English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
that right inheres in him U ان حق باو تعلق میگیرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
quantity allowance U تخفیفی که به خرید عمده تعلق میگیرد
Other Matches
dependencies U تعلق
accru U تعلق
attachment U تعلق
dependency U تعلق
belongingness U تعلق پذیری
belonging to another U تعلق به غیر
accrues U تعلق گرفتن
accrue U تعلق گرفتن
accruing U تعلق گرفتن
belong U تعلق داشتن
belonged U تعلق داشتن
belongs U تعلق داشتن
incurrence U تعلق گرفتگی
intimacy principle U اصل تعلق
accrue U تعلق گرفتن
out of one's element <idiom> U جایی که به شخص تعلق ندارد
accruing U منتج گردیدن تعلق گرفتن
fixations U خیره شدگی تعلق خاطر
accrues U منتج گردیدن تعلق گرفتن
incidence U تعلق واقعی مالیات مشمولیت
royalty tonnage U ی که حق الامتیازبدان تعلق میگیردبتن شماری
fixation U خیره شدگی تعلق خاطر
neither fish nor fowl <idiom> U چیزی که به گروه مشخص تعلق ندارد
birthright U حقوقی که در اثر تولد بخص تعلق می گیرد
dutiable goods U کالایی که حقوق گمرکی یاعوارض دیگربدان تعلق می گیرد
rent U ان چه که به زمین به عنوان یکی ازعوامل تولید تعلق می گیرد
hydraulic cement U سیمانی که در زیر اب میگیرد
airy-fairy U کسی که خود را میگیرد
fully paid U که حقوق خودراتمام میگیرد
candlelit U اتاقیا میزیکهبا شمعنور میگیرد
hooker U قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
heliograph U دستگاهی که افتاب را اندازه میگیرد
all in contract U قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
hookers U قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
it is very easily done U بسیار اسان انجام میگیرد
weaner U کسیکه بچه را از شیر میگیرد
lunt U کبریتی که بکندی اتش میگیرد
the freak takes him U وسواس میگیردش وسواسش میگیرد
undertaker U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
bass clef U کلیدی که زیر f ومیان cقرار میگیرد
aneroid U فشارسنجی که فشار مطلق رااندازه میگیرد
fusion reactor U راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
nursling U بچهای که مورد موافبت قرار میگیرد
undertaking U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertakers U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
free haul U در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
His sculptures blend into nature as if they belonged there. U مجسمه های او به طبیعت طوری آمیخته میشوند انگاری که آنها به آنجا تعلق دارند.
sheet lighning U برقی که روشنایی ان پخش شده همه جا را میگیرد
it is ridiculously small U بقدری کوچک است که ادم خنده اش میگیرد
kelson or keelson U کالبدزیرین کشتی که روی تیرحمال قرار میگیرد
quarterback U بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
quarterbacks U بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
indian giver U کسی که چیزی بکسی میدهد وبعد انرا پس میگیرد
outwork U قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
grandfather clock U ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
grandfather clocks U ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
cross to bear/carry <idiom> U رنج دادن کاری بصورت دائمی انجام میگیرد
discs U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
decalescence point U دمایی که در ان تغییر شکل کریستالی در فولاد صورت میگیرد
disc U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
governesses U زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
ball and socket joint [مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
design points U ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد
hot test U تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
governess U زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
perfect infinitive U مصدری که با اسم مفعول ساخته میشودو جای ماضی کامل را میگیرد
bridges U سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
comas U پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
coma U پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
bridged U سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
working section U قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
bridge U سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
cold rolling U عملیاتی که برای افزایش سختی و استکام فولاد روی ان صورت میگیرد
gantline U رجه یا طنابی که برای بارکشی و اویختن لباس مورداستفاده قرار میگیرد
group contracts U قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
geomancer U کسیکه بادیدن خاک ریخته شده در روی زمین فال میگیرد
lighter aboard ship نحوه حمل سریع کالا که در آن دوبه و بار آن برروی کشتی قرار میگیرد
One day I want to have a horse of my very own. U روزی من می خواهم یک اسب داشته باشم که شخصا به من تعلق داشته باشد.
design strength U مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل
cw system U سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
naturally aspirated engine U موتور پیستونی بدون سوپرشارژر که ورود هوا به ان تحت فشار محیط صورت میگیرد
haulage U پولی که راه اهن بابت حمل ونقل قطارهای بیگانه در مسیر خود میگیرد
quick opener U بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود
hung start U شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
fusion welding U اتصال دولبه فلزی به یکدیگرکه با ذوب کردن مستقیم انهاصورت میگیرد و دو فلز درهم نفوذ میکنند
critical raynold's number U عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
tenant right U حقی است که درانقضای مهلت مقرر بابت تغییراتی که مستاجر در عین مستاجره داده و انتفاع ازانها ناتمام مانده است به وی تعلق می گیرد
gyro U برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
solariums U اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
solarium U اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
accent mark U علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
normative economics U اقتصاد اخلاقی اقتصاد رفاه که در ان قضاوت ارزشی صورت میگیرد
undertaking U کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
undertakers U کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
undertaker U کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
diabatic process U پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
stage payments U پرداختهای مرحلهای پرداختهای که در چند مرحله صورت میگیرد
aileron spar U تیرکی تنها درقسمتی از طول بال وجود دارد و نقاط لولاشدن فلپ به بال روی انهاقرار میگیرد
constant speed drive U چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
linter U ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com