Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
One could be taken up on ones offer.
U
تعارف آمد نیامد دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
They found no trace of her .
U
ازاونشانی بدست نیامد
He went for good.
U
رفت و دیگه نیامد
I didnt sleep a wink.
U
خواب به چشمم نیامد
I didnt have the heart to punish the kid.
U
دلم نیامد بچه را تنبیه کنم
scalar
U
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
compliments
U
تعارف
unceremonious
U
بی تعارف
compliment
U
تعارف
complimented
U
تعارف
complimenting
U
تعارف
unceremoniously
U
بی تعارف
comity
U
تعارف
chivalry
U
تعارف
uncomplimentary
U
بی تعارف ناخوشایند
offerer
U
تعارف کننده
smoothe
U
تعارف امیز
florulent
U
خوش تعارف
ceremoniousness
U
رعایت تعارف
to make a present of
U
پیشکش یا تعارف کردن
left handed compliment
U
تعارف غیر صمیمانه
offer round
U
به همه تعارف کردن
bluntly
U
بدون تعارف ونزاکت
An insincere offer(gesture).
U
تعارف خشک وخالی
There is no need dor ceremony between us.
U
تعارف رابگذار کنار
to ply any one with drink
U
باصرارنوشابه بکسی تعارف کردن
salutations
U
تعارف سلام اول نامه
an empty gesture
U
رفتار
[تعارف]
خشک وخالی
salutation
U
تعارف سلام اول نامه
Dont mention it . You are welcome.
U
اختیار دارید (درمقام تعارف )
You are ( most ) welcome . It is a mere nothing . It is not fit to drink .
U
قابل ندارد ( بعنوان تعارف )
Fine words butter no parsnips.
U
از تعارف کم کم وبر مبلغ افزای
well oiled
U
تعارف امیز چرب و نرم
Lets talk business. Lets talk turkey.
U
بی تعارف وجدی حرف بزنیم
Offer him some chocolates.
U
به ایشان شکلات تعارف کنید
I realy mean it .
U
جدی می گویم فکر نکن تعارف می کنم
Please be (feel ) at home . Please make yourself at home .
U
اینجا را منزل خودتان بدانید ( راحت باشید و تعارف نکنید )
. The car is gathering momentum.
U
اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Walls have ears
<idiom>
U
دیوار موش دارد و موش گوش دارد
[اصطلاح]
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices
U
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears
U
دیوار موش دارد موش گوش دارد
he is ill with fever
U
تب دارد
chain
U
دارد.
chains
U
دارد.
has
U
دارد
heavy fighting is in progress
U
دارد
there is a time for everything
U
دارد
he has worms
U
دارد
are there any remarks?
U
دارد
he has a rage for money
U
دارد
hast
U
او دارد
Windows GDI
U
بیتی دارد
walls have ears
U
گوش دارد
But one leg to the fowl.
<proverb>
U
مرغ یک پا دارد .
what matter?
U
چه اهمیت دارد
leek d;
[,vjvi ;i fv'ihd \ik ,
U
بزرگ دارد
what the odds
U
چه اهمیت دارد
it is usual with him
U
عادت دارد
multungulate
U
که بیش از دو سم دارد
what hurt is there in that
U
چه زیانی دارد
There is something wrong with the ...
... عیب دارد.
I owe him a dept of gratitude.
U
حق بگردنم دارد
There is a knack in it .
U
یک فنی دارد
the probability is
U
احتمال دارد
the reason is two fold
U
دودلیل دارد
figure on
<idiom>
U
بستگی دارد به
the reason is manifold
U
چنددلیل دارد
our library is well stocked
U
خوبی دارد
viruses
U
وجود دارد
virus
U
وجود دارد
there is a rumour that
U
شهرت دارد که
not a patch on
U
چه دخلی دارد
Buttonhole
U
کتی که در دو طرف دکمه دارد
it is sufficiently stamped
U
کسرتمبر دارد
he tops .0 metres
U
یک مترونیم قد دارد
he has an axe to grind
U
غرض دارد
he has a maggot in his head
U
وسواس دارد
He has a day off.
U
او مرخصی دارد.
he is 0 years old
U
او ده سال دارد
he speaks to the purpose
U
قصدی دارد
he has a spite against me
U
بامن لج دارد
he has an a. to grind
U
مقصود دارد
god is
U
خداوجود دارد
it has sides
U
سه پهلو دارد
he is fifty
U
تمام دارد
it depends
[on]
U
بستگی دارد
[به]
he has much merit
U
بسیار شایستگی دارد
the switch is on
U
برق جریان دارد
length
U
خط با طول جر حرف دارد
the work is in full swing
U
کاربخوبی جریان دارد
he insists on going
U
اصرار دارد برفتن
She has a soft voice
U
صدای نرمی دارد
She has a subtle charm.
U
جذابیت ظریفی دارد
he has much merit
U
خیلی قابلیت دارد
there removred revolution
U
شورشی که شهرت دارد
to bring grist to the mill
U
نان دراب دارد
he must needs go
U
بیخوداصرار دارد برفتن
that bridge has openings
U
ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
that word is obsolescent
U
ان واژه کم کم دارد مهجور
significance
U
معنای مخصوص دارد
She has a lovely ( nice ) voice.
U
صدای قشنگه دارد
he is f. of money
U
پول فراوان دارد
basses
U
کسی که صدای بم دارد
To bring pressure to bear . To exert pressure .
U
فشار خون دارد
bass
U
کسی که صدای بم دارد
tea is preferable to water
U
چایی بر اب ترجیح دارد
the party is led by him
U
او بر ان حزب ریاست دارد
He writes well . he wields a formidable pen .
U
قلم خوبی دارد
She has engaging manners .
U
رفتار گیرایی دارد
She has a delightfully mellow voice .
U
صدای گرمی دارد
He is distantly related to us .
U
نسبت دوری با ما دارد
likelihood
U
احتمال کلی دارد
back
U
که یک باتری پشتیبان دارد
he bears out his name
U
اسم بامسمایی دارد
He has influential contacts everywhere.
U
همه جا دست دارد
Does it matter if I dont come ?
U
اشکالی دارد اگرنیایم ؟
double decker
U
هرچیزیکه دو لایه دارد
he has Roman nose
U
او بینی عقابی دارد
He writes a legible ( beautiful ) hand .
U
خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
He takes my advice. He listens to me.
U
از من حرف شنوایی دارد
The kettel is boiling.
U
قوری دارد می جوشد
delectus
U
برای ترجمه دارد
There is always a right way of doing everything.
U
هرکاری راهی دارد
backs
U
که یک باتری پشتیبان دارد
My hair is falling.
U
موهایم دارد می ریزد
He is against
[opposed to]
me .
با من ضد است.
[ضدیت دارد]
well and good
U
باشد چه ضرر دارد
the cat has nine lives
U
سگ هفت جان دارد
the export of ... is granted the premium.
U
صدور ... جایزه دارد.
She has a lovely (nice) voice.
U
صدای قشنگه دارد
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea.
U
شهوت کلام دارد
what does it meant
U
یعنی چه چه معنی دارد
There is only one condition attached to it .
U
فقط یک شرط دارد
what is that to you
U
به شما جه دخلی دارد
With his foul temper.
U
با اخلاق سگه که دارد
what is wrong with that?
U
مگراین چه عیبی دارد
Somebody is beating at (upon)the door.
U
یک کسی دارد در می زند
he has a loose tongue
U
دهان لقی دارد
and there an end.
U
و پایان وجود دارد.
it is of frequent
U
خیلی مورد دارد
it is wringing
U
خیلی تراست یا اب دارد
in all like
U
احتمال کلی دارد
it is very important
U
بسیار اهمیت دارد
There are two sides to every question .
<proverb>
U
هر مساله ای دو جنبه دارد.
There are ticks in every trade .
<proverb>
U
هر کار لمى دارد .
he keeps my a
U
حساب مراونگه می دارد
Every flow must have its ebb.
<proverb>
U
هر فرازى نشیبى دارد.
It is much sought after
خیلی طالب دارد.
bigamist
U
زنی که دوشوهر دارد
batteries
U
که یک باتری پشتیبان دارد
it speaks well for him
U
بامن نظرمساعد دارد
it stand well with him
U
بامن نظرمساعدی دارد
it askes for attention
U
توجه لازم دارد
it needs to be done carefully
U
اینکارتوجه لازم دارد
battery
U
که یک باتری پشتیبان دارد
it is worth 0 rials
U
ده ریال ارزش دارد
She has got regular teeth .
U
دندانهای منظمی دارد
biased
U
آنچه اریب دارد
rubrician
U
کتاب نماز دارد
How long is the ticket valid?
U
بلیت تا کی اعتبار دارد؟
he is rightly named
U
اسم بامسمائی دارد
it is particularly difficult
U
یک دشواری ویژه دارد
(not to be) sneezed at
<idiom>
U
ارزش داشتن را دارد
it is particularly difficult
U
یک اشکال بخصوصی دارد
bigamists
U
زنی که دوشوهر دارد
he is in a hurry to go
U
عجله دارد برفتن
lengths
U
خط با طول جر حرف دارد
he is in the know
U
اطلاع ویژه دارد
gigs
U
درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
dare he go?
U
ایا جرات دارد برود
gig
U
درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
it look like rain
U
گویا خیال باریدن دارد
crapaudiue door
U
دری که بالاوپایین ان محورگردنده دارد
he has a fine p in the town
U
اوخانه خوبی در شهر دارد
creditor secured by pledge
U
طلبکاری که رهینه در دست دارد
faults
U
فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
dichord
U
سازیکه هرنغمه ان دوسیم دارد
request
U
چیزی که کسی تقاضایش را دارد
chaplain
U
کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
cornet a pistons
U
یکجورسازشیپوری که چندین دکمه دارد
requesting
U
چیزی که کسی تقاضایش را دارد
It is going from bad to worse .
U
وضع دارد بد ترهم می شود
My hair is growing.
U
موهایم دارد بلند می شود
consuetude est alterra lex
U
عادت قدرت قانونی دارد
it is marked with spots
U
نشان ان خالهایی است که دارد
requests
U
چیزی که کسی تقاضایش را دارد
It all depends on how things develop.
U
بستگی دارد چه پیش بیاید
double breasted
U
کتی که در دو طرف دکمه دارد
requested
U
چیزی که کسی تقاضایش را دارد
chaplains
U
کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
gigman
U
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
She is too damned fussy
U
خیلی ادا واطوار دارد
corvette
U
رزمناوی که یک ردیف توپ دارد
He is bound to come.
U
احتمال زیادی دارد که بیاید
ex-directory
U
شخصی که چنین شمارهای را دارد
faulted
U
فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
Advanced Technology Attachment
U
مگابایت دار ثانیه دارد
ox frame
U
قابی که گوشههای چلیپایی دارد
pavonazzo
U
مرمری که رنگهای پرطاووسی دارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com