Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ballad
U
تصنیف اواز یکنفری که در ضمن ان داستانی بیان میشود
ballads
U
تصنیف اواز یکنفری که در ضمن ان داستانی بیان میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cadenza
U
قطعه اواز یکنفری
cadenzas
U
قطعه اواز یکنفری
sing
U
تصنیف اواز خواندن
sings
U
تصنیف اواز خواندن
babbled
U
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babble
U
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbles
U
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
prompt
U
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
fraction
U
که به صورت یک شکل زیر دیگر بیان میشود مثل bc1
prompts
U
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
prompted
U
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
fractions
U
که به صورت یک شکل زیر دیگر بیان میشود مثل bc1
redundant information
U
یک پیام بیان شده به روشی که اساس اطلاعات بطرق گوناگون یافت میشود
bucket seats
U
صندلی یکنفری
bucket seat
U
صندلی یکنفری
cell
U
سلول یکنفری
cells
U
سلول یکنفری
key
O
کاغذی که روی کلیدهای صفحه کلید چسبیده میشود تا تابع خاص آنها را برای عملی بیان کنند
decisions
U
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
decision
U
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
macro
U
استفاده از برچسب در زبان برنامه نویسی اسمبلی برای بیان به اسمبلر که تابع ماکرو در آن نقط ه وارد میشود
identification
U
تابعی که توسط کامپیوتر میزبان استفاده میشود تا مافیت و مشخصات کامپیوتر یا کاربر را بیان کند.
soliloquies
U
گفتگو با خود نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
soliloquy
U
گفتگو با خود نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
statements
U
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statement
U
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
storybook
U
داستانی
storied
U
داستانی
telephony
U
مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
And what a story it was too !
U
وآن هم چه داستانی !
to turn out badly
U
بد از آب در آمدن
[داستانی]
to go wrong
U
بد از آب در آمدن
[داستانی]
to represent a play
U
داستانی را نمایش دادن
A shocking tale . A moving story .
U
داستانی تکان دهنده
synchronous
U
پروتکل ارسال داده که در lsnal معماری شبکه سیستم IBM استفاده میشود و نحوه ارسال داده سنکرون را بیان میکند
to speak
[things indicating something]
U
بیان کردن
[رفتاری یا چیزهایی که منظوری را بیان کنند]
to license a play
U
اجازه نمایش داستانی را دادن
warned
U
بیان وقوع یک رویداد خط رناک . بیان وجود خط ر.
warn
U
بیان وقوع یک رویداد خط رناک . بیان وجود خط ر.
warns
U
بیان وقوع یک رویداد خط رناک . بیان وجود خط ر.
to draw a moral
U
معنی یا نتیجه اخلاقی داستانی را فهماندن
aliterary production
U
تصنیف
chanson
U
تصنیف
compilation
U
تصنیف
songs
U
تصنیف
literary work
U
تصنیف
halving
U
تصنیف
song
U
تصنیف
compilations
U
تصنیف
to regard something as a matter of course
U
چیزی
[داستانی]
را امری آشکار در نظر گرفتن
to back up
U
با داستانی از اولش درگذشته دور آغاز کردن
comic book
U
کتاب دارای کاریکاتورهایی که داستانی را شرح میدهد
to heighten a story
U
داستانی رابزرگ کردن حکایتی رابسط دادن
comic books
U
کتاب دارای کاریکاتورهایی که داستانی را شرح میدهد
humoresque
U
تصنیف خیالی
copyrights
U
حق تالیف و تصنیف
make
U
تصنیف کردن
authorship
U
تالیف و تصنیف
symphonist
U
تصنیف ساز
balladry
U
تصنیف سازی
indite
U
تصنیف کردن
ballad singer
U
تصنیف خوان
copyright
U
حق تالیف و تصنیف
ballad monger
U
تصنیف فروش
hhymnography
U
فن تصنیف سرود
impromptu
U
بی مطالعه تصنیف
makes
U
تصنیف کردن
ballad monger
U
تصنیف ساز
ditties
U
تصنیف کوچک
ditty
U
تصنیف کوچک
extravaganzas
U
اثر یا تصنیف
hymnography
U
فن تصنیف سرود
extravaganza
U
اثر یا تصنیف
the drama
U
تصنیف داستانهای نمایشی
canzonet
U
سرود یا تصنیف کوچک
concertino
U
قطعه تصنیف کوچک
top
U
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
romulus
U
رمولوس برادررموس نخستین پادشاه بنیادگذار داستانی شهر روم
roundelay
U
تصنیف یاسرودی که برگردان داشته باشد
sector
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal
U
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
voices
U
اواز
voicing
U
اواز
voice
U
اواز
songless
U
بی اواز
sings
U
اواز
sing
U
اواز
songs
U
اواز سرودروحانی
loudmouthed
U
بلند اواز
air
U
اواز اهنگ
scat
U
اواز بی معنی
arias
U
اواز یکنفره
deep mouthed
U
گنده اواز
song
U
اواز سرودروحانی
songfest
U
مجلس اواز
yodeler
U
اواز خوان
singsong
U
یک وزن اواز
chitter
U
اواز خواندن
aria
U
اواز یکنفره
aired
U
اواز اهنگ
airs
U
اواز اهنگ
singer
U
اواز خوان
singers
U
اواز خوان
crooner
U
اواز خوان
cantillate
U
با اواز خواندن
songstress
U
زن اواز خوان
songster
U
اواز خوان
crooners
U
اواز خوان
croons
U
زمزمه کردن اواز
cantabile
U
مناسب برای اواز
singin bird
U
پرنده اواز خوان
musicale
U
مجلس ساز و اواز
crooning
U
زمزمه کردن اواز
crooned
U
زمزمه کردن اواز
serenader
U
سراینده اواز عاشقانه
croon
U
زمزمه کردن اواز
triller
U
اواز خوان باتحریر
cantor
U
اواز خوان مذهبی
duo
U
اواز یا موسیقی دونفری
tunes
U
اهنگ صدا اواز
tune
U
اهنگ صدا اواز
to sing to sleep
U
با اواز یا لالایی خوابندن
duos
U
اواز یا موسیقی دونفری
vaudeville
U
درام دارای رقص و اواز
hers is best
U
مال اواز همه بهتراست
callithump
U
اواز یاتصنیف هزلی وتفریحی
glee club
U
کلوب یا باشگاه اواز و سرود
accompaniments
U
ساز یا اواز همراهی کننده
quavers
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavering
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
discant
U
نوعی اواز به درازا بحث کردن
quavered
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
oratorios
U
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
quaver
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
can you pronounce him safe
U
بگویید که اواز خطر محفوظ است
acapella
U
اواز دسته جمعی بسبک کلیسایی
oratorio
U
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
narrate
U
داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
narrates
U
داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
narrating
U
داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
narrated
U
داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
descant
U
اواز زیر خواندن ازادانه انتقاد کردن
descants
U
اواز زیر خواندن ازادانه انتقاد کردن
we sang them home
U
ایشان را با اواز و سرود تامنزلشان همراهی کردیم
accompanists
U
همراهی کننده با اواز یاسازی چون پیانو
quintet
U
قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintets
U
قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
antistrophe
U
حرکت از چپ براست نمایشگران هنگام اواز دسته جمعی
quintette
U
قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
songfest
U
دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
fugue
U
قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
fugues
U
قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
skate off
U
حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
echo
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
formed
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
form
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate
U
درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
averaging
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traces
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
average
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traced
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
trace
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averaged
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
loads
U
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load
U
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
softer
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummy
U
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
soft
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softest
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies
U
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
throughput
U
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
suffix notation
U
عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
town fog
U
نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
seconds
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
master
U
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconding
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconded
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
masters
U
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
mastered
U
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
author
U
: نویسندگی کردن تالیف و تصنیف کردن
workgroup
U
خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
fax
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxing
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
horned scully
U
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
standard
U
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards
U
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
auto
U
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
autos
U
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
fugal
U
وابسته به قطعهای موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند نوعی ماشین پشم خشک کن
rhetoric
U
علم معانی بیان معانی بیان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com