Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
reference sheet
U
برگ تعیین محل یکان برگ معرف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
designation
U
عنوان یکان یاشخص معرف یکان
designations
U
عنوان یکان یاشخص معرف یکان
authentication
U
تعیین نشانی تعیین معرف کردن
identification code
U
رمز معرف یکان
authentication system
U
سیستم تعیین معرف
authentication equipment
U
وسایل تعیین معرف
purple
U
در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
zeroed out
U
ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
visit of courtesy
U
بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر
force augmentation
U
تقویت یکان اضافه کردن به نیروی یکان
tenant
U
یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
tenants
U
یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
subactivity
U
یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه
line replacement
U
یکان تعویض کننده یکان جبهه
parent
U
یکان سازمانی یکان مادر یا اصلی
combat arms
U
یکان رزمی یکان درگیر در رزم
detailing
U
شرح مفصل یکان بقیه یکان
detail
U
شرح مفصل یکان بقیه یکان
transfer processing
U
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
tactical element
U
یکان رزمی یکان تاکتیکی
unit mill
U
سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون
shadower
U
یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
command information program
U
برنامه اطلاعاتی یکان برنامه اگاه سازی یکان
defaults
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
beachmaster's unit
U
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
signal letters
U
معرف
references
U
معرف
call sign
U
معرف
referees
U
معرف
reference
U
معرف
referee
U
معرف
reagent
U
معرف
call signs
U
معرف
refereeing
U
معرف
refereed
U
معرف
representatives
U
معرف
representative
U
معرف
identification
U
معرف
identifier
U
معرف
key note
U
معرف مایه
representative sample
U
نمونه معرف
ship designation
U
معرف ناو
call signs
U
معرف رادیویی
universal identifier
U
معرف جامع
designator code
U
کد معرف یگان
address call sign
U
معرف ادرس
net call sign
U
معرف شبکه
call sign
U
معرف رادیویی
collective call sign
U
معرف عمومی
radio call sign
U
معرف رادیویی
radio call sign
U
معرف ایستگاه رادیویی
acknowledges
U
اعلام معرف کردن
use
U
معرف گره , نورو...
collective call sign
U
معرف مشترک یکانها
acknowledging
U
اعلام معرف کردن
uses
U
معرف گره , نورو...
acknowledge
U
اعلام معرف کردن
net call sign
U
معرف رادیویی شبکه
net authentication
U
اعلام معرف در شبکه
acknowledgment
U
اعلام معرف اعتراف
acropolis
U
نام دژ معرف اتن
tactical call sign
U
معرف رادیویی تاکتیکی
corrupts
U
معرف خطاها به داده یا برنامه
corrupt
U
معرف خطاها به داده یا برنامه
genotype
U
نوع معرف و نماینده یک جنس
corrupted
U
معرف خطاها به داده یا برنامه
corrupting
U
معرف خطاها به داده یا برنامه
master of ceremonies
U
متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
identifier
U
کلمهای که معرف بلاک یا فایل است
masters of ceremonies
U
متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
symbol
U
نشانه یا تصویری که معرف چیزی است
dosimetry
U
تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
group
U
مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
groups
U
مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
aeromedical unit
U
یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
casualty staging unit
U
یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
May I use your name as a reference?
U
اجازه میدهید شما را بعنوان معرف ذکر بکنم؟
usable
U
آنچه برای معرف قابل استفاده و فراهم است
locates
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
located
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locating
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
cellular unit
U
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
guiden
U
پرچم یکان پرچم نماینده یکان
division slice
U
یکان استاندارد لشگری یکان لشگری
staging unit
U
یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
air priorities committee
U
کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
radar locating
U
تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
running fix
U
کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
card
U
ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
acrophony
U
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
cards
U
ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
option key
[یک کلید معرف روی بعضی ازصفحات کلید]
dopes
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dope
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
unit
U
یکان
units
U
یکان
formation
U
یکان
singly
U
یکان یکان
challengo
U
ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
beach organization
U
یکان ساحلی
unit structure
U
استخوانبندی یکان
stragglers
U
دورافتاده از یکان
service unit
U
یکان خدمات
unit supply
U
تدارکات یکان
unit training
U
اموزش یکان
base unit
U
یکان مبنا
boundary
U
حدود یکان
boundaries
U
حدود یکان
base unit
U
یکان پایگاهی
advance gruard
U
یکان جلودار
administrative command
U
یکان اداری
mobility
U
تحرک یکان
retraining command
U
یکان بازاموزی
straggler
U
دورافتاده از یکان
sergeants
U
سرگروهبان یکان
separates
U
یکان مستقل
cavalry unit
U
یکان سوارزرهی
separated
U
یکان مستقل
straggler
U
گم شده از یکان
mixed
U
یکان مختلط
organic
U
یکان سازمانی
air command
U
یکان هوایی
service force
U
یکان خدمات
separate
U
یکان مستقل
unit structure
U
سازمان یکان
combat , echelon
U
یکان رزمی
sergeant
U
سرگروهبان یکان
composite
U
یکان مختلط
pertinent
U
یکان لاحق
motorized
U
یکان موتوری
strangle
U
دورافتادن از یکان
frontalier
U
یکان مرزی
force basis
U
مبنای یکان
tactical command
U
یکان تاکتیکی
motor unit
U
یکان موتوری
muster book
U
دفتروقایع یکان
first seargeant
U
سرگروهبان یکان
fire unit
U
یکان اتش
naval activity
U
یکان دریایی
support command
U
یکان پشتیبانی
exempted station
U
یکان مخصوص
organizational
U
یکان سازمانی
mechanized
U
یکان مکانیزه
troop unit
U
یکان سربازدار
identification code
U
کدشناسایی یکان
stragglers
U
گم شده از یکان
composite
U
یکان مرکب
active
U
یکان کادر
organisations
U
یکان قسمت
organization
U
یکان قسمت
organizations
U
یکان قسمت
service
U
قسمت یکان
serviced
U
قسمت یکان
joint command
U
یکان مشترک
intercommand
U
بین یکان
installation type
U
نوع یکان
troop basis
U
مبنای یکان
logistical command
U
یکان لجستیکی
major command
U
یکان عمده
march unit
U
یکان راهپیمایی
troop unit
U
یکان صنفی
divisional unit
U
یکان لشگری
designation
U
اسم یکان
designations
U
اسم یکان
combatcommand
U
یکان رزمی
combined arms
U
یکان مرکب
composite unit
U
یکان مختلط
organization chart
U
نمودارسازمان یکان
unit train
U
بنه یکان
command net
U
شبکه یکان
designator code
U
کد تشخیص یکان
paratroop
U
یکان چترباز
single unit
U
یکان مستقل
combined command
U
یکان مرکب
detached unit
U
یکان مامورشده
command strength
U
استعداد یکان
trains
U
عقبه یکان
shock troops
U
یکان ضربت
trains
U
بنه یکان
distinguished unit
U
یکان ممتاز
activities
U
قسمت یکان
presence
U
فرستی در یکان
activity
U
قسمت یکان
parent
U
یکان لاحق
single unit
U
یکان منفرد
parent
U
یکان اولیه
trained
U
بنه یکان
trained
U
عقبه یکان
train
U
بنه یکان
train
U
عقبه یکان
commodore
U
فرمانده یکان هوایی
command issuing office
U
دفترتوزیع دستورالعملهای یکان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com