English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
measure U اندازه داشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
angles U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it. <proverb> U اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
gage U اندازه گیر اندازه گرفتن
sizes U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
longest U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
money to burn <idiom> U بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
longed U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long- U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longer U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
measure U 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
to keep down U زیرفرمان خودنگاه داشتن دراطاعت خود داشتن
to keep up U از افسرده شدن نگاه داشتن باذنگاه داشتن
gauges U اندازه اندازه گیر
gauged U اندازه اندازه گیر
gauge U اندازه اندازه گیر
cost U قیمت داشتن ارزش داشتن
mean U مقصود داشتن هدف داشتن
proffered U تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffering U تقدیم داشتن عرضه داشتن
meanest U مقصود داشتن هدف داشتن
to have by heart U ازحفظ داشتن درسینه داشتن
proffers U تقدیم داشتن عرضه داشتن
meaner U مقصود داشتن هدف داشتن
proffer U تقدیم داشتن عرضه داشتن
hoping U انتظار داشتن ارزو داشتن
hopes U انتظار داشتن ارزو داشتن
hoped U انتظار داشتن ارزو داشتن
differed U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differing U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
abhorring U بیم داشتن از ترس داشتن از
abhorred U بیم داشتن از ترس داشتن از
differs U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
resides U اقامت داشتن مسکن داشتن
abhors U بیم داشتن از ترس داشتن از
resided U اقامت داشتن مسکن داشتن
hope U انتظار داشتن ارزو داشتن
reside U اقامت داشتن مسکن داشتن
differ U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
upkeep U بهنگام نگه داشتن . نگه داشتن وسایل در حالت فعال
lead a dog's life <idiom> U زندگی سخت داشتن ،زندگی سگی داشتن
long for U اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
to have something in reserve U چیزی بطوراندوخته داشتن چیزی درپس داشتن
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
symmetric U هم اندازه
so far forth U تا ان اندازه
beyond measure U بی اندازه
attack size U اندازه تک
screamingly U بی اندازه
gauges U اندازه
how far <adv.> U تا چه اندازه ای
to what extent <adv.> U تا چه اندازه ای
hecatompet U [اندازه صد پا]
extent U اندازه
in what way <adv.> U تا چه اندازه ای
soupcon U اندازه کم
meters U اندازه
meter U اندازه
immensely U بی اندازه
immense U بی اندازه
sizes U اندازه
inordinately U بی اندازه
isodiametric U هم اندازه
infintesimal U بی اندازه
tract U اندازه
tracts U اندازه
gauge=gage U اندازه
size U اندازه
measurer U اندازه
deal U اندازه
deals U اندازه
measure U اندازه
inordinate U بی اندازه
immeasurable U بی اندازه
immoderately U بی اندازه
bulk U اندازه
gauge U اندازه
floor length U اندازه کف
what U چه اندازه
in part <idiom> U تا یک اندازه
gauged U اندازه
fitted U اندازه
magnitude U اندازه
dimensions U اندازه
degree U اندازه
measurement U اندازه
measurements U اندازه
to size up U اندازه
indefinite U بی اندازه
dimension U اندازه
To some extent. Within limits. U تا اندازه ای
rather U تا یک اندازه
equalling U : هم اندازه
isometric U هم اندازه
isometrics U هم اندازه
equals U : هم اندازه
dealt U اندازه
what is your size? U اندازه
degrees U اندازه
metre U اندازه
metres U اندازه
quantum U اندازه
equal U : هم اندازه
equaled U : هم اندازه
equaling U : هم اندازه
equalled U : هم اندازه
graded ruller U خط کش اندازه دار
doses U اندازه معین
gray scale U اندازه خاکستری
in part U تایک اندازه
immeasurableness U بزرگی بی اندازه
imside dimension U اندازه داخلی
dose U اندازه معین
how much U چقدر چه اندازه
dosed U اندازه معین
gauger U اندازه گیر
dosing U اندازه معین
gauge cock U اندازه نما
measurement U اندازه گیری
doubled up U اندازه دو برابر
doubled U اندازه دو برابر
formats U اندازه شکل
gage U اندازه نما
gage=gauge U پیمانه اندازه
isometeric contraction U انقباض هم اندازه
gaging U اندازه گیری
double U اندازه دو برابر
outsize U اندازه غیرمعمولی
fathoms U اندازه گرفتن
metering U اندازه گیری
format U اندازه شکل
illmitable U بی اندازه حدناپذیر
spans U اندازه گرفتن
fittest U اندازه بودن
fits U اندازه بودن
sizes U به اندازه کردن
fit U اندازه بودن
linear momentum U اندازه حرکت
sizes U اندازه بعدساختمان
liner momentum U اندازه حرکت
load limit U اندازه بار
span U پوشش اندازه
long measure U اندازه درازا
parameters U شرح اندازه
limiting size U اندازه محدود
spans U پوشش اندازه
spanning U اندازه گرفتن
as much as never before <adv.> U به اندازه بی سابقه
limit U اندازه وسعت
speeds U اندازه سرعت
spanning U پوشش اندازه
installation dimension U اندازه نصب
mounting dimension U اندازه نصب
speed U اندازه سرعت
fathom U اندازه گرفتن
spanned U پوشش اندازه
larged sized U اندازه بزرگ
span U اندازه گرفتن
fathomed U اندازه گرفتن
fathoming U اندازه گرفتن
parameter U شرح اندازه
circular measure U اندازه کمان
gauges U اندازه گرفتن
gauges U اندازه تفنگ
gauges U اندازه گیر
calibration standard U اندازه کالیبراسیون
measuring U اندازه گیر
bourne U اندازه جوی
gauging U اندازه گیری
body size U اندازه بدن
modules U اندازه میزان
gauged U اندازه گیر
gauged U اندازه تفنگ
chordal measure U اندازه وتر
module U اندازه میزان
caliper U اندازه گرفتن
gauge U اندازه گرفتن
modules U اندازه گیری
gauge U اندازه تفنگ
gauge U اندازه گیر
gauged U اندازه گرفتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com