تقلیل و حل گردد
cost saving U درامد حاصل از تقلیل هزینه
lessening U کمتر کردن تقلیل دادن
cost reduction U تقلیل قیمت تمام شده
cut down U خلاصه کردن تقلیل دادن
attenuate U تقلیل دادن دقیق شدن
attenuates U تقلیل دادن دقیق شدن
lessened U کمتر کردن تقلیل دادن
uncurtailed bars U ارماتور بدون تقلیل مقطع
lessen U کمتر کردن تقلیل دادن
lessens U کمتر کردن تقلیل دادن
diminishing utility U قانون تقلیل تمایل به مصرف
hypothermal U وابسته به تقلیل درجه حرارت
attenuating U تقلیل دادن دقیق شدن
mach hold U بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
disrate U پست کردن تقلیل رتبه دادن
zero wait state U که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
cut off velocity U سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
transonic U سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
air plot wind velocity U سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
haplosis U تقلیل تعدادکروموزوم ها درنتیجه تقسیم بدو سلول منفرد
fastest U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
laborsaving U تقلیل دهنده زحمت کارگر صرفه جویی کننده در میزان کار
betterment U خرجی که به منظور افزایش بازده یا تقلیل هزینه عملیات صورت بگیرد
declared speed U سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
airspeeds U سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeed U سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
supersonic U هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
design strength U مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed U سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
sustained rate U سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
diminishing utility U اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
calibrated air speed U سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
fasts U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
fasted U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
decelerates U از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerating U از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerate U از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerated U از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
high speed U با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
data reduction U تقلیل داده ها کاهش داده ها
reduces U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
iron law of wage U قانون مفرغ دستمزدها براساس این نظریه که بوسیله مالتوس ارائه شده نرخ بالای زاد و ولد عرضه نیروی کار را در سطحی بالاتر از تقاضا و فرفیت تولیدی جامعه قرار داده و لذادستمزدها بسطح کاهش معیشت تقلیل میابد
speeds U سرعت
speeding U سرعت
celerity U سرعت
expeditiousness U سرعت
fleety U به سرعت
speediness U سرعت
accelerated U بر سرعت
promptitude U سرعت
accelerating U بر سرعت
accelerates U بر سرعت
accelerate U بر سرعت
line speed U سرعت خط
liner velocity U سرعت
low velocity U کم سرعت
rapidity U سرعت
tilt U سرعت
haste U سرعت
souic do U سرعت
seepage velocity U سرعت زه اب
attack speed U سرعت تک
tilts U سرعت
tilted U سرعت
low velocity U با سرعت کم
directly U به سرعت
pace U سرعت
paced U سرعت
paces U سرعت
swiftly U به سرعت
velocity U سرعت
velocities U سرعت
fastness U سرعت
fastnesses U سرعت
rates U سرعت
rate U سرعت
speedy U سرعت
swiftness U سرعت
terminal velocity U سرعت حد
speed U سرعت
acceleration U سرعت
escape velocity U سرعت گریز
drift velocity U سرعت سوق
electron velocity U سرعت الکترونها
endurance time U سرعت مداوم
engin speed U سرعت موتور
escape velocity U سرعت فرار
drift velocity U سرعت رانش
flank speed U حداکثر سرعت
sliding speed U سرعت لغزشی
drift of a current U سرعت جریان
rate of current U سرعت جریان
to bolt U با سرعت دویدن
exhaust velosity U سرعت خروج
friction velocity U سرعت اصطکاکی
full speed U سرعت کامل
full speed U حداکثر سرعت
group velocity U سرعت گروهی
flying speed U سرعت پرواز
fall velocity U سرعت سقوط
final velocity U سرعت نهایی
initial velocity U سرعت اولیه
ultimate speed U سرعت نهایی
flat out U حداکثر سرعت
ground speed U سرعت زمینی
flank speed U سرعت جانبی
fleetness U سرعت سیر
to scamper U به سرعت رفتن
average speed U سرعت متوسط
speed variation U تغییر سرعت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com