English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
inert gas crystal U بلور گازهای بی اثر
noble gas crystal U بلور گازهای بی اثر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
perfect gazes U گازهای ساده
single component gases U گازهای تک جزیی
acid gases U گازهای اسیدی
flue gas U گازهای دودکش
g , series U گازهای سمی گروه ژ
chromosphere U لایه نازکی از گازهای نسبتاشفاف
chemical warfare U جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
compressor inlet temperature U دمای گازهای ورودی کمپرسور
inert gas arc welding U جوش برق با گازهای بی اثر
breathing U جریان هوا و گازهای خروجی از موتور
impingement U برخورد گازهای با سرعت زیاد به ساختمان هواپیما
solfatara U ناحیه اتش فشانی که گازهای گوگردی از ان متصاعد میشود
turbocharger U شارژری در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
waste gate U مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
reactionpropulsion U سیستم پرتاب جت با استفاده از نیروی عکس العمل گازهای خروجی از یک لوله
chrles' law U در گازهای کامل یا ایده ال در فشار ثابت دما و حجم نسبت مستقیم دارند
turbosupercharger U سوپر شارژی در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
homosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
carburizing U گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
crystalliferous U بلور زا
flint glass U بلور
single crystal U تک بلور
crystal glass U بلور
crystal U بلور
prism U بلور
prisms U بلور
crystals U بلور
heterosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
collector ring U منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
glassworker U بلور ساز
detecting crystal U بلور اشکارساز
flint glass U فرف بلور
crystallography U بلور نگاری
crystalloid U شبیه بلور
crystalloid U شبکه بلور
distorted crystal U بلور واپیچیده
host crystal U بلور زمینه
rock crystal U سنگ بلور
quasi crystal U شبه بلور
quartz crystal U بلور کوارتز
host crystal U بلور میزبان
monovalent crystal U بلور تک والانسی
molecular crystal U بلور مولکولی
microcrystal U ریز بلور
metal crystal U بلور فلز
macle U بلور زوج
ionic crystal U بلور یونی
iceland spar U بلور ایسلند
iceland crystal U بلور ایسلند
crystallography U علم بلور
crystals U بلور کوارتز
crystal defect U نقص بلور
crystal energy U انرژی بلور
crystal U بلور کوارتز
crystal control U تنظیم با بلور
valence crystal U بلور کووالانسی
covalent crystal U بلور کووالانسی
colored crystal U بلور سنگین
catwhisker U سوزن بلور
cast crystal U بلور ریخته
atomic crystal U بلور اتمی
glassware U بلور الات
cut glass U بلور کریستال
quartz U بلور کوهی
whisker U سوزن بلور
crystal gazing U بلور بینی
crystal growth U رشد بلور
crystallization U بلور سازی
crystallographer U بلور شناس
crystal structure U ساختار بلور
crystal plane U صفحه بلور
crystallography U بلور شناسی
crystalliferous U موجد بلور
crystal system U دستگاه بلور
crystal pulling U بلور پردازی
crystal lattice U شبکه بلور
muffs U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muff U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffing U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
c.f.t U نظریه میدان بلور
crystallography U مبحث بلور شناسی
crystal growth affinity U رشد خواهی بلور
crystal field theory U نظریه میدان بلور
crystal allotropy U چند شکلی بلور
turbopump U پمشی که توسط توربینی که بوسیله گازهای حاصل ازسوختن سوختهای راکت به چرخش درامده به حرکت درمی اید
electrostatic crystal field theory U نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
crystal field stabilization energy U انرژی پایداری میدان بلور
frequency changer crystal U بلور تغییر دهنده بسامد
conversion loss of frequency changer cry U اتلاف بلور تغییر دهنده بسامد
crystal frequency changer efficiency U بازده بلور تغییر دهنده بسامد
plasma display U صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
crystallography U کریستال شناسی مطالعه بلورها شناخت بلور
endomorph U بلوری که درجوف بلور دیگر قرار دارد
ignisfatuus U روشنایی شبانه بر روی زمینهای باتلاقی که تصور میرفت ازاحتراق گازهای باتلاقی بوجودمیاید
chocked nozzle U خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
glasswork U شیشه الات بلور الات
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com