English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 18 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ornately U بااب و تاب
tumidly U بااب و تاب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pompously U بااب وتاب
pad U بااب و تاب گفتن
pads U بااب و تاب گفتن
toddies U عرق خرما که بااب گرم مخلوط شود
toddy U عرق خرما که بااب گرم مخلوط شود
scald U بااب گرم سوزاندن
scalded U بااب گرم سوزاندن
scalding U بااب گرم سوزاندن
scalds U بااب گرم سوزاندن
acclimatation U توافق بااب و هوای یک محیط
acclimatization U توافق بااب و هوای یک محیط
aluminize U روکش بااب الومینیوم دادن
hydropath establishment U بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
hydrotherapeutic U بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
water cooling U خنک کردن بااب
water cure U علاج بااب معالجه بااب
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com