Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
magnetised
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetises
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetising
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetize
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetizes
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
photoresist
U
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
remanence
U
چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
nuclear magnetic resonance
U
تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
thermite
U
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset
U
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism
U
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
novatio non presumiter
U
تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
female connector
U
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
coolant
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolants
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
dopes
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dope
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
gunk
U
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
pigment
U
ماده رنگی ماده ملونه
fuel
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments
U
ماده رنگی ماده ملونه
conversion scale
U
مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
transiguration
U
تبدیل صورت تبدیل هیئت
restitution
U
تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
remagnetizer
U
مغناطیس گر
magnetism
U
مغناطیس
magneto
U
مغناطیس
magnetzation
U
مغناطیس
magnets
U
مغناطیس
magnet
U
مغناطیس
magnetic
U
مغناطیس
thermomagnetic
U
گرما مغناطیس
simple magnet
U
مغناطیس ساده
elelctromagnetic
U
الکترو مغناطیس
demagnetize
U
زدودن مغناطیس
residual magnetism
U
مغناطیس مانده
susceptibility
U
مغناطیس پذیری
compensating magnet
U
مغناطیس تصحیح
ferrimagnetism
U
فری مغناطیس
demagnetization
U
مغناطیس زدائی
mag
U
مغناطیس agnetic
demagnetization
U
مغناطیس زدایی
mags
U
مغناطیس agnetic
magnetic battery
U
مغناطیس مرکب
compound magnet
U
مغناطیس مرکب
magnetic compensatory
U
مغناطیس تصحیح
field coil
U
پیچک مغناطیس گر
focusing magnet
U
مغناطیس تمرکز ده
residual magnetism
U
مغناطیس پس ماند
magnetization
U
مغناطیس گری
magnetization
U
مغناطیس گردانی
magnetization
U
مغناطیس کنندگی
magnetization curve
U
خم مغناطیس پذیری
p.m.
U
مغناطیس پایدار
organic magnet
U
مغناطیس الی
magnetization work
U
مغناطیس کنندگی
natural magnet
U
مغناطیس طبیعی
magnetizing current
U
جریان مغناطیس گر
magnetizing field
U
میدان مغناطیس گر
magnet
U
مغناطیس پایدار
magnets
U
مغناطیس پایدار
magneto
U
دارای مغناطیس
magnetometer
U
مغناطیس سنج
magnetosphere
U
کره مغناطیس
magnetosphere
U
مغناطیس کره
magnetosphere
U
مغناطیس- سپهر
permanent magnet
U
مغناطیس پایدار
permeability curve
U
خم مغناطیس پذیری
permeance
U
مغناطیس رسانایی
residual magnetization
U
مغناطیس مانده
residual magnetic induction
U
مغناطیس مانده
remanence
U
مغناطیس مانده
induced magnetism
U
مغناطیس القایی
inductometer
U
مغناطیس سنج
magnetism
U
درس مغناطیس
magnetism
U
مغناطیس شناسی
magnetism
U
علم مغناطیس
pyromagnetic
U
گرما- مغناطیس
purity magnet
U
مغناطیس خلوص
magnet coil
U
پیچک مغناطیس
magnetic explorer
U
مغناطیس یاب
magnetic susceptibility
U
مغناطیس پذیری
magnetics
U
علم مغناطیس
plunger magnet
U
مغناطیس پیستونی
magnetizable
U
مغناطیس پذیر
magnetization
U
مغناطیس پذیری
magnotropism
U
مغناطیس گرایی
b h cure
U
خم مغناطیس پذیری
artificial magnet
U
مغناطیس صنعتی
magnetosphere
U
مغناطیس- کره
bar magnet
U
مغناطیس میلهای
animal magnetism
U
مغناطیس حیوانی
blow out magnet
U
مغناطیس جرقه
assembler
U
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
ion trap magnet
U
مغناطیس یون ربا
direct current magnet
U
مغناطیس جریان مستقیم
magnetic potential
U
نیروی مغناطیس رانی
magnetic biasing
U
مغناطیس گردانی مقدماتی
magnet winding
U
سیم پیچ مغناطیس
intensity of magnetization
U
شدت مغناطیس کنندگی
alternating current magnet
U
مغناطیس جریان متناوب
air magnetic circuit
U
مدار هوایی مغناطیس
ageing of magnet
U
پیر شدن مغناطیس
impedance magnetometer
U
مغناطیس سنج با تغییرامپدانس
induced magnetism
U
مغناطیس القاء شده
induced magnetization
U
مغناطیس گردانی القائی
intensity of magnetization
U
شدت مغناطیس گری
magnetizing
U
مغناطیس کردن یا شدن
demagnetizing field
U
میدان مغناطیس زدا
magnetization vector
U
بردار مغناطیس کنندگی
negative pole
U
قطب منفی مغناطیس
normal magnetization curve
U
خم مغناطیس پذیری معمولی
magnetizing field
U
میدان مغناطیس گردانی
magnetizability
U
قابلیت مغناطیس شوندگی
magnetizing current
U
جریان مغناطیس گردانی
blue beam magnet
U
مغناطیس اشعه ابی
magnetizing force
U
شدت مغناطیس کنندگی
magnezation intensity
U
شدت مغناطیس کنندگی
coercive force
U
نیروی مغناطیس زدا
demagnetization factor
U
ضریب مغناطیس زدایی
magnetization characteristic
U
منحنی مغناطیس گردانی
binary to hexadecimal conversion
U
تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
binary to octal conversion
U
تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
initial susceptibility and permeability
U
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
magnetostriction
U
تغییر شکل براثر مغناطیس
differential susceptibility and permeabi
U
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
ideal magnetization curve
U
منحنی مغناطیس کنندگی ایده ال
magnetics
U
درس الکترومغناطیس مغناطیس شناسی
permanent magnet dynamic
U
بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
demagnetizing turns of armature
U
دورهای مغناطیس زدای ارمیچر
gynandromorph
U
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
magnetic reversal
U
عکس عمل مغناطیسی مغناطیس زدائی
high frequency biasing
U
پیش مغناطیس کنندگی فرکانس بالا
magnetized bar
U
میله مغناطیس شده اهنربای قلمی
compass binnacle
U
پایه قطبنمای مغناطیس stand compass : sys
magneto
U
اهنربای اتش زنه مولد مغناطیس الکتریکی
oogamete
U
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
conversions
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
electromagnetic
U
اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
bloop
U
عبور دادن مغناطیس از روی نوار برای پاک کردن سیگنالهایی که نیازی به آنها نیست
electromagnet
U
اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
A magnet attracts iron.
U
آهن ربا ( مغناطیس ) آهن را جذب می کند
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
bitch
U
سگ ماده
article
U
ماده
articles
U
ماده
bitched
U
سگ ماده
matters
U
ماده
bitches
U
سگ ماده
bitching
U
سگ ماده
antimatter
U
ضد ماده
item
U
ماده
items
U
ماده
material
U
ماده
materials
U
ماده
catch for door bolt
U
ماده
matter
U
ماده
stuff
U
ماده
stuffed
U
ماده
stuffs
U
ماده
female
U
ماده
monoclinous
U
نر و ماده
nanny goat
U
بز ماده
mattering
U
ماده
substance
U
ماده
mattered
U
ماده
stipulation
U
ماده
substances
U
ماده
anti matter
U
ضد ماده
stuffless
U
بی ماده
clauses
U
ماده
nanny goats
U
بز ماده
abscesses
U
ماده
abscess
U
ماده
clause
U
ماده
foamed meterid
U
ماده کف
agent
U
ماده
agents
U
ماده
provision
U
ماده
nany
U
بز ماده
metal
U
ماده
metals
U
ماده
transforms
U
تبدیل
reduction
U
تبدیل
adapter
U
تبدیل
alteration
U
تبدیل
connector
U
تبدیل
converting
U
تبدیل
converter
U
تبدیل گر
reductions
U
تبدیل
code conversion
U
تبدیل کد
commutation
U
تبدیل
converts
U
تبدیل
modification
U
تبدیل
permutation
U
تبدیل
reforming
U
تبدیل
transform
U
تبدیل
interconversion
U
تبدیل
transmutation
U
تبدیل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com