Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
institutive
U
تاسیس شده تاسیس کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
foundress
U
زن تاسیس کننده
Other Matches
establishment
U
تاسیس
institution
U
تاسیس
erection
U
تاسیس
erections
U
تاسیس
enacment
U
تاسیس
constitution
U
تاسیس
constitutions
U
تاسیس
foundation
U
تاسیس
establishments
U
تاسیس
founded
U
تاسیس شده
incorporating
U
تاسیس کردن
promotes
U
تاسیس کردن
found
U
تاسیس کردن
re establishment
U
تاسیس مجدد
establish
U
تاسیس کردن
constituting
U
تاسیس کردن
set up
U
تاسیس کردن
constituted
U
تاسیس کردن
incorporate
U
تاسیس کردن
the institution of a universit
U
تاسیس دانشگاه
constitute
U
تاسیس کردن
incorporates
U
تاسیس کردن
enaction
U
برقراری تاسیس
founds
U
تاسیس کردن
establishes
U
تاسیس کردن
invented
U
تاسیس کردن
inventing
U
تاسیس کردن
constitutes
U
تاسیس کردن
invents
U
تاسیس کردن
promoted
U
تاسیس کردن
invent
U
تاسیس کردن
promote
U
تاسیس کردن
make
U
تاسیس کردن
makes
U
تاسیس کردن
promoting
U
تاسیس کردن
institution
U
تاسیس قضایی
establishing
U
تاسیس کردن
re establish
U
دوباره تاسیس کردن
institute
U
شورا تاسیس کردن
instituted
U
شورا تاسیس کردن
to found a college
U
دانشکدهای تاسیس کردن
planetary influence
U
تاسیس ستارگان یا کواکب
founds
U
تاسیس کردن ریختن
found
U
تاسیس کردن ریختن
instituting
U
شورا تاسیس کردن
institutes
U
شورا تاسیس کردن
industrialises
U
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrialize
U
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
reestablish
U
دوباره بر قرار یا تاسیس کردن
industrialising
U
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrializes
U
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrializing
U
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
Carthusian
U
[مربوط به طبقه مذهبی راهبها که بوسیله برونو تاسیس شد.]
equitable mortgage
U
از اعمال طرفین یک عمل یا تاسیس حقوقی ناشی میشود
encaenia
U
جشن سالیانه تاسیس شهر یاتقدیر کلیسا یا معبدی
Jesuit
U
عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
constitutes
U
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
Jesuits
U
عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
constituted
U
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constituting
U
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
karmathian
U
تیره اسلامی که قرمط نام درسده نهم میلادی تاسیس کرد
constitute
U
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
breach of trust
U
کوتاهی درانجام دادن انچه که به موجب سند تنظیمی در تاسیس حقوقی می بایستی انجام دهد
food and agricultural organization
U
از موسسات وابسته به سازمان ملل متحدکه به سال 5491 تاسیس وهدفش بررسی وضع تولیدمحصولات کشاورزی و سایراغذیه است
design phase
U
فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
democratic party
U
یکی از دو حزب بزرگ سیاسی ایالات متحده امریکا که به صورت فعلیش از 8281 تاسیس شده لیکن از 7871 عملا" موجود بوده است
dedication
U
در CL ممکن است این تاسیس به وسیله فعل صریح و رسمی مالک ایجادشود و یا به موجب قانون از برخی از افعال مالک
dedications
U
در CL ممکن است این تاسیس به وسیله فعل صریح و رسمی مالک ایجادشود و یا به موجب قانون از برخی از افعال مالک
league of nations
U
تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
pan american union
U
سازمان دولتهای قاره امریکا که به سال 0981 در واشنگتن تاسیس شد و هدف ان گسترش همکاری و همبستگی در شقوق و شئون مختلفه بین کشورهای قاره امریکااست
fascism
U
نام حزبی است که موسولینی در فاصله دو جنگ عالمگیر در ایتالیا تاسیس کردو اصول عقاید و فلسفه ان رااز سیستمهای سیاسی مختلف اخذ و بر حسب احتیاج تحریف و تفسیر نمود
international finance corporation
U
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
constituted
U
تاسیس کردن ترکیب کردن
constitutes
U
تاسیس کردن ترکیب کردن
constituting
U
تاسیس کردن ترکیب کردن
instituted
U
برقرار کردن تاسیس کردن
instituting
U
برقرار کردن تاسیس کردن
institutes
U
برقرار کردن تاسیس کردن
constitute
U
تاسیس کردن ترکیب کردن
institute
U
برقرار کردن تاسیس کردن
socialist international
U
بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
congress party (indian national congress
U
حزب کنگره- کنگره ملی هندبزرگترین حزب سیاسی هندوستان که در اواخر قرن 91 تاسیس شد و در حال حاضر با ارائه یک طرح سوسیالیستی برای جامعه بالاترین تعداد کرسی را درمجمع ملی هند داراست
international labour organization
U
سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
trusts
U
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusted
U
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trust
U
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
to lay the foundations of
U
بر پا کردن تاسیس کردن
tontine
U
تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com