English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5522 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
onomatopoeic U به تقلید صدغا درست شده تقلیدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
frostwork U نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
mocking U تقلیدی
mimetic U تقلیدی
mocks U تقلیدی
simulative U تقلیدی
mocked U تقلیدی
epigonic U تقلیدی
imitative U تقلیدی
mock U تقلیدی
epigonous U تقلیدی
imitative words U واژههای تقلیدی
margarin U کره تقلیدی
immitation effect U اثر تقلیدی
margarine U کره تقلیدی
imitative arts U هنرهای تقلیدی
onomatopoeia U تسمیه تقلیدی صداواژه
imitation U چیز تقلیدی بدلی
inimitability U غیر قابل تقلیدی
imitations U چیز تقلیدی بدلی
oleomargarine U کره تقلیدی که از گوشت گاودرست می کنند
mimicked U مسخرگی کردن دست انداختن تقلیدی
mimic U مسخرگی کردن دست انداختن تقلیدی
mimics U مسخرگی کردن دست انداختن تقلیدی
mimicking U مسخرگی کردن دست انداختن تقلیدی
echoism U نام گذاری به تقلیدصدا تسمیه تقلیدی
meet U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersection U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersections U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
and U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
coincidence function U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
join U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meets U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joins U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joined U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
OR function U تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
false U 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
assertion U 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
union U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
either or operation U تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
conjunction U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunctions U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
disjunction U تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
unions U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
alternation U تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
tempers U درست ساختن درست خمیر کردن
tempered U درست ساختن درست خمیر کردن
temper U درست ساختن درست خمیر کردن
judiciousness U قضاوت درست تشخیص درست
be the spitting image of someone <idiom> U درست مثل کسی بودن [درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
imitations U تقلید
imitation U تقلید
infringement U تقلید
infringements U تقلید
sequacity U تقلید
mimicry U تقلید
apery U تقلید
fake U تقلید
emulation U تقلید
imitativeness U تقلید
fakes U تقلید
mimesis U تقلید
faked U تقلید
emulated U تقلید کردن
emulates U تقلید کردن
imitativeness U استعداد تقلید
emulating <adj.> <pres-p.> U تقلید کردن
exemplary U شایان تقلید
imitability U قابلیت تقلید
simulafe U تقلید کردن
monkey U تقلید دراوردن
copyright U چاپ و تقلید
imitatively U از روی تقلید
monkeys U تقلید دراوردن
patterning U تقلید کردن
stereotyped U تقلید شده
fabricating U تقلید کردن
imitative of U تقلید کننده از
emulate U تقلید کردن
mime U تقلید دراوردن
imitable U قابل تقلید
farce U تقلید لودگی
mimed U تقلید دراوردن
mimes U تقلید دراوردن
farces U تقلید لودگی
hokeypokey U تقلید واداواصول
miming U تقلید دراوردن
copyright U حق چاپ و تقلید
mimesis U تقلید واگیری
mimetic U وابسته به تقلید
simulations U تقلید تمارض
simulation U تقلید تمارض
burlesque U تقلید و هجوکردن
mimics U تقلید کردن
mimicking <adj.> <pres-p.> U تقلید کردن
burlesques U تقلید و هجوکردن
mimicked U تقلید کردن
impressionists U تقلید درآور
mock up U تقلید کردن
mimetism U تقلید استتاری
mimetism U تقلید حفافتی
impressionist U تقلید درآور
pantomimes U تقلید در اوردن
mimic U تقلید کردن
pantomiming <adj.> <pres-p.> U تقلید کردن
mocks U تقلید دراوردن
mocking U تقلید دراوردن
mocked U تقلید دراوردن
terminal emulation U تقلید ترمینالی
fabricates U تقلید کردن
fabricated U تقلید کردن
personate U تقلید کردن از
take for granted <idiom> U تقلید از چیزی
copyrights U حق چاپ و تقلید
fabricate U تقلید کردن
mock U تقلید دراوردن
copyrights U چاپ و تقلید
pantomime U تقلید در اوردن
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
parodies U تقلید مسخره امیزکردن
adopting the opinion U تقلید در مسائل شرعی
mimesis U تقلید هنر از واقعیات
birdcall U تقلید صدای پرنده
sequacious U اهل تقلید تابع
inimitable U غیر قابل تقلید
parody U تقلید مسخره امیزکردن
burlesque U تقلید رقص لخت
copycat <idiom> U تقلید از شخص دیگری
burlesques U تقلید رقص لخت
mime U تقلید نمایش بدون گفتگو
miming U تقلید نمایش بدون گفتگو
travesty U تقلید مسخره امیز کردن
travesties U تقلید مسخره امیز کردن
pastiche U تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
mimes U تقلید نمایش بدون گفتگو
to go to school to U یاد گرفتن یا تقلید کردن از
it is copyright U حق چاپ و تقلید محفوظ است
mimed U تقلید نمایش بدون گفتگو
pastiches U تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
to copyright U حق چاپ و تقلید را محفوظ کردن
simulating U تقلید نشان دادن وانمود کردن
inimitably U چنانکه نتوان انرا تقلید کرد
simulates U تقلید نشان دادن وانمود کردن
simulate U تقلید نشان دادن وانمود کردن
difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
differences U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
EXOR U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exjunction U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
parody U نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
parodies U نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
transvestism U تقلید از روش و طرز لباس جنس مخالف
exclusive U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
cults U هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
cult U هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
emulation U نرم افزار یا سخت افزاری که از سیستم دیگر تقلید میکند
all right reserved U هرگونه حقی محفوظ است اعم از چاپ یا تقلید یاترجمه
transvestite U کسی که در لباس ورفتار ازجنس مخالف خود تقلید میکند
echolalia U تکرار و تقلید سخنان دیگران که گاهی نوعی مرض میشود
transvestites U کسی که در لباس ورفتار ازجنس مخالف خود تقلید میکند
extracode U توابع کوتاه در سیستم عامل که یک تابع سخت افزاری را تقلید میکند
machines U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machined U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machine U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
mocking bird U یکجور پرنده درامریکای شمالی که صدای مرغان دیگر رابخوبی تقلید میکند
NAND function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
Lambalo U لامبالو [این نوع فرش که بصورت طولی و کناره بافته می شود که مربوط به قزاقستان بوده و تقلیدی از فرش تالش است و در آن از زمینه کف ساده به همراه نقوش ابتداپی و حواشی دو یا سه ردیفه استفاده می شود.]
Biomimicry U تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
except U تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
simulations U عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
simulation U عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
positive U که متن و گرافیک به رنگ سیاه ری زمینه سفید نشان داده میشود تا از صفحه چاپ شده تقلید کند
in circuit emulator U ای که وسیله یا مدار مجتمع را تقلید میکند و وارد یک سیستم جدید یا خطادار میشود برای بررسی صحت کار ان
plotters U چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
plotter U چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
imit ative deception U فریب ایستگاههای گیرنده دشمن با تقلید امواج ایستگاههای ان
piracy U چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
AI U طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند
artificial intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
cybernetics U مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
assume U تظاهر کردن تقلید کردن
assumes U تظاهر کردن تقلید کردن
corrects U درست
well advised U درست
perfected U درست
Quite [so] ! U درست!
entire U درست
by fits and starts U درست
by the square U درست
legitimated U درست
perfect U درست
perfecting U درست
legitimating U درست
legitimates U درست
Recent search history Forum search
1A hero can affect on the people.
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1may fader good
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
1i was rebelling now
1But it’s remarkable how, once you’ve committed to something, these things tend to work out in the end.
1روحانی چندمین رئیس جمهور است
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com