English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lpm U تعداد خطوط دردقیقه inutes
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wpm U تعداد کلمات دردقیقه inute
stepped lines U خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
turret motife U طرح شیروان [این طرح بعنوان ترنج اصلی به تعداد یک یا سه عدد در متن فرش بکار رفته و حالتی هندسی و هشت وجهی داشته که با خطوط هندسی تزئین می شود.]
isobar U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isotherm U خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
isobars U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isohaline U خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
combinatorics U محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
roundest U تعداد تیر تعداد شلیک دور
round U تعداد تیر تعداد شلیک دور
coragne line U خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
odder U ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odd U ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
oddest U ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
isobath U خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
maximal oxygen consumption per minute U حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
auxiliary contours U خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed. U هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
tricking U خطوط
cotidal lines U خطوط هم مد
tricked U خطوط
trick U خطوط
dark lines U خطوط تاریک
dedicated lines U خطوط اختصاصی
closed traverse U خطوط متقاطع
spectral lines U خطوط طیفی
balmer lines U خطوط بالمر
emission spectrum lines U خطوط نشری
along line U در امتداد خطوط
air way station U خطوط هوایی
front lines U خطوط مقدم
equipotential lines U خطوط هم پتانسیل
fraunhofer lines U خطوط فرانهوفر
cotidal lines U خطوط مدیکسان
flow lines U خطوط جریان
stream lines U خطوط جریان
street railway U خطوط تراموا
outside lines U خطوط حمله
extension lines U خطوط دنباله
symmetry lines U خطوط تقارن
flowlines U خطوط جریان
zigzags U خطوط منکسر
lines of force U خطوط نیرو
line of induction U خطوط القا
line of flux U خطوط قوا
curvature lines U خطوط مدور
line of communications U خطوط مواصلات
leading U فاصله خطوط
isovent U خطوط هم باد
isostatic lines U خطوط ایزواستاتیک
isocline U خطوط هم شیب
isochromatique U خطوط همرنگ
zigzag U خطوط منکسر
zigzagged U خطوط منکسر
zigzagging U خطوط منکسر
curvature lines U خطوط منحنی
line spacing U فاصله خطوط
absorption lines U خطوط دراشامی
grid lines U خطوط شبکه
line to line fault U تماس خطوط
lines of force U خطوط قوا
lines of communication U خطوط مواصلاتی
absorption spectrum U خطوط جذبی
inside lines U خطوط حمله شمشیربازی
hypen ladder U خطوط تیره نردبانی
endline U خطوط موازی با 04 مترفاصله
hypen ladder U ردیف خطوط تیره
grid interval U فاصله خطوط شبکه
hoseline U خطوط لوله لاستیکی
open lines U خطوط باز شطرنج
electric line of force U خطوط نیروی برق
front lines U خطوط جلو جبهه
magnetic line of force U خطوط قوای مغناطیسی
microwave transmission lines U خطوط انتقال ریزموج
magnetic path U مسیر خطوط قوا
line of communications U خطوط ارتباطی زمین
magnetic lines of force U خطوط نیروی مغناطیسی
gules U خطوط موازی عمودی
leased line network U شبکه با خطوط استیجاری
magnetic lines of force U خطوط قوای مغناطیسی
isohyetal map U نقشه خطوط هم باران
communications U خطوط مواصلاتی ارتباطات
zigzagging U خطوط جناغی پیوسته
vermiculate U دارای خطوط موجی
voltage between lines U ولتاژ بین خطوط
contour lines U خطوط میزان منحنی
contour interval U فاصله خطوط واصل
air line of communications U خطوط مواصلات هوایی
advance of defensive line U در جلو خطوط پدافندی
zigzag U خطوط جناغی پیوسته
river U سفیدی بین خطوط
rivers U سفیدی بین خطوط
zigzags U خطوط جناغی پیوسته
sheetlines U خطوط حاشیه نقشه
collimate U منطبق کردن خطوط
zigzagged U خطوط جناغی پیوسته
contours U خطوط کناره نما
contours U خطوط تراز زمین
trackage U خطوط راه اهن
meridians U خطوط نصف النهار
rivulose U دارای خطوط مارپیچی
domestic air traffic U خطوط هوایی داخلی
curvilinear ornament U زینتکاری با خطوط خمیده
dark line spectrum U طیف خطوط تاریک
retrace blanking U خاموشی خطوط بازگشتی
equal cost lines U خطوط هزینه برابر
sheetlines U خطوط کناره نقشه
diplomatics U شناسایی خطوط باستانی
cutting line of force U قطع خطوط قوا
crawl trench U خطوط رابط سنگرها
meridian U خطوط نصف النهار
phraseogram U خط یا خطوط نماینده عبارات
lineolated U خط دار دارای خطوط ریز
lightface U حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
converging U تقارب خطوط وجود تشابه
sideline U خطوط طرفین میدان بازی
converged U تقارب خطوط وجود تشابه
converge U تقارب خطوط وجود تشابه
infiltrating U در خطوط دشمن نفوذ کردن
ingrain U خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
paleography U شناسایی وکشف خطوط قدیمه
sidelined U خطوط طرفین میدان بازی
sidelining U خطوط طرفین میدان بازی
lineament U خطوط چهره صفات مشخصه
convergent U خطوط متقارب ومتلاقی همگرا
magnetic path length U طول مسیر خطوط قوا
converges U تقارب خطوط وجود تشابه
boundry lines U خطوط اطراف زمین والیبال
floating lines U خطوط مواج عکس هوایی
overhead trolley U خطوط هوایی ترن برقی
gridiron U خطوط یا میلههای فلزی مشبک
infiltrates U در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrated U در خطوط دشمن نفوذ کردن
lineolate U خط دار دارای خطوط ریز
lineaments U خطوط چهره صفات مشخصه
sidelines U خطوط طرفین میدان بازی
infiltrate U در خطوط دشمن نفوذ کردن
graticule U خطوط مشخصه زمین درعکس هوایی
hierology U علم خواندن خطوط قدیم مصر
contour strip cropping U کشت نواری برروی خطوط میزان
hierologist U متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
crawl trench U سنگرهای رابط بین خطوط مواضع
agonic line U خطوط رسم شده روی نقشه
image sharpness U خطوط مورب تحت زاویه معین
neatline U خطوط باریک حدود کناره نقشه
ring straked U دارای خطوط گرد در روی بدن
ring streaked U دارای خطوط گرد در روی بدن
stria U نوار باریک هریک از خطوط موازی
t square U خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
line engraving U گراور سازی با خطوط کوتاه وبلند
granite paper U کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
floating lines U خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
oblique perspective U پرسپکتیوی که تمام خطوط اصلی ان مایل باشد
raster scan graphics U نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
foreshortening U نمایش خطوط واقعی شکلی بصورت کوچک تر
bar pattern U ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
topographic map U نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
contour map U نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
main stripe U [خط یا نوار اصلی در فرش مانند خطوط طرح محلات]
line drawing U خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
raster U خطوط مورب تحت زاویه مخصوص بصورت هاشورترام
stereocomparagraph U دستگاه رسم خطوط میزان منحنی به طریقه استریوسکوپی
line drawings U خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
hachures U خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
perspective grid U خطوط شبکه مختصاتی که روی عکس هوایی کشیده می شوند
lattice U خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
teleprompter U اسباب مخصوص چرخاندن خطوط نوشته در جلو ناطق تلویزیون
laid paper U کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
lattices U خطوط شبکه بندی ثابت مخصوص بزرگ کردن نقشه
hard clip area U حدودی که خارج از ان خطوط نمیتوانند روی یک رسام دیجیتالی رسم شوند
graticule ticks U نقاط تقاطع خطوط شبکه بندی نصف النهارات و مدارات روی نقشه
yard marker U خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
yard line U خطوط واقعی یا فرضی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
ribbing U ساختمان دندههای هر چیز راه ها یا خطوط بر جسته مجموعه تیریا دگلهای کشتی
reversal temperature U دمایی که در ان خطوط طیفی گاز برافروخته در مقابل طیف جسم سیاه ناپدیدمیشوند
outdent U خطی از متن که نسبت به سایر خطوط یک پاراگراف بیشتر به سمت چپ بسط می یابد
dejagging U نوعی فن گرافیک کامپیوتری برای رسم خطوط صاف کاراکترها و چند ضلعی ها
corporate model U نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
apolline U [نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
stroke writer U ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
numbers U تعداد
magnitude U تعداد
paul U تعداد کم
number U تعداد
sketching U روش گرافیک کامپیوتری که در ان دنبالهای از خطوط درطول مسیر مکان نما رسم شده یا طراحی می گردند
count U تعداد ایمپولز
counted U تعداد ایمپولز
counting U تعداد ایمپولز
A smaller number . Fewer . U تعداد کمتر
work force U تعداد کارگر
population [pop.] U تعداد مردم
counts U تعداد ایمپولز
volume U تعداد میزان
quantities U تعداد زیاد
small lot U نوبه کم تعداد
quantity U تعداد زیاد
number of rounds U تعداد گلوله ها
number of cycle U تعداد تناوبها
number of cycle U تعداد دوره ها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com