English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wrought U اهنی که کمتر از سه درصد ذغال دارد و خیلی سخت و چکش خور است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
percentile U یکی از مجموعههای نودونه طرح کمتر از آنکه کل درصد چیزی از بین روند
undercool U خیلی کمتر از میزان لازم سردکردن
he has much merit U خیلی قابلیت دارد
It is much sought after خیلی طالب دارد.
it is of frequent U خیلی مورد دارد
it is wringing U خیلی تراست یا اب دارد
He takes ( heels) much interest in politics. U به سیاست خیلی علاقه دارد
She is too damned fussy U خیلی ادا واطوار دارد
beau U مردیکه خیلی بزن توجه دارد
This food is very nourshing . U این غذا خیلی قوت دارد
demand elasticity U درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
collieries U تجارت ذغال ذغال فروشی
colliery U تجارت ذغال ذغال فروشی
Life is ten percent what happens to you and ninety percent how you respond to it. U ده درصد از زندگی، اتفاقاتی است که برایتان می افتد و نود درصد باقی مانده زندگی واکنش شما به این اتفاقات است.
geometrical percentage U درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
he has a rushing business U کارش خوب گرفته است کارش خیلی رونق دارد
She is a bit too copy . U خیلی ناز دارد ( ناز میکند )
natural rate hypothesis U فرضیهای که بر اساس ان یک حداقل نرخ بیکاری وجود دارد که چنانچه میزان بیکاری از این حد کمتر شود در این صورت تورم با شتاب بیشتری افزایش می یابد . در این نرخ طبیعی بیکاری
scalar U متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
inventory fraction U نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
she has a well poised head U وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
paint oneself into a corner <idiom> U گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
i am very keen on going there U من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
go great guns <idiom> U موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
microfilms U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
sottovoce U صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
very low frequency U فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
centi- U درصد
percent U درصد
cent U درصد
cent- U درصد
rates U درصد
rate U درصد
percentages U درصد
percentage U درصد
cents U درصد
per cent U درصد
point U درصد
rattling U خیلی تند خیلی خوب
ponderous U خیلی سنگین خیلی کودن
percent salt U درصد نمک
weight percent U درصد وزنی
percentages U برحسب درصد
at % interest U با بهره 21 درصد
percentages U نسبت یا درصد
percentage U نسبت یا درصد
rate U نرخ [درصد]
volume percent U درصد حجمی
water content U درصد رطوبت
percentage U برحسب درصد
surcharge U درصد هزینههای اضافی
trial rate U درصد ازمایش یک محصول
percent U از قرار صدی درصد
what p do you receive? U چند درصد می گیرد
surcharges U درصد هزینههای اضافی
equilibrium moisture content U درصد رطوبت متعادل
case fatality rate U درصد مرگ و میر
ferruginous U اهنی
ferrous U اهنی
gratling U کف اهنی
ferrugineous U اهنی
pollen counts U درصد گردههای گیاهی در هوا
one hyndred percent column graph U نمودار یکصد درصد ستونی
odds-on U دارای احتمال بیش از 5 درصد
optimum moisture content U درصد رطوبت مناسب خاک
profit margins U درصد سود از فروش خالص
moisture content U درصد رطوبت موجود در خاک
profit margin U درصد سود از فروش خالص
pollen count U درصد گردههای گیاهی در هوا
an iron bar U میله اهنی
grate U میلههای اهنی
gratings U چارچوب اهنی
graters U پنجره اهنی
grater U پنجره اهنی
grate U قفس اهنی
rand U تسمهء اهنی
grates U قفس اهنی
grates U میلههای اهنی
grater U شبکه اهنی
grated U قفس اهنی
bars U میله اهنی
an iron nail U میخ اهنی
graters U شبکه اهنی
hood U کلاه اهنی
hoop iron U تسمه اهنی
martel de fer U چکش اهنی
gavelock U اهرم اهنی
furniture U ابزار اهنی
hoods U کلاه اهنی
iron plate U ورق اهنی
ironware U فروف اهنی
helmets U کلاه اهنی
steel helmet U کلاه اهنی
helmet U کلاه اهنی
grated U میلههای اهنی
ironstone U کانی اهنی
bar U میله اهنی
girder iron U تیر اهنی
ferreous U اهنی رنگ
iron barrel U بشکه اهنی
grating U چارچوب اهنی
What percentage of the people are literate? U چند درصد مردم با سواد هستند ؟
carbon U ذغال
carbon brush U ذغال
coke U ذغال کک
cokes U ذغال کک
peat U ذغال کک
nonferrous U بدون مواد اهنی
girth U بست اهنی وچرمی
plowhead U میله اهنی گاواهن
truss bridge U پل دارای اسکلت اهنی
surface plate U تراز فلزی یا اهنی
ferriferous U دارای مواد اهنی
flitched beam U تیر چوب اهنی
iron core choke U پیچک با هسته اهنی
iron core coil U پیچک با هسته اهنی
iron core transformer U مبدل با هسته اهنی
girder armature U ارمیچر تیر اهنی
steel helmet U کلاه خود اهنی
girths U بست اهنی وچرمی
effective beaten zone U منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
Of this amount Europe's share is 20 percent. U از این مقدار ۲۰ درصد مال اروپا است.
30% down payment against bank guaranty U ۳۰ درصد پیش پرداخت در برابر ضمانت بانکی
percentile U محاسبه شده بقرار هر صدی برحسب درصد
carbon fixed U ذغال ثابت
collier U ذغال گیری
carbon free U ذغال ازاد
lignite U ذغال قهوهای
collier U ذغال سنگ
collector brush U ذغال کلکتور
carboniferous U ذغال خیز
carbonize U ذغال ساختن
animal black U ذغال حیوانی
mine coal U ذغال معدن
coke per charge U ذغال کک شارژ
caking coal U ذغال کوره
coke breeze U پس مانده ذغال کک
mineral coal U ذغال معدنی
coal U ذغال سنگ
powdered coal U خاک ذغال
cokes U ذغال کک ساختن
pit coal U ذغال سنگ
carboniferous U ذغال دار
scuttling U سطل ذغال
dust coal U خاک ذغال
scuttles U سطل ذغال
scuttled U سطل ذغال
scuttle U سطل ذغال
coke U ذغال کک ساختن
breeze U پس مانده ذغال
charcoal U ذغال چوب
gas carbon U ذغال قرع
breezing U پس مانده ذغال
breezes U پس مانده ذغال
carbon U ذغال خالص
breezed U پس مانده ذغال
stapled U گیره کاغذ بست اهنی
nonferrous U غیراهنی فلزات غیر اهنی
graniteware U فروف اهنی لعاب داراشپزخانه
gauntlet U دستکش اهنی دعوت بمبارزه
gauntlets U دستکش اهنی دعوت بمبارزه
staple U گیره کاغذ بست اهنی
to lay down a railway U ساختمان راه اهنی را اغازکردن
helmet liner U استرکلاه اهنی یا کلاه خود
stapling U گیره کاغذ بست اهنی
caliper U پرگار اهنی اندازه گیر
pounce U خاکه ذغال ضربت
hard coal U ذغال سنگ سخت
coal mine U معدن ذغال سنگ
pounces U خاکه ذغال ضربت
puddle steel U فولاد ذغال گیری
pitch coal U ذغال سنگ قیری
coalfield U ناحیه ذغال خیز
activated carbon U ذغال فعال شده
pouncing U خاکه ذغال ضربت
powdered coal firing U سوخت خاک ذغال
pounced U خاکه ذغال ضربت
gas coal U ذغال سنگ گازی
bituminous coal U ذغال سنگ چاق
carbonate U بصورت ذغال دراوردن
activated charcoal U ذغال فعال شده
coal tar pitch U قیر ذغال سنگ
coal tar U قطران ذغال سنگ
soft coal U ذغال سنگ چاق
colliery U کان ذغال سنگ
bunker U انبار ذغال سنگ
coal gas U گاز ذغال سنگ
decolorizing carbon U ذغال رنگ زدا
peat U ذغال سنگ نارس
coking plant U کارخانه ذغال سازی
lignite U نوعی ذغال سنگ
soft coal U ذغال سنگ قیردار
bunkers U انبار ذغال سنگ
collieries U کان ذغال سنگ
coalfields U ناحیه ذغال خیز
dumb bell U میله اهنی دوسرگلوله داربرای ورزش
wedging U چوب اهنی ویژه ضربه برشی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com