English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
insusceptible U تایید ناپذیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
immedicable U درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
invulnerable U زخم ناپذیر اسیب ناپذیر
irrevocably U بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
corroboration U تایید
gracing U تایید
acknowledgement U تایید
acknowledgements U تایید
acknowledgments U تایید
grace U تایید
graced U تایید
graces U تایید
confirmation U تایید
approval U تایید
allegation U تایید
certification U تایید
verification U تایید
allegations U تایید
graced U تایید کردن
grace U تایید کردن
graces U تایید کردن
unchecked <adj.> U تایید نشده
gracing U تایید کردن
untested <adj.> U تایید نشده
unverified <adj.> U تایید نشده
uninspected <adj.> U تایید نشده
unexamined <adj.> U تایید نشده
unevaluated <adj.> U تایید نشده
unaudited <adj.> U تایید نشده
support U تایید کردن
support U تقویت تایید
confirm U تایید کردن
corroborate U تایید کردن
endorsement U موافقت تایید
endorsements U موافقت تایید
supporting U تایید کردن
social approval U تایید اجتماعی
seconder U تایید کننده
price support U تایید قیمت
validity U تایید تصدیق
approved U تایید شده
approved U به تایید رسیده
approvingly U تایید شده
approvingly U به تایید رسیده
acknowledgement of order تایید سفارش
confirmative U تایید کننده
confirmer U تایید کننده
confirmor U تایید کننده
corroborant U تایید کننده
corroborator U تایید کننده
approving U تایید کردن
approves U تایید کردن
corroborated U تایید کردن
corroborates U تایید کردن
corroborating U تایید کردن
vertify U تایید کردن
ratified U تایید کردن
ratifies U تایید کردن
ratify U تایید کردن
ratifying U تایید کردن
emphasised U تایید کردن
emphasises U تایید کردن
emphasising U تایید کردن
emphasize U تایید کردن
emphasized U تایید کردن
emphasizes U تایید کردن
emphasizing U تایید کردن
approve U تایید کردن
corrobrant U تایید کننده
agreed <adj.> <past-p.> U تایید شده
passed <adj.> <past-p.> U تایید شده
confirmed U تایید شده
certifiable U قابل تایید
confirms U تایید کردن
acknowledge U تایید کردن
allowed <adj.> <past-p.> U تایید شده
passed <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
authorized <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
authorised [British] <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
approved <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
allowed <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
agreed <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
acknowledging U تایید کردن
authorized <adj.> <past-p.> U تایید شده
authorised [British] <adj.> <past-p.> U تایید شده
approved <adj.> <past-p.> U تایید شده
acknowledges U تایید کردن
confirmable U قابل تایید وتصدیق
approved circuit U مدار تایید شده
confirmed location U موضع تایید شده
self sustained U تایید شده نفس
security clearance U تایید صلاحیت کردن
assertion U تایید ادعا افهارنامه
approved bank U بانک تایید شده
validation U تایید معتبر سازی
quality control approval U تایید کنترل کیفیت
verifiable U قابل تصدیق تایید
confirmation U تایید ازاطلاعات رسیده
support U تایید کردن نگهداری
confirmed letter of credit U اعتبار اسنادی تایید شده
confirmed location U محل تایید شده دشمن
unconfirmed letter of credit U اعتبار اسنادی تایید نشده
confirmed by documents <adj.> U تایید شده توسط اسناد
Thank you for the confirmation of your request! U از تایید درخواستتان خیلی متشکرم.
validating U تایید اعتبار قانونی کردن
vouch U اطمینان دادن تایید کردن
validate U تایید اعتبار قانونی کردن
validates U تایید اعتبار قانونی کردن
validated U تایید اعتبار قانونی کردن
authenticator U تایید کننده اعتبار اسناد
daclare U تایید مجدد شرکت اسب درمسابقه
avouch U مقرر داشتن تصدیق و تایید کردن
corroborative U تایید کننده- موید- تقویت امیز
institute for U professionals ofcomputer certification موسسه تایید متخصص
clearance U پاک سازی تایید صلاحیت تخلیه کردن
waterproofs U نم ناپذیر
inappeasable U ناپذیر
unchallenged U بحث ناپذیر
watertight U اب ناپذیر
waterproofed U نم ناپذیر
waterproof U نم ناپذیر
imperviable U نم ناپذیر
O.K. U دکمه OK که برای شروع یا تایید یک عمل به کار می رود
intangibly U بطورلمس ناپذیر
invariant U تغییر ناپذیر
ireversible U تغییر ناپذیر
inextinguishably U بطورتسکین ناپذیر
incommensurable U مقایسه ناپذیر
incommutable U استحاله ناپذیر
irrecoverable U جبران ناپذیر
incommutable U تخفیف ناپذیر
irrecocilably U بطوروفق ناپذیر
water proof U رطوبت ناپذیر
indiminishable U کاهش ناپذیر
indefectible U خلل ناپذیر
indefeasible U بطلان ناپذیر
indefeasible U فسخ ناپذیر
indecomposable U فساد ناپذیر
incorruptibly U بطورفساد ناپذیر
inconvertible U مبادله ناپذیر
incompressible U تراکم ناپذیر
incompressible U فشار ناپذیر
indisciplinable U انظباط ناپذیر
indispansably U بطورچاره ناپذیر
insol U انحلال ناپذیر
inscrvtable U تفحص ناپذیر
inirritable U تحریک ناپذیر
infrangible U تجزیه ناپذیر
inexplorable U کاوش ناپذیر
inexhaustibly U بطورپایان ناپذیر
inexcitable U هیجان ناپذیر
ineludible U گریز ناپذیر
indubious U تردید ناپذیر
indisributable U بخش ناپذیر
incommutably U تبدیل ناپذیر
unchallenged U انکار ناپذیر
unbeatable U باخت ناپذیر
unobjectionable U اعتراض ناپذیر
inalienable <adj.> U اجتناب ناپذیر
uninflammable U اشتعال ناپذیر
undecidable U تصمیم ناپذیر
unconquerable U تسخیر ناپذیر
uncomputable U محاسبه ناپذیر
unchangeable U تغییر ناپذیر
unappeasable U استمالت ناپذیر
unappealabe U پژوهش ناپذیر
indispensable <adj.> U اجتناب ناپذیر
absolute <adj.> U اجتناب ناپذیر
unsearchable U کاوش ناپذیر
sure-fire U شکست ناپذیر
waterproof wire U سیم نم ناپذیر
untouchability U لمس ناپذیر
unfeasible <adj.> U انجام ناپذیر
inexecutable <adj.> U انجام ناپذیر
impracticable <adj.> U انجام ناپذیر
inevitable <adj.> U اجتناب ناپذیر
stainless U زنگ ناپذیر
unalienable <adj.> U اجتناب ناپذیر
nonsuperimposable U انطباق ناپذیر
non descript U تشریح ناپذیر
non descript U وصف ناپذیر
nanoaddressable U نشانی ناپذیر
joiner door U دربهای اب ناپذیر
irriversible U برگشت ناپذیر
irresolvable U تجزیه ناپذیر
irresistable U مقاومت ناپذیر
spanless U پیمایش ناپذیر
unalterable <adj.> U اجتناب ناپذیر
sateless U سیری ناپذیر
remediless U درمان ناپذیر
raintight U باران ناپذیر
impossible [colloquial] <adj.> U تحمل ناپذیر
irremissible U اغماض ناپذیر
incommensurable U سنجش ناپذیر
impregnable U رسوخ ناپذیر
immobile U جنبش ناپذیر
undeniable U انکار ناپذیر
indefatigable U خستگی ناپذیر
undeniably U انکار ناپذیر
inconceivable U تصور ناپذیر
adamant U تزلزل ناپذیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com