English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
white hope U بوکسور سفیدپوست درمقابل بوکسور سیاه پوست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
boxer U بوکسور
pugs U بوکسور
fighters U بوکسور
fighter U بوکسور
pug U بوکسور
pugilist U بوکسور
prizefighter U بوکسور حرفهای
gladiator U بوکسور حرفهای
gladiators U بوکسور حرفهای
club fighter U بوکسور باشگاهی
southpaw U بوکسور چپ دست
handler U مددکار بوکسور
handlers U مددکار بوکسور
seconded U مددکار بوکسور
seconding U مددکار بوکسور
second U مددکار بوکسور
seconds U مددکار بوکسور
prize-fighter U بوکسور مشتزن
palooka U بوکسور بی استعداد
catcher U بوکسور ناشی کتک خور
edward j. neil award U جایزه بوکسور ممتاز سال
handles U اداره کردن بازی مددکاری بوکسور
handle U اداره کردن بازی مددکاری بوکسور
breaks U جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
break U جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
pale face U سفید پوست لقبی است که گمان می کنندسرخ پوستان امریکایی بمردم سفیدپوست
melanin U رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
ethiopian U سیاه پوست
blach hulled U سیاه پوست
Negro U سیاه پوست
Negroes U سیاه پوست
nigger U سیاه پوست
niggers U سیاه پوست
ethiope U سیاه پوست
negress U زن سیاه پوست
melanic U سیاه پوست
melanotic U سیاه پوست
negrophile U طرفدار سیاه پوست
Jim Crow U سیاه پوست امریکایی
voodoo U جادوگر سیاه پوست
picaninny U بچه سیاه پوست
pickaninny U بچه سیاه پوست
voudou U جادوگر سیاه پوست
ethiop U اهل حبشه سیاه پوست
melanoma U تومر سیاه رنگ قشرعمیق پوست
caucasian U سفیدپوست
blondes U سفیدپوست
blonde U سفیدپوست
blanched U سفیدپوست کردن
blanch U سفیدپوست کردن
blanches U سفیدپوست کردن
basalt U نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouettes U نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouette U نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
endermic U انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
crape U نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
scleroderma U مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological U مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
smutted whcat U گندم سیاه یا زنگ سیاه
black hole U حفره سیاه چاله سیاه
ethiops U سیاب سیاه جیوه سیاه
black holes U حفره سیاه چاله سیاه
sable U رنگ سیاه لباس سیاه
sables U رنگ سیاه لباس سیاه
bold face U طرح سیاه حرف سیاه
on the other hand <idiom> U درمقابل
in d. from U درمقابل
against U درمقابل
otherwise <adv.> U درمقابل
on the other hand <adv.> U درمقابل
by the same token <adv.> U درمقابل
at the same time [on the other hand] <adv.> U درمقابل
apart from that <adv.> U درمقابل
alternatively <adv.> U درمقابل
cut it with a knife U درمقابل
on the other side <adv.> U درمقابل
in contrast with U درمقابل
gainst U برعلیه درمقابل
against payment U درمقابل وجه
for U درمقابل برله
skinning U پوست کندن با پوست پوشاندن
skins U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned U پوست کندن با پوست پوشاندن
skin U پوست کندن با پوست پوشاندن
shield U حفافت کردن درمقابل
little frog in a big pond <idiom> U قطرهای درمقابل دریا
shields U حفافت کردن درمقابل
brace U درمقابل فشارمقاومت کردن
bays U دفاع کردن درمقابل
baying U دفاع کردن درمقابل
vis-a-vis U شخص روبرو درمقابل
braced U درمقابل فشارمقاومت کردن
vis a vis U شخص روبرو درمقابل
to keep at bay U دفاع کردن درمقابل
bay U دفاع کردن درمقابل
bayed U دفاع کردن درمقابل
in security for U یعنوان وثیقه درمقابل
defendants U مقاوم درمقابل زور و فشار
earthquake proof foundation U غیر مقاوم درمقابل زلزله
To make a stand against injustice. U درمقابل ستم ایستادگی کردن
thermolabile U بی ثبات یا ناپایدار درمقابل حرارت
thermistor U الت مقاوم درمقابل برق
defendant U مقاوم درمقابل زور و فشار
v U مخفف versus به معنی درمقابل
To stand up to someone . To assert oneself. U درمقابل کسی قد علم کردن
to defend oneself [against] U از خود دفاع کردن [درمقابل]
It sinds into insignificance beside his invention . U این درمقابل اختراع اوهیچ است
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
counterpose U درمقابل یکدیگر قرار دادن متقابل ساختن
buck fever U هیجان شکارچی تازه کار درمقابل شکار
d/a U acceptance documentagainst تحویل اسناد درمقابل قبولی نویسی
bank protection U حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
robustness U قدرت پوشش یک سیستم وتوانایی آن درمقابل ضربه وافتادن
best ball U بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
black body radiation U تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
plene administravit U دفاع امین یا مدیر ترکه درمقابل دعاوی مطروحه علیه متوفی
peel U پوست انداختن پوست
peels U پوست انداختن پوست
tegumnentum U پوست طبیعی پوست
parliamentarism U سیستمی که در ان قوه مجریه درمقابل پارلمان جوابگو ومسئول اعمال خود باشد
knee brace U پشت بندی که جهت مقاومت ساختمان درمقابل فشار ناشی از بادبسته میشود
private decument U درمقابل عقد رسمی یا سند که در CL اسناد مصدق یا عقودمهمور به مهر نامیده میشود
creditor's bill U رسیدی که بستانکار متوفی درمقابل دریافت مقداری ازترکه به عنوان تصفیه حساب
stiffest U مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiffer U مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiff U مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
paper white monitor U صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
to pay against receipt U در برابر رسید پرداختن درمقابل رسید دادن
armor protection U حفافت درمقابل ادوات زرهی پوشش زرهی
xanthochroid U شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
thermal stress U ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
Negro U سیاه
Negroes U سیاه
marshes U سیاه اب
sooty U سیاه
bogs U سیاه اب
ebon U سیاه
black U سیاه
marsh U سیاه اب
blacker U سیاه
blacks U سیاه
jetties U سیاه
blacked U سیاه
blackest U سیاه
dogwood U سیاه ال
bog U سیاه اب
jetty U سیاه
mossy U سیاه اب
pitch dark U سیاه
grimy U سیاه
swamped U سیاه اب
swamping U سیاه اب
sad coloured U سیاه
glaucoma U اب سیاه
night black U سیاه
jet-black U سیاه سیاه
swamp U سیاه اب
quagmire U سیاه اب
pitchy U سیاه
quagmires U سیاه اب
swamps U سیاه اب
smudges U سیاه شدن
fuel oil U نفت سیاه
gin U عرق جو سیاه
black anneal U سیاه گداختن
melanite U لعل سیاه
bitumen macadam U ماکادام سیاه
black brittleness U شکستگی سیاه
ethiops U مهجون سیاه
begrime U سیاه کردن
negrophilism U سیاه دوستی
sandstone U سنگ سیاه
eriochrome black U سیاه اریوکروم
negrophil U سیاه دوست
black diamond U الماس سیاه
aniline black U سیاه انیلینی
black cap U کلاه سیاه
negro slave U غلام سیاه
negrillo U کوتوله سیاه
biotite U میکای سیاه
black brittleness U ترک سیاه
melanuria U پیشاب سیاه
black ash U خاکستر سیاه
black eyed U سیاه چشم
gins U عرق جو سیاه
kibitka U سیاه چادرنمدی
black body U جسم سیاه
etched U سیاه قلم
black bile U صفرای سیاه
in mourning U سیاه پوش
in mourning U کثیف سیاه
iron mould U سیاه کردن
crapping U گندم سیاه
mammy U دده سیاه
crapped U گندم سیاه
lampblack U سیاه یکدست
etch U سیاه قلم
humus U سیاه خاک
denigrating U سیاه کردن
blackened U سیاه کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com