English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
suspend U تعلیق درجه یاتعلیق مزایای نظامی
suspending U تعلیق درجه یاتعلیق مزایای نظامی
suspends U تعلیق درجه یاتعلیق مزایای نظامی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fringe benefits U مزایای شغلی غیر نقدی مزایای فرعی
suspension U تعلیق دستگاه تعلیق محور تعلیق خودرو جلوگیری کردن
suspensions U تعلیق دستگاه تعلیق محور تعلیق خودرو جلوگیری کردن
disperse U [درجه تعلیق و پراکندگی مواد رنگی در رنگرزی]
chevrons U پایه درجه نظامی
stripe U درجه نظامی پاگون
chevron U پایه درجه نظامی
stripes U درجه نظامی پاگون
chevron U درجه نظامی روی بازو
insignia U درجه یا علامت صنفی نظامی
chevrons U درجه نظامی روی بازو
drill sergeant U گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی
militarism U روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
fringe benefit U مزایای شغلی
welfare benefits U مزایای رفاهی
advantages accruning from U مزایای حاصله
authorized allowance U مزایا مزایای قانونی
underprivileged U محروم از مزایای اجتماعی واقتصادی
judge advocate U دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
benefits payable to surviving dependents U مزایای قابل پرداخت به وابستگان بازمانده
royalty U حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
royalties U حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
facings U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facing U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
manoeuvre U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command U فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
manoeuvring U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminals U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file U صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
university extension U تعمیم مزایای دانشگاه بدانش جویانی که دردانشگاه اقامت ندارند
phantom order U قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military government U حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel U چانل نظامی مجرای نظامی
beam attack U تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
shoulder patch U درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator U صفحه مدرج درجه طبلک درجه
lock out U تحریم کردن مستخدمین رااز مزایای استخدامی محروم کردن
military impedimenta U شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
army terminals U باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third class U درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation U درجه ارتفاع درجه بلندی
third-class U درجه سوم بلیط درجه 3
suspension U تعلیق
interruption U تعلیق
deep freezes U تعلیق
deep freeze U تعلیق
interruptions U تعلیق
abeyance U تعلیق
suspense U تعلیق
hangs U تعلیق
hang U تعلیق
suspensions U تعلیق
pendency U تعلیق
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
stay of proceedings U تعلیق دادرسی
abeyance or adeyancy U تعلیق تعویق
precipitant U تعلیق شدنی
colloidal suspension U تعلیق کلوییدی
spring suspension U تعلیق فنری
hanging prevention U ممانعت از تعلیق
engine mounting U تعلیق موتور
precipitable U تعلیق پذیر
reduction to absurdity U تعلیق به محال
four point suspension U تعلیق چهارنقطهای
reprieval U تعلیق مجازات
lay off U تعلیق کارگر
cardanic suspension U تعلیق کاردان
probation U تعلیق مجازات
suspense U درحال تعلیق
suspension of punishment U تعلیق مجازات
suspensive U درحال تعلیق
suspension U ایست تعلیق
suspensions U ایست تعلیق
remainder U حالت تعلیق
suspensive U تعلیق معلق
to be on probation U در دوره تعلیق مجازات
reprieves U تعلیق اجرای مجازات
suspensor U موجب تعلیق نگاهدارنده
to be in suspension U در حالت تعلیق بودن
reprieving U تعلیق اجرای مجازات
reprieved U تعلیق اجرای مجازات
reprieve U تعلیق اجرای مجازات
suspension wheel U چرخ تعلیق خودرو
on probation U به شرط تعلیق مجازات
emulsified U بحالت تعلیق دراوردن
emulsifying U بحالت تعلیق دراوردن
hanging U اویزان درحال تعلیق
emulsify U بحالت تعلیق دراوردن
emulsifies U بحالت تعلیق دراوردن
hoisting U دستگاه تعلیق جرثقیل
front wheel suspension U تعلیق چرخهای جلو
reductio ad absurdum U تعلیق بامر محال
on probation U در دوره تعلیق مجازات
privation U محروم سازی تعلیق مقام
front axle suspension U اویزش یا تعلیق اکسل جلو
suspends U معلق کردن تعلیق دادن
to be on probation U در دوره تعلیق مجازات بودن
probation order U دستور یا حکم تعلیق مجازات
torsion bar U بار پیچشی اهرم تعلیق
hypostasis U موجود فرضی حالت تعلیق
suspending U معلق کردن تعلیق دادن
stultification U تعلیق بمحال احمق ساختن
suspend U معلق کردن تعلیق دادن
privations U محروم سازی تعلیق مقام
buggie U بوگی دستگاه تعلیق جلو توپ
to give a suspended sentence [British E] U حکم دوره تعلیق مجازات دادن
aerosol U تعلیق مایع یا جسم بصورت گرد و گاز در هوا
emulsions U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsioning U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsioned U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsion U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
aerosols U تعلیق مایع یا جسم بصورت گرد و گاز در هوا
suspension strap U نوار تعلیق بار به هلیکوپتر نوارهای اتصال طناب بارهلیکوپتر
hand salute U سلام نظامی دادن سلام نظامی
martial law U مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
court martial U محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
brevet U درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
probation officer U ماموری که متهم در طی دوران تعلیق اجرای مجازات باید تحت نظراو باشد
probation officers U ماموری که متهم در طی دوران تعلیق اجرای مجازات باید تحت نظراو باشد
master at arms U درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
precipitate U غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitated U غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitates U غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitating U غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
suspension of arms U اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
to suspend [stay] a ruling [proceedings] [the execution] U تعلیق کردن حکمی [دعوایی ] [ اجرای حکمی] [قانون]
warlike U نظامی
mil U نظامی
martin U نظامی
fort U دژ نظامی
soldiers U نظامی
soldier U نظامی
serviced U نظامی
martial U نظامی
military U نظامی
service U نظامی
the military profession U کار نظامی
strongholds U قلعه نظامی
saluted U احترام نظامی
ceremonies U مراسم نظامی
spirit de corps U غرور نظامی
articles of war U قانون نظامی
truck vehicle U خودرو نظامی
defensive architecture U معماری نظامی
field colours U پرچم نظامی
martial law U حکومت نظامی
stronghold U قلعه نظامی
militias U نیروی نظامی
the sabre U نیروی نظامی
salute U احترام نظامی
garrison state U ایالت نظامی
militia U نیروی نظامی
tunc U پیراهن نظامی
soldiers U نظامی شدن
soldiers U فرد نظامی
salutes U احترام نظامی
prisidio U قلعه نظامی
standing orders U امریه نظامی
soldier U نظامی شدن
standing order U امریه نظامی
khaki U لباس نظامی
guest house U مهمانسرای نظامی
strategic map U نقشه نظامی
provost marshal U قاضی نظامی
general outpatient clinic U درمانگاه نظامی
soldier U فرد نظامی
soldiery U نیروی نظامی
attache U وابسته نظامی
civilians U غیر نظامی
camps U اردوگاه نظامی
campound U کمپ نظامی
camped U اردوگاه نظامی
camp U اردوگاه نظامی
saluting U احترام نظامی
court martiall U دادگاه نظامی
civil U غیر نظامی
Military operations. U عملیات نظامی
ceremony U مراسم نظامی
council ofwar U شورای نظامی
council of war U شورای نظامی
counter military U ضد عملیات نظامی
by military force U با نیروی نظامی
court martial U دادگاه نظامی
court martiall U شورای نظامی
word of command U فرمان نظامی
dressing parade U مشق نظامی
militarists U نظامی گرا
the sabre U حکومت نظامی
guest houses U مهمانسرای نظامی
military service U خدمت نظامی
army staff U ستاد نظامی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com