English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 115 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
excess preserves U اندوخته بانکی بیش از حدی که قانونا" لازم است
Other Matches
clearing bank U بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
clearing banks U بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
ipso jure U قانونا
canonically U قانونا"
legally U قانونا"
juristically U قانونا"
lawfully U قانونا"
de jur U قانونا"
reportable incident U اتفاقی که قانونا باید گذارش داده شود
hoards U اندوخته
hoarded U اندوخته
hoard U اندوخته
in store U اندوخته
hoarding U اندوخته
reserved U اندوخته
hoardings U اندوخته
adnate U اندوخته
reserves U اندوخته
reserving U اندوخته
fallback U اندوخته
reserve U اندوخته
nest eggs U مایه اندوخته
reserve U اندوختن اندوخته
capital reserve U اندوخته سرمایه
store U انبارکردن اندوخته
reserving U اندوختن اندوخته
nest egg U مایه اندوخته
storing U انبارکردن اندوخته
storing U ذخیره اندوخته
reserves U اندوختن اندوخته
store U ذخیره اندوخته
dishoarding U کاهش اندوخته
reserve fund U وجوه اندوخته
gold reserve U اندوخته طلا
authentication U به سند یا رونوشت مصذق ان اعتبار و اقتدار قانونی دادن به نحوی که در مقام اثبات قانونا قابل ارائه باشد
bank check U چک بانکی
bank failure U ورشکستگی بانکی
bank liabilities U تعهدات بانکی
bank expansion U گسترش بانکی
bank interest U بهره بانکی
bank draft U حواله بانکی
bank draft U برات بانکی
bank discount U سپردههای بانکی
bank discount U تخفیف بانکی
bank giro U جیروی بانکی
banker's bill U صورتحساب بانکی
bank liabilities U بدهیهای بانکی
change over U انتقال بانکی
bank transfers U انتقالات بانکی
bank reserves U ذخایر بانکی
bank reserves U اندوختههای بانکی
bank pass book U دفترچه بانکی
consortium of bankers U کنسرسیوم بانکی
bank bond U ضمانت بانکی
bank loan U وام بانکی
bank discount U تنزیل بانکی
clearing U تهاتر بانکی
banking U کار بانکی
bank statement U صورتحساب بانکی
bank statements U صورتحساب بانکی
bank account U حساب بانکی
clearings U تهاتر بانکی
account with [at] a bank U حساب بانکی
bank guarantee U ضمانت بانکی
bank accounts U حساب بانکی
bank charge U هزینههای بانکی
bank charges U هزینههای بانکی
bank commission U کارمزد بانکی
bank contraction U انقباض بانکی
bank credit U اعتبار بانکی
bank deposit U سپرده بانکی
bank advance U وام بانکی
bank bill U حواله بانکی
bank rate U نرخ بانکی
bank holidays U تعطیلات بانکی
bank acceptance U قبولی بانکی
volume of bank credit U حجم اعتبارات بانکی
bank rate U نرخ بهره بانکی
banking deposit account U حساب سپرده بانکی
liability U تعهد موجودی بانکی
bank development U گسترش شبکه بانکی
checking account U حساب جاری بانکی
bank statement U صورت حساب بانکی
bank guarantee U ضمانت نامه بانکی
checking accounts U حساب جاری بانکی
bank statements U صورت حساب بانکی
liabilities U تعهد موجودی بانکی
letter of credit U اعتبار نامه بانکی
clearing U نقل وانتقال بانکی
joint account U حساب بانکی مشترک
clearings U نقل وانتقال بانکی
I deposited the money in my bank account . پول را به حساب بانکی ام ریختم
penny bank U بانکی که تا یک پنی هم میتوان در ان گذاشت
time deposit U سپردهء بانکی مدت دار
negotiating bank U بانکی که اسناد را معامله میکند
cashing U حواله پستی تلگرافی یا بانکی
cashed U حواله پستی تلگرافی یا بانکی
bank paper U چک تضمین شده سفته بانکی
bankable U قابل نقل وانتقال بانکی
bankbook U دفترحساب بانک دفترچه بانکی
cash U حواله پستی تلگرافی یا بانکی
giro U خدمات بانکی اداره پست
cashes U حواله پستی تلگرافی یا بانکی
discount rate U نرخ ثابت نزول بانکی
giros U خدمات بانکی اداره پست
notification U عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
land bank U بانکی که زمین را در برابر پول گرو بر میدارد
over-the-counter interbank transactions U داد و ستد بین بانکی در خارج از بورس
30% down payment against bank guaranty U ۳۰ درصد پیش پرداخت در برابر ضمانت بانکی
advising bank U بانکی که گشایش اعتبار اسنادی رابه ذینفع
demand deposit U سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
trust company U شرکت امین یا امانت دار بانکی که امانات وسپرده هارا نیز نگهمیدارد
holographic image [ذخیره داده به صورت تصویری که بعدا توسط بانکی از خانه های نوری و لیزر خوانده میشود.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com