Perdic | با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (39 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	scrawl U	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
	scrawled U	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
	scrawling U	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
	scrawls U	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	write protect U	غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
	jot U	با شتاب نوشتن
	jots U	با شتاب نوشتن
	jotted U	با شتاب نوشتن
	photodigital memory U	سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
	DVD U	درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
	encipher U	برمز نوشتن رمز نوشتن
	to a. letter U	روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
	erasable U	قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
	he dose not know how to write U	نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
	to commit to paper U	نوشتن ثبت کردن
	to fill in U	نوشتن خاکریزی کردن
	annotations U	نوشتن تذکرات تقریظ کردن
	commentates U	حاشیه نوشتن یادداشت کردن
	commentated U	حاشیه نوشتن یادداشت کردن
	to draw up a contract U	قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
	annotation U	نوشتن تذکرات تقریظ کردن
	commentate U	حاشیه نوشتن یادداشت کردن
	spells U	املاء کردن درست نوشتن
	spell U	املاء کردن درست نوشتن
	spelled U	املاء کردن درست نوشتن
	commentating U	حاشیه نوشتن یادداشت کردن
	prescribed U	نسخه نوشتن تعیین کردن
	prescribe U	نسخه نوشتن تعیین کردن
	prescribes U	نسخه نوشتن تعیین کردن
	prescribing U	نسخه نوشتن تعیین کردن
	overwrite U	جانویسی کردن جای نوشتن
	rubricate U	بخط قرمز نوشتن یا چاپ کردن
	rubricize U	بخط قرمز نوشتن یا چاپ کردن
	interpage U	در روی صفحههای میانی چاپ کردن یا نوشتن
	writes U	بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
	write U	بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
	write U	سوخت شده محسوب کردن شرح چیزی را نوشتن
	writes U	سوخت شده محسوب کردن شرح چیزی را نوشتن
	referred U	توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
	refers U	توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
	refer U	توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
	open U	آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
	opened U	آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
	opens U	آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
	phoneticism U	عقیده به نوشتن و املا کردن کلمه مطابق صدایا تلفظان
	write permit ring U	چرخ نوار مغناطیسی که امکان نوشتن مجدد یا پاک کردن به نوارمیدهد
	crashing U	خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
	crashingly U	خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
	crashes U	خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
	crashed U	خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
	crash U	خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
	declarative statement U	نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
	declarations U	نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
	macro U	کلمهای که برای بیان تعدادی دستور یا ساده کردن نوشتن برنامه به کار می رود
	declaration U	نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
	programs U	نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
	program U	نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
	pens U	نوشتن
	superscrible U	نوشتن
	indite U	نوشتن
	scrawls U	بد نوشتن
	set down U	نوشتن
	writes U	نوشتن
	pen U	نوشتن
	penning U	نوشتن
	penned U	نوشتن
	scribbling U	بد نوشتن
	scribbles U	بد نوشتن
	scribbled U	بد نوشتن
	scribble U	بد نوشتن
	to reduce to writing U	نوشتن
	write U	نوشتن
	inscribed U	نوشتن
	to drive a pen or quill U	نوشتن
	to put down U	نوشتن
	scrawl U	بد نوشتن
	scrawling U	بد نوشتن
	scrawled U	بد نوشتن
	inscribing U	نوشتن
	inscribes U	نوشتن
	inscribe U	نوشتن
	pt down U	نوشتن
	put down <idiom> U	نوشتن
	write head U	هد نوشتن
	to set down U	نوشتن
	head U	دیسک مخصوص برای تمیز کردن نوک خواندن / نوشتن دیسک
	degauss U	پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
	alphabetize U	به ترتیب الفبا نوشتن باحروف الفبا بیان کردن
	graphics U	تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی
	annotated U	یادداشت نوشتن
	i am weary of writing U	از نوشتن خسته
	itemizing U	به اقلام نوشتن
	prefaces U	دیباچه نوشتن
	editorializes U	سرمقاله نوشتن
	impanel U	در صورت نوشتن
	annotated U	حاشیه نوشتن
	editorializing U	سرمقاله نوشتن
	tired of writing U	خسته از نوشتن
	enlist U	درفهرست نوشتن
	itemize U	به اقلام نوشتن
	hyphenate U	با خط پیوند نوشتن
	elegize U	قصیده نوشتن
	programs U	برنامه نوشتن
	annotating U	تفسیر نوشتن
	annotating U	حاشیه نوشتن
	editorialised U	سرمقاله نوشتن
	annotating U	یادداشت نوشتن
	annotates U	یادداشت نوشتن
	overwrite U	دومرتبه نوشتن
	prefacing U	دیباچه نوشتن
	editorialises U	سرمقاله نوشتن
	editorialising U	سرمقاله نوشتن
	editorialize U	سرمقاله نوشتن
	editorialized U	سرمقاله نوشتن
	annotated U	تفسیر نوشتن
	annotates U	تفسیر نوشتن
	annotates U	حاشیه نوشتن
	engross U	درشت نوشتن
	annotate U	تفسیر نوشتن
	rewritten U	باز نوشتن
	poeticize U	شعر نوشتن
	poetize U	شعر نوشتن
	read/write head U	هدخواندن- نوشتن
	r/w U	خواندن- نوشتن
	rewrote U	دوباره نوشتن
	autographs U	دستخط نوشتن
	rewrote U	باز نوشتن
	inscroll U	در طومار نوشتن
	autographing U	دستخط نوشتن
	graphic U	وابسته به فن نوشتن
	autographed U	دستخط نوشتن
	autograph U	دستخط نوشتن
	scrolls U	کتیبه نوشتن
	read/write U	خواندن- نوشتن
	annotate U	یادداشت نوشتن
	allegorize U	تمثیل نوشتن
	annotate U	حاشیه نوشتن
	to write off U	به اسانی نوشتن
	rewrite U	دوباره نوشتن
	over write U	جای نوشتن
	rewrite U	باز نوشتن
	rewrites U	دوباره نوشتن
	scroll U	کتیبه نوشتن
	rewrites U	باز نوشتن
	rewriting U	دوباره نوشتن
	rewriting U	باز نوشتن
	rewritten U	دوباره نوشتن
	to write out U	بتفضیل نوشتن
	enlists U	درفهرست نوشتن
	penned U	خامه نوشتن
	pen U	خامه نوشتن
	tablet U	بر لوح نوشتن
	precis U	خلاصه نوشتن
	write-offs U	زود نوشتن
	write out U	به تفصیل نوشتن
	program U	برنامه نوشتن
	circumscribing U	نوشتن در دور
	scribble U	باشتاب نوشتن
	circumscribes U	نوشتن در دور
	note U	نت موسیقی نوشتن
	write-off U	زود نوشتن
	circumscribed U	نوشتن در دور
	demythologize U	تفسیر نوشتن
	penmanship U	طرز نوشتن
	scribbled U	باشتاب نوشتن
	write head U	نوک نوشتن
	scribbles U	باشتاب نوشتن
	commentated U	تقریظ نوشتن
	commentates U	تقریظ نوشتن
	commentating U	تقریظ نوشتن
	write up U	به تفصیل نوشتن
	write-up U	به تفصیل نوشتن
	double space U	یک خط درمیان نوشتن
	write-ups U	به تفصیل نوشتن
	commentate U	تقریظ نوشتن
	pens U	خامه نوشتن
	invoicing U	فاکتور نوشتن
	invoices U	فاکتور نوشتن
	invoice U	فاکتور نوشتن
	penning U	خامه نوشتن
	scribbling U	باشتاب نوشتن
	circumscribe U	نوشتن در دور
	itemising U	به اقلام نوشتن
	itemizes U	به اقلام نوشتن
	table U	در فهرست نوشتن
	preface U	دیباچه نوشتن
	itemises U	به اقلام نوشتن
	tablets U	بر لوح نوشتن
	overwrite U	جای نوشتن
	tables U	در فهرست نوشتن
	gloss U	حاشیه نوشتن بر
	overwrite U	زیاد نوشتن
	list U	در فهرست نوشتن
	tabled U	در فهرست نوشتن
	graphomania U	شهوت نوشتن
	invoiced U	فاکتور نوشتن
	handwrite U	بادست نوشتن
	itemized U	به اقلام نوشتن
	wirte only U	تنها نوشتن
	preamble U	مقدمه نوشتن
	tabling U	در فهرست نوشتن
	itemised U	به اقلام نوشتن
	noting U	نت موسیقی نوشتن
	prose U	نثر نوشتن