English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
moulding board U تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bread-boards U تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
bread-board U تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
library paste U نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
clobber U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbered U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbering U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbers U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
basic type single tier formwork U قالب بندی نیمه لغزان با پایههای معادل ارتفاع قالب
floorboard U کف تختهای
floorboards U کف تختهای
shingle roof U سقف تختهای
tabular U تختهای لوحی
import U 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
importing U 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
imported U 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
plasticize U قالب پذیر کردن از قالب در اوردن
bellyboard U تختهای بطول 5/19 سانتیمتر
polyptych U تصویر چند تختهای
head board U تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند
lapboard U تختهای که بعنوان میز تحریربکار میرود
wash board U تختهای که برای ازاله اطاقها بکارمیبرند
baseboard U چوب یا تختهای که بعنوان ستون یا پایه بکار میرود
circuit U نصب تختهای که عناصری که بعداگ بهم وصل شده
circuits U نصب تختهای که عناصری که بعداگ بهم وصل شده
string board U تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
blow up U تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-up U تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-ups U تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
card U تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند
cards U تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند
plumb rule U ریسمان کار یا شاقولی که روی تختهای اویزان باشد تخته کار
paste U خمیر
duff U خمیر
unguent U خمیر
pulp U خمیر
mush U خمیر
dough U خمیر
pasted U خمیر
pastes U خمیر
pasting U خمیر
lamplighter U با ان چراغ را روشن میکنند
betting shop U جائیکهرویاسبهاشرط بندی میکنند
hard U تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است
harder U تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است
hardest U تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است
knead clay by hand U خمیر کردن
levigate U خمیر کردن
lime paste U خمیر اهک
malax U خمیر کردن
malaxate U خمیر کردن
mush U خمیر نرم
matzo U خمیر فطیر
leaven U خمیر مایه
leaven U خمیر ترش
impaste U خمیر گرفتن
soden U خمیر سست
temper U خمیر کردن
tempered U خمیر کردن
tempers U خمیر کردن
dentifrice U خمیر دندان
commutator compound U خمیر جابجاگر
wood pulp U خمیر چوپ
wood pulp U خمیر چوب
matzoh U خمیر فطیر
cement paste U خمیر سیمان
sourdough U خمیر ترش
carton-pierre U خمیر کاغذ
leavening U خمیر مایه
leavening U خمیر ترش
kneads U خمیر کردن
oakum U خمیر بتونه
toothpastes U خمیر دندان
knead U خمیر کردن
kneading U خمیر کردن
toothpaste U خمیر دندان
kneaded U خمیر کردن
tooth paste U خمیر دندان
masticating U خمیر کردن
leavens U خمیر مایه
leavens U خمیر ترش
puff paste خمیر پف دار
papier mache U خمیر کاغذ
impaste U خمیر کردن
masticate U خمیر کردن
pap U خمیر نرم
masticated U خمیر کردن
masticates U خمیر کردن
sour dough U خمیر ترش
drainpipe U لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
drainpipes U لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
barbette U سنگری که از انجاتوپها رااتش میکنند
Havana U سیگاربرگی که درهاوانایاcuba درست میکنند
trampolines U توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
trampoline U توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
aeroscope U اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
bisk U ماهی وغیره درست میکنند
airbed U تشکی که آنرا با باد پر میکنند
saturated soil paste U خمیر خاک اشباع
pulp U جسم خمیر مانند
batters U خراب کردن خمیر
batter U خراب کردن خمیر
peanut butter U خمیر بادام زمینی
mash U خمیر کردن شیفتن
mashing U خمیر کردن شیفتن
mashed U خمیر کردن شیفتن
mashes U خمیر کردن شیفتن
they overtax our strength U بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
kick about U فوتبالی که بدون قانون بازی میکنند
kumiss U قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست میکنند
bedbug U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
bedbugs U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
they are under serveillance U انهارا نظارت میکنند انهارامی پایند
collarette U یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
gilded youth U جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
coffee mills U دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
skipjack U بازیچهای که از جناغ مرغ درست میکنند
endoparasite U انگلهایی که درداخل بدن زندگی میکنند
needleful U نخی که یکبار درته سوزن میکنند
Plants store up the sun's energy. U گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
phyllo (pastry) U خمیر ورقه ای [غذا و آشپزخانه]
flaky pastry U خمیر ورقه ای [غذا و آشپزخانه]
puff paste U خمیر ورقه ای [غذا و آشپزخانه]
phyllo (pastry) U خمیر هزارلا [غذا و آشپزخانه]
magma U خمیر مواد معدنی یا الی
puff paste U خمیر هزارلا [غذا و آشپزخانه]
plaster U خمیر مخصوص اندوددیوار و سقف
plasters U خمیر مخصوص اندوددیوار و سقف
puff pastry U خمیر ورقه ای [غذا و آشپزخانه]
flaky pastry U خمیر هزارلا [غذا و آشپزخانه]
pulpwood U خمیر چوب مخصوص کاغذسازی
puff pastry U خمیر هزارلا [غذا و آشپزخانه]
compression molding process U فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
circular dispersion U قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
promenade concert U مجلس ساز و اوازیکه تماشاکنندگان ان گردش میکنند
gabionade U خط جان پناهی که ازسبدهای خاک درست میکنند
racket ball U گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
gridiron U اهن مشبکی که روی ان گوشت کباب میکنند
injection engine U ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
halophile U موجوداتی که درمحیط یا ابهای شور زندگی میکنند
wimble U هر نوع اسباب یاوسیلهای که باان سوراخ میکنند
bacillus U باکتریهای میلهای شکل که تولید هاگ میکنند
reference librery U کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
hasty pudding U خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
Bantu U عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
rolling U نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
there is a rush for the papers U مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
pasties U خمیر مانند کلوچه قیمه دار
pasty U خمیر مانند کلوچه قیمه دار
flaky pastry U خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
pate de foie gras U خمیر چربی جگر غاز ودنبلان
puff paste U خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
puff pastry U خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
puff pastry U خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
puff paste U خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
flaky pastry U خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
phyllo (pastry) U خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
frit U خمیر شیشه وچینی سازی گداختن
phyllo (pastry) U خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
fog curing room U اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
embrasure U مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
figure head مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند [رئیس پوشالی]
durometer U اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
kermis U جشن وعیدسالیانهای که درهلندوبلژیک بادادن نمایش وفریادهای ...میکنند
brainstorming U گردهمایی که در آن همه چارهها و اندیشههای خود را ابراز میکنند
camp followers U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
camp follower U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
bloody marys U مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
bloody mary U مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
american plan U مسافرخانهای که مسافرین پول غذا و اطاق را یکجاپرداخت میکنند
embrasures U مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
gingall U یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
littered U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
G-string U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
coach dog U یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
litter U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
clearinghouse U سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
crazing mill U اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
G-strings U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
litters U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
littering U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
panels U قاب تختهای قاب تزئینی
panel U قاب تختهای قاب تزئینی
plate glass U شیشه سنگ شیشه تختهای
flagstone paving U سنگفرش صفحهای سنگفرش تختهای
doughface U دارای صورتی مانند خمیر گوشت الود
energetics U رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
matriculated students U شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
bowling alley U مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
bowling alleys U مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
moleskin U جامه وبویژه شلواری که ازپوست کورموش ومانندان درست میکنند
fitting shop U کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
live box U جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
songfest U دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
creme U نام چند جورنوشابه خوش خوراک که از جوهرنعناع درست میکنند
happy family U دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
vasculum U کبریت قوطی ای که گیاه شناسان دران نمونه جمع میکنند
churchwarden U هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
churchwardens U هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
telescopic chimney U دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
sand iron U یکجور چوگان در بازی گلف که با ان گوی را از میان ریگ بلند میکنند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com