Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
inquisition
U
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
inquisitions
U
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
religious tenets
U
عقاید مذهبی
deacon
U
خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
deacons
U
خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
exonarthex
U
[هشتی ورودی کلیسا خارج از نمای اصلی کلیسا]
prebendary
U
دریافت مقرری از کلیسا وفیفه خوار کلیسا
concordat
U
پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
elder
U
ارشد کلیسا شیخ کلیسا
inquisition
U
تفتیش
inquisitions
U
تفتیش
searches
U
تفتیش
search
U
تفتیش
detection
U
تفتیش
censorship
U
تفتیش
searched
U
تفتیش
searchingly
U
تفتیش
inspection
U
تفتیش
visits
U
بررسی تفتیش
visited
U
بررسی تفتیش
frisk
U
تفتیش وجستجو
visit
U
بررسی تفتیش
frisking
U
تفتیش وجستجو
frisks
U
تفتیش وجستجو
boarding parties
U
تیم تفتیش
inspecting
U
تفتیش کردن
boarding party
U
تیم تفتیش
search warrant
U
اجازه تفتیش
search warrants
U
حکم تفتیش
search warrants
U
اجازه تفتیش
inspected
U
تفتیش کردن
court of inquiry
U
دادگاه تفتیش
courts of inquiry
U
دادگاه تفتیش
inspect
U
تفتیش کردن
inspects
U
تفتیش کردن
search warrant
U
حکم تفتیش
seach
U
تفتیش کردن
searcher warrant
U
اجازه تفتیش
frisked
U
تفتیش وجستجو
right of visit
U
حق بازرسی و تفتیش
search warrant
U
حکم تفتیش منزل
inspective
U
وابسته به تفتیش و بازرسی
search warrants
U
حکم تفتیش منزل
checkroom
U
اطاق تفتیش اثاث وبارمسافرین
expertism
U
تفتیش و رسیدگی خبره کارشناسی
water bailiffs
U
مامور تفتیش کشتیها در بندر
inquisitors
U
مفتش عقاید
nihilism
U
عقاید نهیلیستی
multiplicity of creeds
U
تعد د عقاید
dogmas
U
اصول عقاید
inquisitor
U
مفتش عقاید
feet on the ground
<idiom>
U
عقاید عاقلانه
mendelism
U
عقاید مندل
censorship
U
سانسور عقاید
dogma
U
اصول عقاید
neologize
U
دارای عقاید نوین
soundboard
U
عامل انتشار عقاید
orientalism
U
عقاید یا سیاست شرقی
sound off
<idiom>
U
عقاید را بیان کردن
rationale
U
توضیح اصول عقاید
fascism
U
اصول عقاید فاشیست
sounding boards
U
عامل انتشار عقاید
symbolic
U
مط العه دلایل و عقاید
symbolically
U
مط العه دلایل و عقاید
lutheranism
U
عقاید لوتر وکلیسای او
small-minded opinions
U
عقاید کوته نظر
sounding board
U
عامل انتشار عقاید
medievalism
U
عقاید قرون وسطایی
paradoxical
U
مخالف عقاید عمومی
leninism
U
عقاید اشتراکی لنین
Machiavellian
U
وابسته به عقاید سیاسی "ماکیاولی "
ultranationalism
U
عقاید ناسیونالیزم خیلی افراطی
doctrinal
U
عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
junkerism
U
عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
syncretic
U
تلفیق کننده عقاید مختلف
orthodox
U
مطابق عقاید کلیسای مسیح
syncretism
U
اعتقاد به توحید عقاید همتایی
junkerdom
U
عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
presbyterianism
U
پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
public opinion polling
U
استخراج عقاید و اراء عمومی رفراندوم
self expression
U
ابراز وتصریح عقاید وخصوصیات خود
His political beliefs are old hat now .
U
عقاید سیاسی اش دیگه کهنه شده
russify
U
دارای عقاید وتمایلات روسی کردن
swelled head
U
دارای عقاید بزرگ خود فروش
to turn round
U
برگشتن عقاید دیگری پیدا کردن
stalinize
U
کسی را پیرو عقاید ونظرات استالین کردن
shavian
U
پیرو عقاید اجتماعی وسیاسی وادبی برناردشاو
naturism
U
عریان گری
[پیروی از عقاید جماعت برهنگان]
interfaith
U
شامل اشخاصی دارای عقاید وادیان مختلف
ideogram
U
تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
brainwashing
U
تلقین عقاید و افکارسیاسی ومذهبی واجتماعی درشخص
romanism
U
اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
heterodox
U
دارای مذهب وعقایدی مخالف عقاید عمومی
fundamentalism
U
اعتقاد به عقاید نیاکانی مسیحیت واصول دین پروتستان
Hungarian Activism
U
[جنبشی مربوط به عقاید سازندگی گرایی، کوبیستم و غیره]
brainwash
U
تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
modernism
U
نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
brainwashes
U
تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
brainwashed
U
تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
shamanism
U
پیروی از عقاید جادوگران وکاهنان دوران اولیه تمدن بشر
censeur
U
ممانعت قدرت حاکمه یک کشور ازنشر عقاید مخالفین به هرشکلی که باشد
churchgoers
U
مذهبی
religious
U
مذهبی
churchly
U
مذهبی
churchgoer
U
مذهبی
ideology
U
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
ideologies
U
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
neologize
U
مذهبی بودن
guru
U
معلم مذهبی
pastoral psychiatry
U
روانپزشکی مذهبی
pontifex
U
شورای مذهبی
spirituality
U
روحیه مذهبی
gurus
U
معلم مذهبی
missioner
U
مبلغ مذهبی
service book
U
کتب مذهبی
semireligious
U
نیمه مذهبی
converter
U
مبلغ مذهبی
religious rites
U
شعائر مذهبی
religious matters
U
مسائل مذهبی
religiosity
U
تعصب مذهبی
religionism
U
غیرت مذهبی
R.E
U
تحصیلات مذهبی
holidays
U
تعطیل مذهبی
holiday
U
تعطیل مذهبی
holy day
U
تعطیل مذهبی
religiose
U
مذهبی بودن
convertor
U
مبلغ مذهبی
sect
U
فرقه مذهبی
missionaries
U
مبلغ مذهبی
ritual
U
تشریفات مذهبی
dogmatism
U
تعصب مذهبی
sects
U
فرقه مذهبی
tenet
U
متعقدات مذهبی
revival
U
جنبش مذهبی
clergymen
U
عالم مذهبی
revivals
U
جنبش مذهبی
missionary
U
مبلغ مذهبی
clergyman
U
عالم مذهبی
devout
U
مذهبی عابد
churchgoer
U
کلیسا رو
churchgoers
U
کلیسا رو
bethel
U
کلیسا
church
U
کلیسا
stair towers turrets
U
کلیسا
churches
U
کلیسا
kirk
U
کلیسا
sacramental
U
وابسته به مراسم مذهبی
chaplain activities fund
U
اعتبار امور مذهبی
crusade
U
جنگ مذهبی نهضت
catechetic
U
وابسته به تعالیم مذهبی
catechesis
U
تعالیم مذهبی شفاهی
cantor
U
اواز خوان مذهبی
wowser
U
مذهبی و خرده گیر
crusaded
U
جنگ مذهبی نهضت
crusades
U
جنگ مذهبی نهضت
taboos
U
منع یانهی مذهبی
taboo
U
منع یانهی مذهبی
pauli
U
اصول مذهبی پولس
Religious (political) fanaticism
U
تعصبات مذهبی ( سیاسی )
priggism
U
تعصب سخت مذهبی
soul music
U
موسیقی مذهبی سیاهپوستان
Mother Superiors
U
رئیس بنیاد مذهبی
Mother Superior
U
رئیس بنیاد مذهبی
hymnbook
U
کتاب سرود مذهبی
holyday
U
روز تعطیل مذهبی
ecclesiogenic neurosis
U
روان رنجوری مذهبی
religious sentiments
U
احساسات وعقاید مذهبی
dogmatics
U
مبحث شعائر مذهبی
rite
U
مراسم تشریفات مذهبی
tabu
U
منع یانهی مذهبی
rectorate
U
ریاست بنگاه مذهبی
revivalists
U
طرفدار احیای مذهبی
traditor
U
خائن در امر مذهبی
revivalism
U
اصول بیداری مذهبی
synod
U
مجلس منافره مذهبی
synods
U
مجلس منافره مذهبی
Easter Sepulchre
U
تشریفات مذهبی تدفین
swami
U
رهبر مذهبی هندی
catechisms
U
پرسش نامه مذهبی
psalter
U
سرود مذهبی مزامیر
revivalist
U
طرفدار احیای مذهبی
catechisms
U
تعلیم ودستور مذهبی
psalms
U
سرود مذهبی خواندن
catechism
U
پرسش نامه مذهبی
catechism
U
تعلیم ودستور مذهبی
psalm
U
سرود مذهبی خواندن
crusading
U
جنگ مذهبی نهضت
frisk
U
ازخوشی جست وخیز کردن تفتیش وجستجو کردن بانشاط
frisks
U
ازخوشی جست وخیز کردن تفتیش وجستجو کردن بانشاط
frisking
U
ازخوشی جست وخیز کردن تفتیش وجستجو کردن بانشاط
frisked
U
ازخوشی جست وخیز کردن تفتیش وجستجو کردن بانشاط
owenism
U
اصول عقاید رابرت اون کارخانه دار انگلیس در قرن 91 که شاید بتوان منشاء سوسیالیزم نوینش دانست
economic determinism
U
یکی ازاصول عقاید مارکس که به موجب ان جمیع تحولات اجتماعی وسیاسی ناشی ازجبر اقتصادی تلقی می گردد
transepts
U
جناح کلیسا
congregations
U
حضاردر کلیسا
double church
U
کلیسا دو طبقه
churchly
U
مربوط به کلیسا
transepts
U
بازویی کلیسا
croud
U
سرداب کلیسا
territorialism
U
کلیسا سالاری
Ecclesilogy
U
کلیسا شناسی
ostiary
U
دربان کلیسا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com