English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wicker U ترکه یا چوب کوتاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
letters of administration U حکم انتصاب امین ترکه سندی است که به موجب ان سمت مدیر یامدیره ترکه بلاوارث احراز میشود و به وی اختیار قیام به امور راجع به اداره ترکه را میدهد
wattle U ترکه برای ساختن سبد ترکه
blasts U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blast U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge U نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
branchlet U ترکه
succession U ترکه
twing U ترکه
wand U ترکه
patrimony U ترکه
patrimonies U ترکه
successions U ترکه
virga U ترکه
asthin as lath <idiom> ترکه ای
bequests U ترکه
heirloom U ترکه
heirlooms U ترکه
bequest U ترکه
scion U ترکه نو
affshoot U ترکه
scions U ترکه نو
legacy U ترکه
switches U ترکه
rod U ترکه
rods U ترکه
roof batten U ترکه
sprays U ترکه
boughs U ترکه
bough U ترکه
switched U ترکه
switch U ترکه
estate of a deceased U ترکه
twigs U ترکه
legacies U ترکه
sprigs U ترکه
sprig U ترکه
wands U ترکه
spray U ترکه
sprayed U ترکه
twig U ترکه
spraying U ترکه
residue of the state U باقیمانده ترکه
residuary account U حساب ترکه
renouncing probate U رد سمت ترکه
withy U ترکه بید
one third of estate U ثلث ترکه
one thrid of the estate U ثلث ترکه
residue of the state U مازاد ترکه
legacy U ترکه موصی به
personal representative U امین ترکه
offshoot U ترکه فرع
offshoots U ترکه فرع
adminstrator of state U مدیر ترکه
twigged U ترکه مانند
twiggy U ترکه مانند
legacies U ترکه موصی به
viminal U ترکه دهنده
personal representative U مدیر ترکه
administration of estate U اداره ترکه
distribution of the estate U تقسیم ترکه
letters of administration U سند مدیریت ترکه
fiducial U وابسته به امین ترکه
distribution U تقسیم ترکه متوفی
distributions U تقسیم ترکه متوفی
pendent lite U حکم معلق امین ترکه
heritage U ماترک ترکه غیر منقول
special administration U اداره قسمت خاصی از ترکه
wickerwork U ساخته شده از ترکه سبدسازی
pantywaist U شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn U جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
packing sheet U حوله ترکه بتن بیمار بپیچند
the system of U رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
short quard U سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
plene administravit U دفاع امین یا مدیر ترکه درمقابل دعاوی مطروحه علیه متوفی
real representative U قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
wicker work U سبد جگن بافته ترکه بافته دریچه در بچه
hurdle step U جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
linter U ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
tenant by curtesy U عنوان شوهر است که بعد ازفوت زوجه اش در صورتی که از او فرزند مسلم الوراثتی داشته باشد که در زمان حیات زوجه متولد شده باشدمیتواند مادام العمر از ترکه غیر منقول مشارالیه استفاده کند
pygmies U کوتاه
shorter U کوتاه
stocky U کوتاه
pigmies U قد کوتاه
pigmy U قد کوتاه
pigmies U کوتاه
pygmies U قد کوتاه
scut U دم کوتاه
short U کوتاه
pygmy U قد کوتاه
stockiest U کوتاه
concise U کوتاه
stockier U کوتاه
succinct <adj.> U کوتاه
short <adj.> U کوتاه
stunts U کوتاه
synoptic U کوتاه
stunting U کوتاه
low U کوتاه
down U کوتاه
stunt U کوتاه
curtal U کوتاه
pigmy U کوتاه
curt <adj.> U کوتاه
fleeting <adj.> U کوتاه
concise <adj.> U کوتاه
shortest U کوتاه
pygmy U کوتاه
little U کوتاه
dumpy U کوتاه
liliputian U قد کوتاه
dwarfish U کوتاه
puny U قد کوتاه
succinct U کوتاه
miniatures U کوتاه
miniature U کوتاه
bas relif U کوتاه
of short duration U کوتاه
easy term U کوتاه مدت
curtails U کوتاه کردن
short drop U دراپ کوتاه
short circuit U اتصال کوتاه
curtailed U کوتاه کردن
epigrammatical U کوتاه ونیشدار
short brittle U شکننده- کوتاه
chitchat U صحبت کوتاه
chiton U قبای کوتاه
coatee U دامن کوتاه
conte U داستان کوتاه
correption U کوتاه کردن
formulate U کوتاه کردن
formulated U کوتاه کردن
formulates U کوتاه کردن
formulating U کوتاه کردن
curtail U کوتاه کردن
escopette U قرابینه کوتاه
curtailing U کوتاه کردن
escopet U قرابینه کوتاه
truncate U کوتاه کردن
clipping U کوتاه کردن
scurried U مسابقه کوتاه
cutty sark U دامن کوتاه
scurries U مسابقه کوتاه
draw in U کوتاه شدن
scurry U مسابقه کوتاه
scurrying U مسابقه کوتاه
stags U کوتاه کردن
stag U کوتاه کردن
short blast U بوق کوتاه
lie-down U استراحت کوتاه
lie down U استراحت کوتاه
cut off U کوتاه کردن
short blast U سوت کوتاه
hare sighted U کوتاه بین
short burst U رگبار کوتاه
razee U کوتاه کردن
detruncate U کوتاه کردن
detruncation U کوتاه شدگی
truncated U کوتاه کردن
truncates U کوتاه کردن
truncating U کوتاه کردن
scutter U دو باگامهای کوتاه
unabridged U کوتاه نشده
low frequency wave U موج کوتاه
abridge U کوتاه کردن
let us be brief U کوتاه کنیم
knurly U کوتاه قد کوتوله
mackinaw U کت کوتاه و سنگین
manakin U ادم کوتاه قد
manikin U ادم کوتاه قد
short period U دوره کوتاه
jog trot U یورتمه کوتاه
narrow minded U کوتاه نظر
idylls U قصیده کوتاه
idylls U چکامه کوتاه
idyll U قصیده کوتاه
idyll U چکامه کوتاه
novelet U داستان کوتاه
an incomprehensive report U گزارش کوتاه
lop sided U کوتاه و بلند
short wave U موج کوتاه
term paper U رساله کوتاه
novelettes U داستان کوتاه
novelette U داستان کوتاه
short story داستان کوتاه
short stories U داستان کوتاه
line to line fault U اتصال کوتاه خط به خط
shuffling U گام کوتاه
shuffles U گام کوتاه
shuffled U گام کوتاه
shuffle U گام کوتاه
short-circuits U اتصال کوتاه
short-circuit U اتصال کوتاه
short-haul U خط سیر کوتاه
short haul U خط سیر کوتاه
novella U رمان کوتاه
short-wave U موج کوتاه
abbreviated U کوتاه شده
low U کوتاه دون
pigmies U ادم کوتاه قد
morello U گیلاس دم کوتاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com