English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
This food is very nourshing . U این غذا خیلی قوت دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
wrought U اهنی که کمتر از سه درصد ذغال دارد و خیلی سخت و چکش خور است
beau U مردیکه خیلی بزن توجه دارد
he has a rushing business U کارش خوب گرفته است کارش خیلی رونق دارد
he has much merit U خیلی قابلیت دارد
It is much sought after خیلی طالب دارد.
it is of frequent U خیلی مورد دارد
it is wringing U خیلی تراست یا اب دارد
She is too damned fussy U خیلی ادا واطوار دارد
He takes ( heels) much interest in politics. U به سیاست خیلی علاقه دارد
She is a bit too copy . U خیلی ناز دارد ( ناز میکند )
Other Matches
scalar U متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
she has a well poised head U وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
paint oneself into a corner <idiom> U گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
i am very keen on going there U من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
go great guns <idiom> U موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
microfilms U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
sottovoce U صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
very low frequency U فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
ponderous U خیلی سنگین خیلی کودن
rattling U خیلی تند خیلی خوب
. The car is gathering momentum. U اتوموبیل دارد دور بر می دارد
emergencies U خیلی خیلی فوری
emergency U خیلی خیلی فوری
jim dandy U ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
Walls have ears <idiom> U دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears U دیوار موش دارد موش گوش دارد
very little U خیلی کم
highly U خیلی
in large quantities U خیلی خیلی
very U خیلی
copious U خیلی
villainous U خیلی بد
far and away U خیلی
many U خیلی
for long U خیلی
ten U خیلی
dammit U خیلی
to a large extent U خیلی
abysmal <adj.> U خیلی بد
not a few U خیلی ها
dumpiness U خیلی
damn U خیلی
routh U خیلی
far and away U خیلی دور
often <adv.> U خیلی از اوقات
niftier U خیلی خوب
whackings U خیلی بزرگ
confidential U خیلی محرمانه
hit bottom <idiom> U خیلی پست
a lot of times <adv.> U خیلی از اوقات
skin and bones <idiom> U خیلی لاغر
frequently <adv.> U خیلی از اوقات
many times <adv.> U خیلی از اوقات
(a) snap <idiom> U خیلی ساده
lots U خیلی زیاد
(as) old as the hills <idiom> U خیلی قدیمی
niftiest U خیلی خوب
oodles U خیلی زیاد
nifty U خیلی خوب
whacking U خیلی بزرگ
Nothing more, thanks. خیلی متشکرم.
too tough U خیلی سفت
immediate U خیلی فوری
superabundant U خیلی زیاد
parlous U خیلی مهیب
open-and-shut U خیلی سهل
open and shut U خیلی سهل
costs and arm and a leg <idiom> U خیلی گرونه
fortissimo U خیلی بلند
extras U بسیار خیلی
extra- U بسیار خیلی
extra U بسیار خیلی
decrepit U خیلی پیر
whopping U خیلی بزرگ
I spoke my mind. U من خیلی رک گفتم.
oft [archaic, literary] <adv.> U خیلی از اوقات
regularly [often] <adv.> U خیلی از اوقات
tickled pink <idiom> U خیلی شادوخوشحال
too bad <idiom> U خیلی بد ،غم انگیز
to pieces <idiom> U خیلی زیاده
precipitating U خیلی سریع
precipitates U خیلی سریع
on any number of occasions <adv.> U خیلی از اوقات
precipitated U خیلی سریع
precipitate U خیلی سریع
To take with a pinch of salt. U خیلی جدی نگرفتن
in cold blood <idiom> U خیلی خونسرد
in seventh heaven <idiom> U خیلی خوشحال
mad as a hornet <idiom> U خیلی عصبانی
faraway U خیلی دور
not so hot <idiom> U نه خیلی خوب
primely U خیلی خوب
much worse U خیلی بدتر
much was said U خیلی حرفهازده شد
to spread like wildfire U خیلی زودمنتشرشدن
toploftiness U خیلی متکبر
many persons U خیلی اشخاص
many people U خیلی اشخاص
many people U خیلی از مردم
ultraconservative U خیلی محتاط
lower most U خیلی پست تر
very light U خیلی سبک
lily white U خیلی سفید
level best U خیلی خوب
level best U خیلی عالی
it is very easily done U خیلی به اسانی
bone dry U خیلی خشک
thank you very much U خیلی متشکرم
swith U خیلی عظیم
precisian U خیلی دقیق
raff U خیلی زیاد
pixilated U خیلی حساس
ritzy U خیلی شیک
rotundily U چاقی خیلی
pianissmo U خیلی نرم
sappy U خیلی احساساتی
senseful U خیلی حساس
overstrung U خیلی حساس
skinless U خیلی حساس
span new U خیلی تازه
subminiature U خیلی کوچک
oftentimes U خیلی اوقات
of vital importance U خیلی ضروری
superrabundant U خیلی زیاد
in no time U خیلی زود
immensurable U خیلی قدیم
iam in bad U خیلی محتاجم
as good as U خیلی خوب
I had an awful time . U به من خیلی بد گذشت
far U زیاد خیلی
piping hot U خیلی داغ
pitch-black U خیلی سیاه
pitch black U خیلی سیاه
He is a loose card . U خیلی ول است
precise U خیلی دقیق
jolly U بذله گو خیلی
pluperfect U خیلی عالی
extreme U خیلی زیاد
(go over with a) fine-toothed comb <idiom> U خیلی بادقت
flying high <idiom> U خیلی شادوشنگول
get up the nerve <idiom> U خیلی شلوغ
as stiff as a poker U خیلی خشک
at most U خیلی باشد
number one U خیلی خوب
She is very pretentious. U خیلی ادعادارد
hand in glove U خیلی نزدیک
hand in glove U خیلی صمیمی
hand and glove U خیلی نزدیک
hand and glove U خیلی صمیمی
giantess U زن خیلی قدبلند
far off U خیلی دور
dead slow U خیلی اهسته
corking U خیلی زیبا
by leaps and bounds U خیلی تند
benedicite U خیلی خوب
before you can say knife U خیلی زود
Neanderthal U خیلی کهنه
often U خیلی اوقات
exceeding U خیلی زیاد
glorious U خیلی خوب
very good U خیلی خوب
wells U خیلی خوب
goody-goody U خیلی خوب
goody-goodies U خیلی خوب
goody goody U خیلی خوب
well U خیلی خوب
quaint U خیلی فریف
great <adj.> U خیلی خوب
Many thanks! U خیلی ممنون!
infinitely U خیلی زیاد
highest U خیلی بزرگ
really sick U خیلی محشر
cool <adj.> U خیلی خوب
high U خیلی بزرگ
wicked <adj.> U خیلی خوب
stentorian U خیلی بلند
highs U خیلی بزرگ
raucous U خیلی نامرتب
once in the blue moon U خیلی بندرت
seldom U خیلی کم ندرتا
frequently U خیلی اوقات
really wicked U خیلی محشر
awesome <adj.> U خیلی خوب
sick [British E] <adj.> U خیلی خوب
mind one's P's and Q's <idiom> U خیلی دقیق به رفتاروگفتار
We had a lovely ( nice ,enjoyable ) time . U به ما خیلی خوش گذشت
aquamarine <adj.> <noun> U آبی خیلی روشن
bottleneck U راه خیلی باریک
sky high U خیلی بالا در اسمان
He is as bold as brass. He has a never . U خیلی پررو است
nutty as a fruitcake <idiom> U خیلی دیوانه وابله
sky-high U خیلی بالا در اسمان
It is not very far from our house. U خیلی ازمنزل ما دورنیست
What impudence!what never !what cheek! U واقعا" که خیلی رو می خواهد !
lowest U خیلی پست تر پایین تر
You are most welcome. U خیلی خوش آمدید
He is loaded. U خیلی خر پول است
heavy sea U دریای خیلی خراب
It is quite likely that …. U خیلی احتمال می رود که …
high grade U خیلی پیشرفته پرقدرت
high up in the air U خیلی بالادر هوا
his tongue ran on pattens U خیلی شلوق میکرد
i was very u. at that game U خیلی در ان بازی بد اوردم
hairbreadth U فاصله خیلی کم تنگنا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com