English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
interrogation U بازپرسی
interrogations U بازپرسی
examination U بازپرسی
examinations U بازپرسی
cross-examination U بازپرسی
cross-examinations U بازپرسی
court of inquiry U بازپرسی
courts of inquiry U بازپرسی
cross examination U بازپرسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
interrogation U بازپرسی بازجویی
interrogations U استنطاق بازپرسی
interrogates U بازپرسی کردن
interrogations U بازپرسی بازجویی
interrogation U استنطاق بازپرسی
examining U بازپرسی کردن
re examination U بازپرسی مجدد
re-examination U بازپرسی مجدد
interrogate U بازپرسی کردن
interrogated U بازپرسی کردن
interrogating U بازپرسی کردن
fishing expedition U بازپرسی قانونی
examine U بازپرسی کردن
examined U بازپرسی کردن
examines U بازپرسی کردن
heckling U سخت بازپرسی کردن از
heckles U سخت بازپرسی کردن از
heckled U سخت بازپرسی کردن از
re examine U دوباره بازپرسی کردن
re-examine U دوباره بازپرسی کردن
re-examined U دوباره بازپرسی کردن
re-examines U دوباره بازپرسی کردن
heckle U سخت بازپرسی کردن از
re-examining U دوباره بازپرسی کردن
unquestioned U مورد بازپرسی قرار نگرفته
redirects U بازپرسی از شهود بعد ازبازجویی متهم
redirected U بازپرسی از شهود بعد ازبازجویی متهم
redirect U بازپرسی از شهود بعد ازبازجویی متهم
redirecting U بازپرسی از شهود بعد ازبازجویی متهم
debriefing U پسش اطلاعات کسب شده بوسیله کشتی یا هواپیما توجیه و بازپرسی از خلبانان بعد از شناسایی
cross examination U تحقیق چندجانبه بازپرسی کردن روبرو کردن شواهد استنطاق کردن
citation U احضار احضار به بازپرسی
citations U احضار احضار به بازپرسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com