English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
paten U بشقاب نان عشای ربانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
low mass U عشای ربانی ساده
altar of credence U [محل میز عشای ربانی]
Holy Communion U ایین عشای ربانی مسیحیان
suppers U عشای ربانی یا شام خداوند
supper U عشای ربانی یا شام خداوند
prothesis U چیدن نان وشراب عشای ربانی روی میز
altar-stair U [بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
altar-steps U [بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
transubstantiation U اعتقادباینکه نان وشراب مصرفی درایین عشای ربانی مسیحیان هنگام ورود ببدن شخص تبدیل بجسم وخون عیسی میگردد
the loard's supper U عشا ربانی
the loard's prayer U دعای ربانی
unhouseled U محروم از عشاء ربانی
massing U مراسم عشاء ربانی
masses U مراسم عشاء ربانی
mass U مراسم عشاء ربانی
housel U ایین عشاء ربانی
mystagogy U نماز عشاء ربانی
annals U برنامه سالیانهء عشاء ربانی
post communion U دعای بعد از عشاء ربانی
High Mass U عشاء ربانی توام با موسیقی وبخور
tunicle U لباس رویی کشیش در عشاء ربانی
corporale U پارچهای که هنگام عشاء ربانی بکارمیرود
communion U ایین عشاء ربانی صمیمیت وهمدلی
vessels U رگ بشقاب
vessel U رگ بشقاب
dishes U بشقاب
plates U :بشقاب
dish U بشقاب
plate U :بشقاب
a plate U یک بشقاب
pl U بشقاب
no paternosterŠno p U تادعای ربانی نخوانی پول نخواهی داشت
lord's table U میز مخصوص شراب ونان وعشای ربانی
communicants U اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
communicant U اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
paternosters U دعای ربانی یا دعایی که عیسی تعلیم داده
paternoster U دعای ربانی یا دعایی که عیسی تعلیم داده
paper plate U بشقاب کاغذی
platy U شبیه بشقاب
Frisbees U بشقاب پرنده
Frisbee U بشقاب پرنده
There is a plate missing. یک بشقاب کم است.
platelike U بشقاب مانند
plateful U بقدر یک بشقاب
platefuls U بقدر یک بشقاب
platters U بشقاب بزرگ
platter U بشقاب بزرگ
copperplate U بشقاب مسی
plates U بقدر یک بشقاب
plate U بقدر یک بشقاب
saucers U بشقاب کوچک
saucer U بشقاب کوچک
dishes U در بشقاب ریختن
flying saucer U بشقاب پرنده
disc U بشقاب سوپاپ
UFO U بشقاب پرنده.
dish out U در بشقاب خوردن
UFOs U بشقاب پرنده.
discs U بشقاب سوپاپ
dish U در بشقاب ریختن
flying saucers U بشقاب پرنده
blessed sacrament U مراسم عشاء ربانی که با نان وشراب برگزار میشود
impanate U داخل نانی که درشام خداوندبا عشا ربانی میخورند
The plate is chipped. U لبه بشقاب پریده است
faceplate U چرخ لنگر بشقاب لب تخت
brattle U صدای پچ پچ وبهم خوردن بشقاب
lavabo U ایین دست شستن کشیش هنگام پیش بردن عشاه ربانی
maniple U بازوبندیانواری که کشیشان هنگام انجام ایین ربانی ازبازوی خودمی اویزند
plate rack U جایی که بشقاب هامی گذارندخشک شود
Could we have a plate please? U ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
monstrance U فرف سیمین یا زرینی که هنگام عشا ربانی نان رادران گذاشته نمایش میدهند
ostensory U فرف سیمین یا زرینی که هنگام عشا ربانی نان دران گذاشته نمایش میدهند
willowware U بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
muffin U نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
muffins U نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
godroon U اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
clatters U جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
clatter U جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
clattered U جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
clattering U جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
gadroon U اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com