Perdic | او بینی عقابی دارد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	he has Roman nose U	او بینی عقابی دارد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	aquiline U	عقابی
	preventive detention U	تمدید مدت حبس مجرم به عادت که تقریبا" به سیستم اجرای نظرتشدید مجازات و یا مواردپیش بینی شده در قانون اقدامات تامینی شباهت دارد
	scalar U	متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
	pug nosed U	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
	snub-nosed U	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
	snub nosed U	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
	septum U	حفرههای بینی پره بینی
	life cycle hypothesis U	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
	. The car is gathering momentum. U	اتوموبیل دارد دور بر می دارد
	guided propagation U	تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
	vomer U	استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
	anaglyph U	عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
	anticipated stock losses U	تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
	weather forecast U	پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
	weather forecasts U	پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
	Walls have ears <idiom> U	دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
	labor theory of value U	براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
	zero insertion force socket	[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
	predicting interval U	فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
	enclave economices U	اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
	walls here ears U	دیوار موش دارد موش گوش دارد
	noses U	بینی
	mucus of the nose U	اب بینی
	the handle of the face U	بینی
	nozzles U	بینی
	graphology U	خط بینی
	pecker U	بینی
	nasally U	از بینی
	snot U	اب بینی
	night bilndness U	شب بینی
	palmistry U	کف بینی
	neb U	بینی
	hand reading U	کف بینی
	double vision U	دو بینی
	nose U	بینی
	nozzle U	بینی
	cross eye U	دو بینی
	sniveled U	اب بینی
	chiromancy U	کف بینی
	snivelling U	اب بینی
	sniveling U	اب بینی
	rhinologist U	بینی
	snivelled U	اب بینی
	cross eye U	کج بینی
	snivels U	اب بینی
	rheum U	اب بینی
	snivel U	اب بینی
	snoot U	بینی
	hawk nose U	بینی قوشی
	weltanschauung U	جهان بینی
	insights U	درون بینی
	quillet U	باریک بینی
	nostrils U	سوراخ بینی
	perspicuity U	روشن بینی
	expectations U	پیش بینی
	nose leather U	چرم بینی
	My nose is running. U	از بینی ام آب می آید
	astronomy U	طالع بینی
	xanthopsia U	زرد بینی
	megalopsia U	درشت بینی
	clairvoyance U	روشن بینی
	clairvoyance U	غیب بینی
	platyrrhine U	پهن بینی
	microscopy U	ذره بینی
	world view U	جهان بینی
	insight U	درون بینی
	perspicuity U	تیز بینی
	perdict U	پیش بینی
	rhiopharyngeal U	بینی حلقی
	forecasting U	پیش بینی
	anticipation U	پیش بینی
	ozena U	قرحه بینی
	outsight U	فاهر بینی
	retinoscopy U	شبکیه بینی
	outsight U	برون بینی
	otoscopy U	گوش بینی
	forecasted U	پیش بینی
	foresight U	پیش بینی
	rhinoscope U	بینی نگر
	prevision U	پیش بینی
	macropsia U	درشت بینی
	pessimistically U	ازروی بد بینی
	optimism U	نیک بینی
	megalopsis U	درشت بینی
	rhinology U	بینی شناسی
	optimism U	خوش بینی
	ornithoscopy U	مرغ بینی
	localism U	کوته بینی
	strology U	زایجه بینی
	subtility U	باریک بینی
	caution U	پیش بینی
	cautioned U	پیش بینی
	cautioning U	پیش بینی
	long siht U	دور بینی
	priggery U	خود بینی
	cautions U	پیش بینی
	telegnosis U	غیب بینی
	rhinal U	وابسته به بینی
	keenness of sight U	تیز بینی
	projection U	پیش بینی
	snuffer U	سوراخ بینی
	soothsayer U	فال بینی
	soothsaying U	فال بینی
	spectroscope U	طیف بینی
	spectroscopy U	طیف بینی
	lenticular U	ذره بینی
	stereoscopic U	برجسته بینی
	laryngoscopy U	حنجره بینی
	projections U	پیش بینی
	priggism U	اندک بینی
	isomorphism U	هم ریخت بینی
	forecasts U	پیش بینی
	hook nosed U	دارای بینی کج
	hook-nosed U	دارای بینی کج
	scintillating scotoma U	اخگر بینی
	nose U	بینی اسب
	vibrissa U	موی بینی
	prospectiveness U	پیش بینی
	polyopia U	چند بینی
	noses U	بینی اسب
	nostril U	سوراخ بینی
	to read people's hands U	کف بینی کردن
	to blow nose U	گرفتن بینی
	pregiurement U	پیش بینی
	self imprtance U	خود بینی
	lookahead U	پیش بینی
	introspection U	باطن بینی
	the tip of the nose U	نوک بینی
	the two nostrils U	دو سوراخ بینی
	finesse U	نکته بینی
	microscopic U	ذره بینی
	expectation U	پیش بینی
	nassal U	وابسته به بینی
	nasiform U	بینی شکل
	erythropsia U	سرخ بینی
	nasality U	وابستگی به بینی
	nares U	مجراهای بینی
	paranasal U	نزدیک بینی
	near sightedness U	نزدیک بینی
	near sight U	نزدیک بینی
	myopy U	نزدیک بینی
	microscopy U	ریز بینی
	nasion U	بیخ بینی
	nasitis U	اماس بینی
	forecast U	پیش بینی
	nasoscope U	بینی بین
	forcasting U	پیش بینی
	flat nosed U	پهن بینی
	fastidiousness U	باریک بینی
	false pride U	خود بینی
	astrology U	طالع بینی
	astrology U	اختر بینی
	nasology U	مبحث بینی
	nasolabial U	وابسته به لب و بینی
	abdominos'copy U	شکم بینی
	second sight U	روشن بینی
	sniffing U	بینی گرفتن
	mucus of the nose U	مخاط بینی
	sniffed U	بینی گرفتن
	sniff U	بینی گرفتن
	moon blindness U	روز بینی
	bridges U	برامدگی بینی
	bridged U	برامدگی بینی
	bridge U	برامدگی بینی
	clear sightedness U	روشن بینی
	sniffs U	بینی گرفتن
	worldview U	جهان بینی
	second sight U	دور بینی
	crystal gazing U	بلور بینی
	arrangements U	پیش بینی
	arrangement U	پیش بینی
	conchoscope U	بینی بین
	biopsy U	زنده بینی
	nasute U	گنده بینی
	genethlilogy U	زایچه بینی
	insolence U	خود بینی
	inferiority complexes U	خود کم بینی
	prognostication U	پیش بینی
	auguries U	پیش بینی
	augury U	پیش بینی
	night bilndness U	روز بینی
	precaution U	پیش بینی
	subtleties U	باریک بینی
	preparations U	پیش بینی
	nasal U	مربوط به بینی
	realism U	واقع بینی
	nasal U	وابسته به بینی
	myopia U	نزدیک بینی
	objectivity U	واقع بینی
	megalomania U	خودبزرگ بینی
	preparation U	پیش بینی
	prognostications U	پیش بینی
	subtlety U	باریک بینی
	inferiority complex U	خود کم بینی
	revisions U	باز بینی
	genethlilogy U	طالع بینی
	haemoscopy U	خون بینی
	stricture U	باریک بینی
	predictions U	پیش بینی
	strictures U	باریک بینی