Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
out of one's ground
U
تجاوز توپزن از محل ایستادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ground
U
محل ایستادن توپزن
encroaches
U
تجاوز کردن تجاوز مخفیانه و غیر مجاز
encroached
U
تجاوز کردن تجاوز مخفیانه و غیر مجاز
encroach
U
تجاوز کردن تجاوز مخفیانه و غیر مجاز
attempted rape
U
شروع به تجاوز جنسی تجاوز ناتمام
dunkrik treaty
U
معاهده منعقده بین انگلستان وفرانسه به سال 7491 که هدف ان تشریک مساعی دودولت در صورت تجاوز یاتهدید به تجاوز از طرف المان و نیز برقراری تماس اقتصادی دایم بود
backstop
U
توپزن
batsmen
U
توپزن
batsman
U
توپزن
stonewaller
U
توپزن تدافعی
controls
U
توپزن دقیق
battery
U
توپزن و توپگیر
batteries
U
توپزن و توپگیر
control
U
توپزن دقیق
baulking
U
خطای توپزن
baulked
U
خطای توپزن
balks
U
خطای توپزن
balking
U
خطای توپزن
balked
U
خطای توپزن
controlling
U
توپزن دقیق
baulks
U
خطای توپزن
balk
U
خطای توپزن
banjo hitter
U
توپزن ضعیف
catcher
U
توپگیر پشت سر توپزن
fine leg
U
محل پشت سر توپزن
counted
U
تعداد امتیاز توپزن
stumps
U
سوزاندن توپزن کریکت
stumping
U
سوزاندن توپزن کریکت
counts
U
تعداد امتیاز توپزن
counting
U
تعداد امتیاز توپزن
on drive
U
ضربه بسمت توپزن
take a wicket
U
سوزاندن توپزن کریکت
dismiss
U
سوزاندن توپزن و اخراج او
dismisses
U
سوزاندن توپزن و اخراج او
dismissing
U
سوزاندن توپزن و اخراج او
count
U
تعداد امتیاز توپزن
double
U
توپزن 0001امتیازی فصل
doubled
U
توپزن 0001امتیازی فصل
doubled up
U
توپزن 0001امتیازی فصل
stumped
U
سوزاندن توپزن کریکت
stump
U
سوزاندن توپزن کریکت
duck
U
اخراج توپزن بی امتیاز
defense
U
دفاع توپزن از میله ها
duckings
U
اخراج توپزن بی امتیاز
ducks
U
اخراج توپزن بی امتیاز
ducked
U
اخراج توپزن بی امتیاز
blooper
U
پرتاب اهسته توپ به توپزن
complete game
U
یک بازی کامل از طرف توپزن
leg hit
U
ضربه بسمت محدوده توپزن
ball
U
توپ دور از دسترس توپزن
night-watchman
U
توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchmen
U
توپزن پایان مسابقه کریکت
beanball
U
توپی که هدف ان سر توپزن باشد
down
U
میله افتاده واخراج توپزن
night watchman
U
توپزن پایان مسابقه کریکت
handle the ball
U
دست زدن توپزن به توپ
sillier
U
بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
third man
U
محل توپگیر دور از توپزن کریکت
skittle
U
سوزاندن چند توپزن به اسانی پشت سر هم
comebacker
U
ضربه توپ زمینی بطرف توپزن
coacher
U
یک از دو نفر توپزن تیم بیس بال
silliest
U
بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
cleanup
U
توپزن چهارم که معمولا قوی است
bean
U
ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
silly
U
بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
fined
U
ضربه توپزن به پشت منطقه خود
yorked
U
توپزن سوخته و اخراج شده کریکت
dig in
U
جای پاکندن درزمین ازطرف توپزن
half century
U
05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
finest
U
ضربه توپزن به پشت منطقه خود
fine
U
ضربه توپزن به پشت منطقه خود
throw out
U
سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
beans
U
ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
opener
U
هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
inswinger
U
توپی که در هوا با انحنا به سوی توپزن می اید
leg side
U
قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
leg glance
U
ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
late cut
U
ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
cover point
U
محل بازیگر در نقطه معینی دور از توپزن
long off
U
موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
send down
U
پرتاب کردن توپ بسوی میله توپزن
castles
U
میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
castle
U
میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
bowled
U
باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
take guard
U
وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
square leg
U
محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
ceases
U
ایستادن
ceasing
U
ایستادن
ceased
U
ایستادن
cease
U
ایستادن
abides
U
ایستادن
abided
U
ایستادن
aby
U
ایستادن
be under way
U
ایستادن
abye
U
ایستادن
stand
U
ایستادن
seogi
U
ایستادن
stops
U
ایستادن
to fetch up
U
ایستادن
stopping
U
ایستادن
stop
U
ایستادن
to come to a stand
U
ایستادن
to stand by
U
ایستادن
stopped
U
ایستادن
steal
U
از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
steals
U
از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
called strick
U
پرتابی که از منطقه توپزن می گذرد ولی ضربه نمیخورد
leg break
U
بلند شدن توپ از سمت توپزن بطرف میله
popping crease
U
خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
off spin
U
چرخش توپ که تغییر سمت نزدیک توپزن میدهد
brush back
U
پرتاب توپ از بالا برای عقب راندن توپزن
long on
U
موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر
leg before wicket
U
حرکت غیرمجاز توپزن در سدکردن راه توپ با پا یا بدن
pitch
U
بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
pitches
U
بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
leg theory
U
روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
long hop
U
توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
innings
U
نوبت هر توپزن تا اخراج او مدتی که یک تیم توپ می زند
stagnating
U
از جنبش ایستادن
stagnates
U
از جنبش ایستادن
hustings
U
جای ایستادن و
standing room
U
جای ایستادن
To stand in a queue (line).
U
توی صف ایستادن
To come to a halt(standstI'll).
U
ازحرکت ایستادن.
to stand in the gap
U
دررخنه ایستادن
stagnate
U
از جنبش ایستادن
queue
U
در صف گذاشتن در صف ایستادن
queueing
U
در صف گذاشتن در صف ایستادن
queues
U
در صف گذاشتن در صف ایستادن
queued
U
در صف گذاشتن در صف ایستادن
stagnated
U
از جنبش ایستادن
to come to a stop
U
ایستادن
[مهندسی]
hunker
U
سرپا ایستادن
line-up
U
به ترتیب ایستادن
haktari seogi
U
ایستادن لک لک وار
to stand behind
U
پشت سر ایستادن
basophobia
U
هراس از ایستادن
to stand at gaze
U
خیره ایستادن
shiko dachi
U
ایستادن دایرهای
haehiji daeh
U
ایستادن ازاد
pyeonhi seogi
U
موازی ایستادن
fudo dachi
U
محکم ایستادن
lie off
U
دور ایستادن
outstand
U
بیشتر ایستادن
moa seogi
U
خبردار ایستادن
lineup
U
به صف ایستادن تیم
draw up
U
سیخ ایستادن
bail up
U
ایستادن دراختیارغارتگر
heisoku daeh
U
ایستادن خبردار
to stand fast
U
محکم ایستادن
team line up
U
به صف ایستادن تیم
ap seogi
U
ایستادن معمولی
kiba dachi
U
ایستادن سوارکارانه
line-ups
U
به ترتیب ایستادن
line up
U
به ترتیب ایستادن
designated hitter
U
بازیگر تعیین شده بعنوان توپزن بجای توپ انداز
leg before
U
ضربه خوردن به پا پیش ازمیله که باعث سوختن توپزن میشود
coacher
U
مامور علامت دادن ازمربی به توپزن فعال بیس بال
half volley
U
پرتاب نزدیک به توپزن که بیدرنگ پس از بلند شدن ضربه می خورد
inbreak
U
تجاوز
intrusions
U
تجاوز
intrusion
U
تجاوز
belligerence
U
تجاوز
transgression
U
تجاوز
trepass
U
تجاوز
infringements
U
تجاوز
aggression
U
تجاوز
overrun
U
تجاوز
belligerency
U
تجاوز
assault
U
تجاوز
assaulted
U
تجاوز
assaults
U
تجاوز
infringement
U
تجاوز
overrunning
U
تجاوز
trespasses
U
تجاوز
trespassed
U
تجاوز
trespass
U
تجاوز
encroachments
U
تجاوز
trespassing
U
تجاوز
encroachment
U
تجاوز
violation
U
تجاوز
invasions
U
تجاوز
invasion
U
تجاوز
overruns
U
تجاوز
anchor
U
ایستادن در دریا مهاری
neko ashi dachi
U
ایستادن گربه سان
abide by one's word
U
سر قول خود ایستادن
To keep ones word. To stand by ones promise .
U
سر قول خود ایستادن
sanchin dachi
U
ایستادن ساعت شنی
beom seogi
U
گربه سان ایستادن
anchoring
U
ایستادن در دریا مهاری
anchors
U
ایستادن در دریا مهاری
line-ups
U
ردیف ایستادن تیم
stopovers
U
در وسط راه ایستادن
line-up
U
ردیف ایستادن تیم
line up
U
ردیف ایستادن تیم
kukutsu dachi
U
ایستادن در مقابل حریف
joo choo seogi
U
ایستادن اسب سواری
koa seogi
U
ایستادن قلاب وار
stances
U
طرز ایستادن درتوپزنی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com