Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
falsely
<adv.>
U
بطور اشتباه
faultily
<adv.>
U
بطور اشتباه
incorrectly
<adv.>
U
بطور اشتباه
phonily
<adv.>
U
بطور اشتباه
wrongly
<adv.>
U
بطور اشتباه
by mistake
<adv.>
U
بطور اشتباه
by a mistake
<adv.>
U
بطور اشتباه
as a result of a mistake
<adv.>
U
بطور اشتباه
by accident
<adv.>
U
بطور اشتباه
inadvertently
<adv.>
U
بطور اشتباه
unintentionally
<adv.>
U
بطور اشتباه
spuriously
<adv.>
U
بطور اشتباه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
range error
U
اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
glitches
U
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitch
U
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
out of place
<idiom>
U
درجایی اشتباه ،درزمان اشتباه بودن
I consider that a mistake.
[I regard that as a mistake.]
U
این به نظر من اشتباه است.
[این را من اشتباه بحساب می آورم.]
irretrievably
U
بطور غیر قابل استرداد جنانکه نتوان برگردانید بطور جبران ناپذیر
inconsiderably
U
بطور غیر قابل ملاحظه بطور جزئی یا خرد
nauseously
U
بطور تهوع اور یا بد مزه بطور نفرت انگیز
lusciously
U
بطور خوش مزه یا لذیذ بطور زننده
indisputable
U
بطور غیر قابل بحث بطور مسلم
horridly
U
بطور سهمناک یا نفرت انگیز بطور زننده
datum error
U
اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
poorly
U
بطور ناچیز بطور غیر کافی
grossly
U
بطور درشت یا برجسته بطور غیرخالص
indeterminately
U
بطور نامعین یا غیرمحدود بطور غیرمقطوع
immortally
U
بطور فنا ناپذیر بطور باقی
delivery error
U
اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
indecorously
U
بطور ناشایسته بطور نازیبا
martially
U
بطور جنگی بطور نظامی
abusively
U
بطور ناصحیح بطور دشنام
incisively
U
بطور نافذ بطور زننده
genuinely
U
بطور اصل بطور بی ریا
latently
U
بطور ناپیدا بطور پوشیده
improperly
U
بطور غلط بطور نامناسب
fumbles
U
اشتباه
wronging
U
اشتباه
mix-up
U
اشتباه
mix-ups
U
اشتباه
mix up
U
اشتباه
barratry
U
اشتباه
fumbled
U
اشتباه
inerrant
U
بی اشتباه
wrongs
U
اشتباه
fallacies
U
اشتباه
fumble
U
اشتباه
fallacy
U
اشتباه
mistake
U
اشتباه
wrong
U
اشتباه
error
U
اشتباه
errors
U
اشتباه
mistakenness
U
اشتباه
mistakes
U
اشتباه
false
<adj.>
U
اشتباه
mistaking
U
اشتباه
in error
<adj.>
U
اشتباه
fault
U
اشتباه
goofed
U
اشتباه
goofing
U
اشتباه
goofs
U
اشتباه
flounders
U
اشتباه
tripped
U
اشتباه
jeofail
U
اشتباه
to put one in the wrong
U
اشتباه
goof
U
اشتباه
faulted
U
اشتباه
faux pas
U
اشتباه
clanger
U
اشتباه
trips
U
اشتباه
trip
U
اشتباه
discrepancy
U
اشتباه
snafu
U
اشتباه
errancy
U
اشتباه
faults
U
اشتباه
flounder
U
اشتباه
incorrectness
U
اشتباه
floundering
U
اشتباه
floundered
U
اشتباه
overseen
U
در اشتباه
lap sus
U
اشتباه
irrevocably
U
بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
misprints
U
اشتباه چاپی
typing error
U
اشتباه تایپی
syntax error
U
اشتباه ترکیبی
absolute error
U
اشتباه مطلق
blaming
U
اشتباه گناه
misconstrue
U
اشتباه کردن
you are mistaken
U
در اشتباه هستید
to make a mistake
U
اشتباه کردن
systematic error
U
اشتباه سیستماتیک
misprint
U
اشتباه چاپی
to goof up
[American E]
U
اشتباه کردن
to make an error
U
اشتباه کردن
to put wise
U
از اشتباه دراوردن
slip-up
U
اشتباه کردن
blamed
U
اشتباه گناه
to set
U
از اشتباه دراوردن
blame
U
اشتباه گناه
goofs
U
اشتباه کردن
goofing
U
اشتباه کردن
blames
U
اشتباه گناه
goofed
U
اشتباه کردن
goof
U
اشتباه کردن
slip-ups
U
اشتباه کردن
slip up
U
اشتباه کردن
I made a mistake . I was wrong.
U
من اشتباه کردم
disabusing
U
از اشتباه دراوردن
parachronism
U
اشتباه تاریخی
typo
U
اشتباه تایپی
peccant
U
اشتباه کار
to read wrong
U
اشتباه
[ی]
خواندن
mistaken
U
اشتباه کرده
mistake of law
U
اشتباه حکمی
professional misconduct
U
اشتباه حرفهای
probable error
U
اشتباه احتمالی
slip of the tongue
<idiom>
U
اشتباه لپی
peccadillo
U
اشتباه کوچک
peccadilloes
U
اشتباه کوچک
unmistakable
U
خالی از اشتباه
disabuses
U
از اشتباه دراوردن
bungler
U
اشتباه کار
bunglers
U
اشتباه کار
misconstrued
U
اشتباه کردن
off the beam
<idiom>
U
اشتباه ،خطا
mistakes
U
اشتباه کردن
mistaking
U
اشتباه کردن
misconstrues
U
اشتباه کردن
trip up
<idiom>
U
اشتباه کردن
make a mistake
<idiom>
U
اشتباه کردن
disabuse
U
از اشتباه دراوردن
disabused
U
از اشتباه دراوردن
erroneous
U
غلط اشتباه
mistook
U
اشتباه کردن
peccadillos
U
اشتباه کوچک
blundered
U
اشتباه کردن
slips
U
اشتباه کردن
flub
U
اشتباه احمقانه
metachronism
U
اشتباه تاریخی
miscarriages of justice
U
اشتباه قضایی
miscalculation
U
محاسبه اشتباه
miscalculations
U
محاسبه اشتباه
miscarriage of justice
U
اشتباه قضایی
misconstruing
U
اشتباه کردن
fumbles
U
اشتباه کردن
malentendu
U
اشتباه فهمیدن
mils trip
U
اشتباه میلیمی
miscue
U
اشتباه کردن
misguidely
U
از روی اشتباه
blundered
U
اشتباه لپی
dead shot
U
تیر اشتباه
dispersion error
U
اشتباه پراکندگی
blundered
U
اشتباه بزرگ
slip
U
اشتباه لیزی
slip
U
اشتباه کردن
slipped
U
اشتباه لیزی
slipped
U
اشتباه کردن
slips
U
اشتباه لیزی
misplay
U
بازی اشتباه
fumbled
U
اشتباه کردن
blunder
U
اشتباه کردن
by accident
<adv.>
U
بصورت اشتباه
inadvertently
<adv.>
U
بصورت اشتباه
unintentionally
<adv.>
U
بصورت اشتباه
spuriously
<adv.>
U
بصورت اشتباه
computational
U
اشتباه در محاسبه
faulted
U
تقصیر اشتباه
as a result of a mistake
<adv.>
U
بصورت اشتباه
by a mistake
<adv.>
U
بصورت اشتباه
by mistake
<adv.>
U
بصورت اشتباه
blunder
U
اشتباه لپی
fumble
U
اشتباه کردن
blunder
U
اشتباه بزرگ
oversight
U
اشتباه نظری
oversights
U
اشتباه نظری
fault
U
تقصیر اشتباه
faults
U
تقصیر اشتباه
lapsus memoriac
U
اشتباه یا لغزش
lapsus linguac
U
اشتباه لپی
misstep
U
اشتباه درقضاوت
mistaken party
U
اشتباه کننده
phonily
<adv.>
U
بصورت اشتباه
inaccuracy
U
اشتباه غلط
boner
U
اشتباه مضحک
wrongly
<adv.>
U
بصورت اشتباه
inaccuracy
U
خطا یا اشتباه
mistakenness
U
در اشتباه بودن
blunderingly
U
ازروی اشتباه
blooper
U
اشتباه احمقانه
bedlam
U
اشتباه شدید
incorrectly
<adv.>
U
بصورت اشتباه
faultily
<adv.>
U
بصورت اشتباه
miswrite
U
اشتباه نوشتن
bloomer
U
اشتباه احمقانه
inaccuracies
U
اشتباه غلط
boo boo
U
اشتباه کاری
unerring
U
اشتباه نشدنی
blunders
U
اشتباه بزرگ
falsely
<adv.>
U
بصورت اشتباه
inaccuracies
U
خطا یا اشتباه
blundering
U
اشتباه کردن
deflection error
U
اشتباه سمتی
mistake
U
اشتباه کردن
blunders
U
اشتباه کردن
deflection error
U
اشتباه سمت
blundering
U
اشتباه لپی
delivery error
U
اشتباه در تیراندازی
deflection error
U
اشتباه انحراف
mistake of fact
U
اشتباه موضوعی
fallible
U
اشتباه کننده
mistakable
U
قابل اشتباه
blunders
U
اشتباه لپی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com