English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 59 (7944 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rate U درصد
rates U درصد
cent U درصد
cent- U درصد
centi- U درصد
cents U درصد
per cent U درصد
percentage U درصد
percentages U درصد
point U درصد
percent U درصد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
demand elasticity U درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
Life is ten percent what happens to you and ninety percent how you respond to it. U ده درصد از زندگی، اتفاقاتی است که برایتان می افتد و نود درصد باقی مانده زندگی واکنش شما به این اتفاقات است.
geometrical percentage U درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
inventory fraction U نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
percentages U نسبت یا درصد
percent salt U درصد نمک
at % interest U با بهره 21 درصد
percentages U برحسب درصد
percentage U نسبت یا درصد
percentage U برحسب درصد
volume percent U درصد حجمی
water content U درصد رطوبت
weight percent U درصد وزنی
rate U نرخ [درصد]
percent U از قرار صدی درصد
what p do you receive? U چند درصد می گیرد
trial rate U درصد ازمایش یک محصول
equilibrium moisture content U درصد رطوبت متعادل
surcharges U درصد هزینههای اضافی
surcharge U درصد هزینههای اضافی
case fatality rate U درصد مرگ و میر
optimum moisture content U درصد رطوبت مناسب خاک
pollen counts U درصد گردههای گیاهی در هوا
pollen count U درصد گردههای گیاهی در هوا
odds-on U دارای احتمال بیش از 5 درصد
profit margin U درصد سود از فروش خالص
profit margins U درصد سود از فروش خالص
one hyndred percent column graph U نمودار یکصد درصد ستونی
moisture content U درصد رطوبت موجود در خاک
What percentage of the people are literate? U چند درصد مردم با سواد هستند ؟
Of this amount Europe's share is 20 percent. U از این مقدار ۲۰ درصد مال اروپا است.
percentile U محاسبه شده بقرار هر صدی برحسب درصد
30% down payment against bank guaranty U ۳۰ درصد پیش پرداخت در برابر ضمانت بانکی
effective beaten zone U منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
manning level U درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
gradients U درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
progressive rebate U تخفیفی که با بالا رفتن حجم خرید به درصد ان افزوده می گردد
gradient U درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
earthquake factor U مقدار درصد شتاب ثقلی که درطرح محاسبات ساختمانی منظور میگردد
percentile U یکی از مجموعههای نودونه طرح کمتر از آنکه کل درصد چیزی از بین روند
wrought U اهنی که کمتر از سه درصد ذغال دارد و خیلی سخت و چکش خور است
stacked U پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
stacks U پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
stack U پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
cross elasticity of demand U درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
commision agent U نماینده حق العمل کار نماینده یا عاملی که بصورت درصد به او پرداخت میشود
dud probability U درصد احتمال عمل نکردن گلوله یا اصابت نکردن ان
accelerator ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن را در مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصد یکی از معمولترین این مواد است
Recent search history Forum search
1اصلاح ترجمه
1however, since this matrix is also symmetrical across its leading diagonal, little more than 50 percent of it need be stored
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com