English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
clashing U تصادم کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lead collision course U مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
shock U تصادم
shocked U تصادم
shocks U تصادم
collisions U تصادم
strikingly U تصادم
allision U تصادم
chatter U تصادم
chattering U تصادم
percussion U تصادم
clashed U تصادم
collission U تصادم
collision U تصادم
chatters U تصادم
clashes U تصادم
clash U تصادم
smashes U تصادم
strikes U تصادم
strike U تصادم
concussion U تصادم
smash U تصادم
striking U تصادم
chattered U تصادم
colliding U تصادم کردن
to run a U تصادم کردن
cannon U تصادم دوتوپ
collides U تصادم کردن
to fall aboard U تصادم کردن
come into collision U تصادم کردن
to come in to collision U تصادم کردن
grates U صدای تصادم
cannons U تصادم دوتوپ
collided U تصادم کردن
to fall foul of U تصادم کردن با
incidents U تصادم یکانها
collide U تصادم کردن
incident U تصادم یکانها
clashed U تصادم شدیدکردن
to run f. of U تصادم کردن با
grated U صدای تصادم
wham U صدای تصادم
clash U تصادم شدیدکردن
collision risk U خطر تصادم
clashes U تصادم شدیدکردن
shock U تصادم تلاطم
shocked U تصادم تلاطم
shocks U تصادم تلاطم
traumatism U ضربه تصادم
intersects U تصادم کردن
intersected U تصادم کردن
smashup U نابودی تصادم
grate U صدای تصادم
electron impact U تصادم الکترونها
collision bulkhead U دیواره ضد تصادم
intersect U تصادم کردن
concussion U تصادم صدمه
collision detection U تشخیص تصادم
air miss U تصادم هوایی دو هواپیما
bop U تصادم کردن وزش
bopped U تصادم کردن وزش
bopping U تصادم کردن وزش
bops U تصادم کردن وزش
the ship struck a arock U کشتی باصخره تصادم کرد
burdened U مسئول پرهیز از تصادم با کشتی دیگر
poop U گوزیدن باعقب کشتی تصادم کردن فریفتن
lash vi U باریدن تکان ناگهان بخودامدن تصادم کردن
poops U گوزیدن باعقب کشتی تصادم کردن فریفتن
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
shield U , این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
shields U , این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
running down case U دعوی علیه راننده وسیله نقلیه که در نتیجه تصادم باعث جرح یا خسارت شده است
meet U تصادم کردن با دشمن درخور بودن درخور
meets U تصادم کردن با دشمن درخور بودن درخور
trachle U تصادم کردن خسته کردن بزحمت انداختن
The two cars had a head –on collision. U دو اتوموبیل شاخ به شاخ شدند ( تصادم از جلو)
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
renunciant U رد کننده
renunciant U کننده
swooner U غش کننده
fillets U پر کننده
filleting U پر کننده
filleted U پر کننده
mitigative U کم کننده
mitigatory U کم کننده
fillet U پر کننده
surfy U کف کننده
repudiationist U رد کننده
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com