Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
loose cargo
U
باربسته بندی نشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rool crush
U
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
ungrouped
U
گروه بندی نشده
unclassified
U
طبقه بندی نشده
non scheduled
U
زمان بندی نشده
bulk cargo
U
کالای بسته بندی نشده
unscourced wool
U
پشم درجه بندی نشده
transparently
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
galley
U
نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
galley proof
U
نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
general store
U
فروشگاهی که همه نوع جنسی در ان یافت میشود ولی قسمت بندی نشده
bin storage
U
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
unpremediated
U
پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unborn
U
هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
uncommitted
U
غیر متعهد نشده تعهد نشده
unpicked
U
نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unresolved
U
تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unbroke
U
رام نشده سوقان گیری نشده
unobligated
U
اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
undisciplined
U
تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unbaoked
U
سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
uncharged
U
محسوب نشده رسمامتهم نشده
unset
U
جایگزین نشده جاانداخته نشده
untried
U
امتحان نشده محاکمه نشده
unsifted
U
الک نشده رسیدگی نشده
irredenta
U
انجام نشده جبران نشده
unsought
U
جستجو نشده کشف نشده
unasked
U
خواسته نشده پرسیده نشده
unredeemed
U
جبران نشده سبک نشده
inconsummate
U
تکمیل نشده انجام نشده
undirected
U
رهبری نشده راهنمایی نشده
bin storage space
U
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
unintended saving
U
پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete
U
انجام نشده پر نشده
evaluation rating
U
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
word warp
U
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification
U
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
rating
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic
U
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
U
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
wording
U
جمله بندی کلمه بندی
classification
U
طبقه بندی رده بندی
classifications
U
طبقه بندی رده بندی
lineaments
U
طرح بندی صورت بندی
lineament
U
طرح بندی صورت بندی
laggin
U
اب بندی کردن اب بندی ناوها
downgrade
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
U
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgraded
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification
U
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification
U
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation
U
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
grades
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
U
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades
U
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unbowed
U
خم نشده
uncharged
U
پر نشده
unitized load
U
بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
virgins
U
استفاده نشده
unaudited
<adj.>
U
تست نشده
unread
U
خوانده نشده
unevaluated
<adj.>
U
تست نشده
untested
<adj.>
U
آزمایش نشده
in sheets
U
صحافی نشده
in quires
U
صحافی نشده
undyed
<adj.>
U
رنگرزی نشده
unexamined
<adj.>
U
تست نشده
virgin
U
استفاده نشده
unbleached
<adj.>
U
سفیدگری نشده
vacant
U
اشغال نشده
unchecked
<adj.>
U
آزمایش نشده
inedited
U
منتشر نشده
unchecked
<adj.>
U
بازرسی نشده
unaudited
<adj.>
U
بازرسی نشده
increate
U
افریده نشده
undeterred
<adj.>
U
منصرف نشده
untested
<adj.>
U
تست نشده
uninspected
<adj.>
U
تست نشده
unexamined
<adj.>
U
کنترل نشده
uninspected
<adj.>
U
کنترل نشده
unaudited
<adj.>
U
بررسی نشده
unchecked
<adj.>
U
بررسی نشده
unaudited
<adj.>
U
تایید نشده
untested
<adj.>
U
تایید نشده
uninspected
<adj.>
U
تایید نشده
untested
<adj.>
U
کنترل نشده
unexamined
<adj.>
U
تایید نشده
unevaluated
<adj.>
U
تایید نشده
unevaluated
<adj.>
U
کنترل نشده
unchecked
<adj.>
U
کنترل نشده
unaudited
<adj.>
U
آزمایش نشده
untested
<adj.>
U
بررسی نشده
unevaluated
<adj.>
U
آزمایش نشده
unexamined
<adj.>
U
آزمایش نشده
uninspected
<adj.>
U
بررسی نشده
unexamined
<adj.>
U
بررسی نشده
uncounted
U
شمرده نشده
uninspected
<adj.>
U
آزمایش نشده
imperforate
U
منگنه نشده
unevaluated
<adj.>
U
بررسی نشده
unaudited
<adj.>
U
کنترل نشده
unchecked
<adj.>
U
تایید نشده
inedited
U
چاپ نشده
undeeded
U
در سندقید نشده
unset
U
ثابت نشده
unshod
U
نعل نشده
unsight
U
دیده نشده
unsocialized
U
اجتماعی نشده
unstudied
U
مطالعه نشده
unthickened
U
تغلیظ نشده
unwashed
U
شسته نشده
unworn
U
کهنه نشده
uncoditioned
U
قطعی نشده
unworn
U
استعمال نشده
unbowed
U
سر کوب نشده
unbacked
U
رام نشده
unaccomplished
U
انجام نشده
unaccommodated
U
فراهم نشده
unsaved
U
پس انداز نشده
unsaturated
U
اشباع نشده
unsaturate
U
اشباع نشده
undefined
U
تعریف نشده
undirected
U
هدایت نشده
undisiplined
U
تربیت نشده
unexploded
U
منفجر نشده
uncleared
U
ترخیص نشده
uncircumcised
U
ختنه نشده
unleached
U
سفید نشده
unlicked
U
لیسیده نشده
unsought
U
کاوش نشده
unspotted
U
ننگین نشده
unnormalized
U
هنجار نشده
unpremediated
U
تصور نشده
uncoditioned
U
شرط نشده
the date was not specified
U
نشده بود
tenantless
U
اشغال نشده
unpolished
U
پرداخت نشده
non switched line
U
خط گزینه نشده
uninspected
<adj.>
U
بازرسی نشده
unsettled
U
تصفیه نشده
unbroken
U
رام نشده
uncharted
U
اکتشاف نشده
non-registered
[not registered]
<adj.>
U
ثبت نشده
unmitigated
U
کاسته نشده
unoccupied
U
اشغال نشده
intemerate
U
بی ناموس نشده
innascible
U
زایده نشده
Before it is too late. While there is stI'll time.
U
تا دیر نشده
unreconstructed
U
بازسازی نشده
unquestioned
U
بحث نشده
wound less
U
زخمی نشده
unfinished
U
تمام نشده
roughdry
U
اطو نشده
opens
U
واریز نشده
opened
U
واریز نشده
open
U
واریز نشده
unconnected
U
وصل نشده
unearned
U
کسب نشده
unguarded
U
حراست نشده
unguarded
U
حساب نشده
unpublished
U
چاپ نشده
unpublished
U
نشر نشده
unquestioned
U
استنتاق نشده
unquestioned
U
بررسی نشده
inextinct
U
نیست نشده
unalloyed
U
الیاژ نشده
unchanged
U
عوض نشده
inviolate
U
نقض نشده
unverified
<adj.>
U
امتحان نشده
unissued
<adj.>
U
توزیع نشده
unsung
U
سروده نشده
unabridged
U
کوتاه نشده
unsung
U
ستایش نشده
unsung
U
خوانده نشده
outstandingly
U
پرداخت نشده
outstandingly
U
تصفیه نشده
outstanding
U
وصول نشده
unverified
<adj.>
U
ممیزی نشده
undetected
U
کشف نشده
outstanding
U
تصفیه نشده
outstanding
U
پرداخت نشده
uncontrolled
U
کنترل نشده
unverified
<adj.>
U
ارزیابی نشده
uncontrolled
U
مهار نشده
outstandingly
U
واریز نشده
outstandingly
U
وصول نشده
unabridged
U
تلخیص نشده
unverified
<adj.>
U
بررسی نشده
uncut
U
از هم جدا نشده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com