Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
equity financing
U
بالا بردن یا ایجاد سرمایه بافروش سهام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lifts
U
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lift
U
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifted
U
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifting
U
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
capital stock
U
سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
stocked
U
سهام سرمایه
stock
U
سهام سرمایه
share holding
U
سرمایه گذاری در سهام
multiplier principle
U
اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
debt finance
U
افزایش سرمایه از طریق فروش سهام تامین محل برای پرداخت قروض و دیون
capital creation
U
ایجاد سرمایه
deferred share
U
سهامی که دارندگان ان پس از تقسیم سود سهام بین دارندگان سهام عادی باقیمانده سهام را طبق مفاد اساسنامه وشرکتنامه دریافت می دارند
rallies
U
بالا بردن قی مت
rallied
U
بالا بردن قی مت
upgrading
U
بالا بردن
ante
U
: بالا بردن
upgrades
U
بالا بردن
upped
U
بالا بردن
raise of loom
U
بالا بردن
rally
U
بالا بردن قی مت
raise
U
بالا بردن
tweaks
U
بالا بردن
up
U
بالا بردن
raises
U
بالا بردن
hoist
U
بالا بردن
tweaking
U
بالا بردن
tweaked
U
بالا بردن
upping
U
بالا بردن
tweak
U
بالا بردن
jack up
U
بالا بردن
uplifts
U
بالا بردن
upgraded
U
بالا بردن
jacks
U
بالا بردن
lift
U
بالا بردن
uprear
U
بالا بردن
lifted
U
بالا بردن
lifting
U
بالا بردن
lifts
U
بالا بردن
hoists
U
بالا بردن
hoisted
U
بالا بردن
upraise
U
بالا بردن
promoting
U
بالا بردن
jack
U
بالا بردن
upgrade
U
بالا بردن
uplift
U
بالا بردن
elevate
U
بالا بردن
elevates
U
بالا بردن
elevating
U
بالا بردن
promote
U
بالا بردن
promoted
U
بالا بردن
promotes
U
بالا بردن
hoist
U
افراشتن بالا بردن
casual uplift
U
بالا بردن موقتی
hoist
U
عمل بالا بردن
raises
U
بالا بردن دستمزد
hoisted
U
عمل بالا بردن
raise
U
بالا بردن دستمزد
set sail
U
بالا بردن بادبان
hoisted
U
افراشتن بالا بردن
hoists
U
عمل بالا بردن
hoists
U
افراشتن بالا بردن
elevations
U
بالا بردن لوله
to further sales
U
فروش را بالا بردن
flag hoist
U
بالا بردن پرچم
elevation
U
بالا بردن لوله
ramps
U
بالا بردن یاپایین اوردن
elevation of security
U
بالا بردن حاشیه امنیت
jigging
U
بالا و پایین بردن طعمه در اب
screw up
U
زیاد بالا بردن اجاره
top up
U
بالا بردن بوم جرثقیل
high stick
U
بالا بردن غیرمجاز چوب
ramp
U
بالا بردن یاپایین اوردن
top-ups
U
بالا بردن بوم جرثقیل
top-up
U
بالا بردن بوم جرثقیل
bilge
U
بالا بردن فشار داخل خن
elate
U
بالا بردن محفوظ کردن
build-up
U
بالا بردن توان رزمی نیروها
build-ups
U
بالا بردن توان رزمی نیروها
build up
U
بالا بردن توان رزمی نیروها
sky
U
زیاد بالا بردن توپ هوایی زدن
skies
U
زیاد بالا بردن توپ هوایی زدن
TFT screen
U
روش ایجاد صفحه نمایش LCD با کیفیت بالا در کامپیوترهای Laptop
inflates
U
پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
halliard
U
طناب ویژه بالا و پایین بردن بادبان یاپرچم
inflating
U
پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
extensive cultivation
U
بالا بردن مقدارمحصول کشاورزی از طریق استفاده از زمین
inflate
U
پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
bomb
U
تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bombed
U
تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bombs
U
تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bombed out
U
تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
stakhnovism
U
افزایش تولیداز طریق بالا بردن کمیت تولیدهر کارگر
to beg
[of a dog holding up front paws]
U
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
to sit up and beg
U
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
capital stock
U
عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
dapping
U
نوعی صید ماهی با بالا وپایین بردن طعمه تا مماس اب شود
mirror writing shadow reading
U
کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
phototypesetter
U
وسیلهای که میتواند متن با rendution بالا روی کاغذ یا فیلم حساس به نور ایجاد کند
stop loss order
U
دستور خرید یافروش سهام بدلال سهام
stoporder
U
دستورخرید یا فروش سهام بدلال سهام
stock dividend
U
سهام صادره بابت سود سهام
put option
U
خیار بایع در مورد بالا بردن قیمت قبل از تسلیم مبیع ارزش پول تنزل کند
plotter
U
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
plotters
U
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
scroll
U
متنی که روی صفحه پیکسل به پیکسل ونه خط به خط بالا می رود و حرکت ملایم تری ایجاد میکند
scrolls
U
متنی که روی صفحه پیکسل به پیکسل ونه خط به خط بالا می رود و حرکت ملایم تری ایجاد میکند
stock watering
U
سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
close corporation
U
شرکتی با صاحبان سهام محدود که معمولا" همین صاحبان سهام نیز مدیریت وسایر امور شرکت را بر عهده دارند
stock jobber
U
محتکر سهام دلال سهام
share holder
U
دارنده سهام صاحب سهام
place utility
U
استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
elvate
U
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
mark up
U
نرخ فروش را بالا بردن افزایش نرخ اجناس
customizes
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customized
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customising
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizing
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customises
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customize
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customised
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
supply price of capital
U
قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
over capitalised
U
براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
peripheral slots
U
شکافهای خالی که دربعضی کامپیوترها قرار دارندتا کارتهای مدار چاپی بتوانندبرای بالا بردن قابلیتهای سیستم بدون اصلاح سخت افزار مجهز شوند
capital consumption allowance
U
کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
liquidity trap
U
سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
disinvestment
U
سرمایه گذاری منفی سرمایه برداری
capitalization
U
تبدیل به سرمایه کردن تجمع سرمایه
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
U
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
financier
U
سرمایه دار سرمایه گذار
financiers
U
سرمایه دار سرمایه گذار
antilift device
U
ماسوره ضد بلند کردن مین ماسوره ضد بالا بردن مین
capital gain
U
منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
capitalism
U
کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
ActiveX
U
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
residential investments
U
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle
U
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
desired investment
U
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
overcapitalization
U
سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
cooperative scorer
U
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
marginal utility of capital
U
مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
registered capital
U
سرمایه به ثبت رسیده سرمایه ثبت شده
capital program
U
برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه
collapse capitalism
U
فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
marxist economics
U
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
dividend warrant
U
چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
cobb doglas production function
U
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
to push out
U
پیش بردن جلو بردن
imbibe
U
تحلیل بردن فرو بردن
imbibed
U
تحلیل بردن فرو بردن
imbibes
U
تحلیل بردن فرو بردن
imbibing
U
تحلیل بردن فرو بردن
spinwriter
U
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
masochism
U
لذت بردن از درد لذت بردن از جور وجفای معشوق یا معشوقه
vertically
U
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
stock
U
سهام
stocked
U
سهام
secular trend
U
سهام
holding
U
سهام
liquidate
U
سهام
liquidates
U
سهام
liquidating
U
سهام
liquidated
U
سهام
portfolio
U
سهام
portfolios
U
سهام
savings bond
U
سهام قرضه
bearer shares
U
سهام بی نام
bank stock
U
سهام بانک
to buy into
U
سهام خریدن در
dividends
U
سود سهام
joint shares
U
سهام مشترک
holding
U
دارائی سهام
fixed portion
U
سهام معینه
bullish stocks
U
سهام رو به ترقی
registered shares
U
سهام بانام
conversion of shares
U
تبدیل سهام
stock exchange
U
بورس سهام
gilt edged shares
U
سهام ممتازه
inscribed stock
U
سهام با اسم
bourse
U
بازار سهام
growth stocks
U
سهام پر سود
preferred shares
U
سهام مقدم
general stock
U
سهام عمومی
propertied
U
سهام دار
ordinary share
U
سهام معمولی
ordinary share
U
سهام عادی
preferred shares
U
سهام ممتاز
privileged shares
U
سهام ممتاز
stock exchange
U
بورس سهام
stock exchanges
U
بورس سهام
stock broker
U
دلال سهام
preferred stock
U
سهام ممتازه
share warrant
U
گواهینامه سهام
preference shares
U
سهام ممتازه
common stock
U
سهام عادی
bourse
[in a non-English-speaking country]
U
بورس سهام
ordinary shares
U
سهام عادی
dividened
U
سود سهام
blue-chip
U
سهام مرغوب
stock_broker
U
دلال سهام
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com