English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
design change U تغییر شکل کالا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cross elasticity of demand U درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
demand elasticity U درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
income effect U اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
income elasticity of demand U تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E
short run U زمان موقت مدتی که در طی ان مقدارتولید یک کالا را نمیتوان تغییر داد
Other Matches
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
supporting goods U موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
cob web theorem U ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
transire U برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
department stores U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
barter with someone U با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
shelf life U مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
to barter [to trade by barter] U دادوستد کالا با کالا کردن
say's law U از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
cash on delivery U فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
freightliner U شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
throughput capacity U فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
consignee U گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
end strings U نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked U مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangover U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
varies U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
plastic U تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
variable area nozzle U نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
changed U تغییر کردن تغییر دادن
changes U تغییر کردن تغییر دادن
change over U تغییر روش تغییر رویه
change U تغییر کردن تغییر دادن
changing U تغییر کردن تغییر دادن
fm U فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march U تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
angular travel U تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit U مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
mattered U کالا
mattering U کالا
matters U کالا
trafficking U کالا
trafficked U کالا
traffick U کالا
traffics U کالا
cargoes U کالا
cargo U کالا
good U کالا
matter U کالا
commodity U کالا
commodities U کالا
stuff U کالا
product U کالا
chattel U کالا
stuffs U کالا
stuffed U کالا
articles U کالا
mercery U کالا
materials U کالا
products U کالا
produces U کالا
produced U کالا
produce U کالا
merchandise U کالا
traffic U کالا
goods U کالا
wares U کالا
ware U کالا
article U کالا
object of sale U کالا
material U کالا
interchange U مبادله کالا
holds U انبار کالا
depot U انبار کالا
sample U نمونه کالا
barter U دادوستد کالا
traffic U مبادله کالا
inventory U موجودی کالا
drafts U بسته کالا
traffics U مبادله کالا
draft U بسته کالا
drafted U بسته کالا
commodities U کالا جنس
inventories U موجودی کالا
depots U انبار کالا
samples U نمونه کالا
bartered U دادوستد کالا
bartering U دادوستد کالا
fairer U نمایشگاه کالا
fair U نمایشگاه کالا
trafficking U مبادله کالا
fairest U نمایشگاه کالا
interchanging U مبادله کالا
trafficked U مبادله کالا
sampled U نمونه کالا
barters U دادوستد کالا
interchanged U مبادله کالا
fairs U نمایشگاه کالا
interchanges U مبادله کالا
inventory U صورت کالا
hold U انبار کالا
order for goods U سفارش کالا
on receipt of the goods U برسیدن کالا
copper alloy U همبسته کالا
consignor U فرستنده کالا
commodity market U بازار کالا
commodity flow U جریان کالا
commodity exchange U بورس کالا
commodity exchange U مبادله کالا
commodity code U علامت کالا
commodity code U شماره کالا
commodity code U رمز کالا
exclusion principle U کالا نیستندشد
fate of goods U وضعیت کالا
warehouse U انبار کالا
warehouses U انبار کالا
on receipt of the goods U بوصول کالا
mock up U مدل کالا
margin utility U حد مطلوبیت کالا
lien on goods U حق حبس کالا
glut U فراوانی کالا
glut U وفور کالا
gluts U فراوانی کالا
gluts U وفور کالا
handling of goods U جابجایی کالا
commodity catalogue U کاتالوگ کالا
commodity broker U واسطه کالا
storeroom U انبار کالا
commodities exchange U بورس کالا
acceptance of goods U پذیرفتن کالا
stock requisition U درخواست کالا
stock room U انبار کالا
showrooms U نمایشگاه کالا
bill of goods U صورت کالا
showroom U نمایشگاه کالا
commodity U کالا جنس
collection of goods U دریافت کالا
commodity broker U دلال کالا
stowage U انبار کالا
commodity agreement U موافقتنامه کالا
the goods are orlie in pledge U کالا در گرو اوست
initial campaign U معرفی کالا به بازار
freight forwarder U حمل کننده کالا
sales tax U مالیات بر فروش کالا
acceptance of goods U قبول کردن کالا
goods inwards sheet U برگ تحویل کالا
storehouse U مخزن انبار کالا
goods received note U برگه دریافت کالا
to boycott goods U تحریم کردن کالا
marketing area U منطقه توزیع کالا
on approval U خرید کالا به شرط
product liability U مسئوولیت در قبال کالا
proforma U پیشنهاد فروش کالا
owner's risk U ریسک صاحب کالا
order time U زمان سفارش کالا
price tag U برچسب قیمت کالا
mass production of goods U تولید انبوه کالا
deliveries U تحویل کالا دادن
delivery U تحویل کالا دادن
to discharge goods U کالا را تخلیه کردن
mock up U نمونه نمایشی کالا
to countermand goods U سفارش کالا را پس گرفتن
materiel cognizance U مدیریت تشخیص کالا
storehouses U مخزن انبار کالا
selling costs U هزینههای فروش کالا
stock U موجودی کالا ذخیره
handling charges U هزینههای جابجایی کالا
containerization U حمل کالا با کانتینر
consignor U ارسال کننده کالا
stock requisition U تقاضا جهت کالا
consignor U حمل کننده کالا
cargo handling at port U جابجایی کالا در بندر
consignment note U سند ارسال کالا
carriage of goods U حمل و نقل کالا
identification of supplies U تشخیص هویت کالا
total revenue U قیمت کل فروش یک کالا
unit cost U هزینه هر واحداز کالا
turnover tax U مالیات بر گردش کالا
trade channel U کانال توزیع کالا
catalogue price U قیمت کالا درکاتالوگ
custody of goods U حفافت یا نگهداری کالا
storeroom U مخزن انبار کالا
stocked U موجودی کالا ذخیره
fairing U ارمغانی که از نماسشگاه کالا
goods train U قطار حمل کالا
goods trains U قطار حمل کالا
shipper U فرستنده کالا با کشتی
shipping agent U موسسه حمل کالا
distribution system U شبکه توزیع کالا
distribution cost U هزینه توزیع کالا
discount of goods U تخفیف روی کالا
destination port U بندر تحویل کالا
despatch documents U اسناد ارسال کالا
delivery order U دستور تحویل کالا
dead pledge U گرو زمین و کالا
to offer U عرضه کردن [ کالا]
d. of goods U تحویل کالا یا اجناس
strike below U بردن کالا به انبار
demands U تقاضای خرید کالا
traded U مزاحمت مبادله کالا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com