English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Do you know how to play this game ? U این بازی رابلد هستید ؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
are U هستید
you're=you are U شما هستید
you're U شما هستید
you are mistaken U در اشتباه هستید
Where do you come from ? U اهل کجا هستید ؟
you are a nice person U عجب ادمی هستید
This photo does not do you justice. U خودتان از عکستان بهتر هستید
You are 5 years younger than me. U شما ۵ سال جوان تر از من هستید.
how old are you U چندسال دارید چندساله هستید
what is your nationality U ملیت شما چیست از کدام ملت هستید
you are the p of your father U شما کاملا` به پدر خود شبیه هستید
You are a smart cookie. [American E] U شما آدم باهوشی [تیزی] هستید. [اصطلاح روزمره]
drastic times call for drastic measures <idiom> U [زمانی که شما فوق العاده بی امید هستید و میخواهید یک تصمیم موثر بگیرید]
shinny U بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
harlequinade U بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame U مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
cutthroat U بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay U بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
gamesmanship U مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
game U وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
fire fight U ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
to make a trick U با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
kiss in the ring U بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
dib U ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
shinney U بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
inning U گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
harlepuinade U نمایش لال بازی ودلقک بازی
charlatanic U امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game U بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
Bureaucracy . Red tape . U کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order U ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
round robin (tournament or contest) <idiom> U بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point U در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
set the game U افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the score U افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
grey hound U سگ بازی
solitaire U تک بازی
slackness U بازی
fun U بازی
actions U بازی
solitaires U تک بازی
sportiveŠetc U بازی کن
watermanship U اب بازی
gaming U بازی
plays U بازی
game U بازی
dibasic U دو بازی
openness U بازی
played U بازی
partie U بازی
clearance U بازی
patulousness U بازی
home U بازی
basics U بازی
basic U بازی
plain dealing U بازی
hopscotch U بازی لی لی
falconine U بازی
homes U بازی
playing U بازی
play U بازی
action U بازی
sporting U بازی دوست
handout U نوبت بازی
cogs U حقه بازی
polo U چوگان بازی
footballs U بازی فوتبال
cog U حقه بازی
hustle U بازی هشیارانه
rinks U یخ بازی کردن
tricking U شعبده بازی
tricked U شعبده بازی
handouts U نوبت بازی
bandying U چوگان بازی کچ
twiddled U بازی کردن
chicanery U حیله بازی
twiddle U بازی کردن
tricksy U بازی کن خنده کن خنده و بازی کن
trickiness U حقه بازی
skated U بازی تهاجمی
To be acting. To put it on . U رل بازی کردن
golfing U بازی گلف
trick U شعبده بازی
bandy U چوگان بازی کچ
rugby U بازی رگبی
cages U بازی بسکتبال
factionalism U فرقه بازی
paraphrase U بازی با الفاظ
tooth clearance U بازی دندانه
power games U بازی قدرتی
stanza U بخشی از بازی
stanzas U بخشی از بازی
skiing U اسکی بازی
power game U بازی قدرتی
skate U بازی تهاجمی
cage U بازی بسکتبال
trapze U بند بازی
hustled U بازی هشیارانه
rinks U میدان یخ بازی
rink U یخ بازی کردن
hustles U بازی هشیارانه
chicaneries U حیله بازی
rink U میدان یخ بازی
paraphrasing U بازی با الفاظ
paraphrases U بازی با الفاظ
paraphrased U بازی با الفاظ
hustling U بازی هشیارانه
skates U بازی تهاجمی
twiddling U بازی کردن
fences U شمشیر بازی
paperwork U کاغذ بازی
firework آتش بازی
fireworks U اتش بازی
bonfire U اتش بازی
bonfires U اتش بازی
twiddles U بازی کردن
gaming U قمار بازی
holdouts U خودداری از بازی
footballers U فوتبال بازی کن
footballer U فوتبال بازی کن
jiggery-pokery U حقه بازی
skating U اسکیت بازی
holdout U خودداری از بازی
child's play U بچه بازی
war game U بازی جنگ
halt back U میان بازی کن
plaything U اسباب بازی
child's play U بازی کودکان
Frisbee U بازی با فریزبی
playthings U اسباب بازی
Frisbees U بازی با فریزبی
wordplay U بازی با لغات
gimmickry U حقه بازی
whoredom U فاحشه بازی
monkey business U کچلک بازی
pantomime U لال بازی
play-acted U تو بازی رفتن
play-acting U بازی کردن
doubled U بازی دوبل
doubled up U بازی دوبل
fencing U ششمشیر بازی
full-time U 09 دقیقه بازی
wargaming U بازی جنگ
bandied U چوگان بازی کچ
play-acting U تو بازی رفتن
bandies U چوگان بازی کچ
play-acts U بازی کردن
play-acted U بازی کردن
double U بازی دوبل
pantomimes U لال بازی
playfully U با خنده و بازی
speculation U سفته بازی
party politics U حزب بازی
play-act U بازی کردن
fence U شمشیر بازی
play-act U تو بازی رفتن
charade U نوعی بازی
hanky-panky U حقه بازی
hanky-panky U روباه بازی
play-acts U تو بازی رفتن
video game U بازی دیدنی
free play U بازی ازاد
quiot U لیس بازی
hanky panky U حقه بازی
hanky panky U روباه بازی
hard game U بازی دشوار
harlepuinade U حقه بازی
quackery U حقه بازی
headhunting U خشونت در بازی
headwork U با سر بازی کردن
pyrotechny U فن اتش بازی
hocus pocus U حقه بازی
hocus pocus U ورودحقه بازی
hopscotch U بازی اکرودوکر
pyrotechnic display U اتش بازی
indirection U دغل بازی
ingenuousness U راست بازی
half time U نیمه بازی
half back U میان بازی کن
radial play U بازی عرضی
game ball U توپ بازی
game cycle U دوره بازی
ropery U طناب بازی
game of chance U بازی قمار
game plan U استراتژی بازی
game theory U نظریه بازی
game theory U تئوری بازی
gamesomeness U بازی گوشی
rope dancing U ریسمان بازی
rope dancing U بند بازی
rooker U یکجورکفش یخ بازی
red tapery U قرطاس بازی
radial play U بازی شعاعی
grandstand play U بازی مهیج
papistry U پاپ بازی
inning U یک دوره بازی
puppetry U عروسک بازی
playact U رل بازی کردن
play therapy U بازی درمانی
middle game U وسط بازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com