English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
deflection U انحناء خم سازی
deflections U انحناء خم سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
curvature U انحناء مقدار انحناء
curvature U انحناء
curve U انحناء
curves U انحناء
curving U انحناء
deflexion U انحناء
infelection U انحناء
incurve U انحناء
camber U انحناء
cambers U انحناء
inflexion U انحناء
total curvature U انحناء کل
flexuosity U انحناء
flexture U انحناء
flexion U انحناء
tortuosity U انحناء
flexure U انحناء
wind U انحناء
winds U انحناء
flection U انحناء
crookedness U انحناء و کج شدگی
radius of curvatupe U شعاع انحناء
degree of curve U درجه انحناء
pliancy U انحناء پذیری
limsy U قابل انحناء
wiry U قابل انحناء
limpsey U قابل انحناء
inflexible U انحناء ناپذیر
compound curve U انحناء مرکب
radius of curvature U شعاع انحناء
limpsy U قابل انحناء
inflexibility U سفتی انحناء نا پذیری
inflexibly U بطور غیرقابل انحناء
flatfoot U ازبین رفتن انحناء کف پا
inflexions U انحناء صرف فعل
flexibly U بطور قابل انحناء
inflections U انحناء صرف فعل
inflection U انحناء صرف فعل
pliable U انحناء پذیر نرم شدنی
aspheric U شبیه کره انحناء دار
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
curvaceous U دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
losse jointed U دارای مفاصل نرم وقابل انحناء
curvacious U دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
semirigid U دارای مخزن گاز استوانهای شکل وقابل انحناء
geostrophic U وابسته به نیروی انحناء وپیچیدگی یا انقباضی که دراثرگردش زمین ایجادمیشود
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
individualization U تک سازی
pavement U کف سازی
individuation U تک سازی
flection U خم سازی
pavements U کف سازی
deflexion U خم سازی
local anasthesia U سر سازی
padding U له سازی
idolization U بت سازی
truncation U بی سر سازی
retortion U خم سازی
individualised U تک سازی
retortion U کج سازی
individualises U تک سازی
individualizes U تک سازی
individualising U تک سازی
individualize U تک سازی
individualized U تک سازی
individualizing U تک سازی
flooring U کف سازی
bridge building U پل سازی
repk lection U پر سازی
stylization U مد سازی
bridgework U پل سازی
compaction U تو پر سازی
idealized U دلخواه سازی
synchronization U همزمان سازی
idealises U دلخواه سازی
idealising U دلخواه سازی
idealize U دلخواه سازی
idealizes U دلخواه سازی
modulation U سوار سازی
simplify U ساده سازی
simplifies U ساده سازی
unification U یکی سازی
decentralization U نامتمرکز سازی
sterilization U سترون سازی
modernization U نوین سازی
refrigeration U سرد سازی
idealizing U دلخواه سازی
idealised U دلخواه سازی
synchronization U همگاه سازی
summarization U خلاصه سازی
renewals U تازه سازی
renewal U تازه سازی
subtilization U نرم سازی
coaching U اماده سازی
acidification U اسید سازی
activation U فعال سازی
activation barrier U سد فعال سازی
afforestment U جنگل سازی
reconstruction U دوباره سازی
reconstructions U دوباره سازی
storage U ذخیره سازی
sculptures U پیکره سازی
sculptures U مجسمه سازی
supersession U لغو سازی
suppression U موقوف سازی
sculpture U مجسمه سازی
manifestation U اشکار سازی
refreshingly U دوباره سازی
manifestations U اشکار سازی
refreshing U دوباره سازی
sculpture U پیکره سازی
tankage U مخزن سازی
schemed U سامان سازی
schemes U سامان سازی
revelation U فاش سازی
floors U کف سازی کردن
revelations U فاش سازی
floored U کف سازی کردن
floor U کف سازی کردن
systemization U اسلوب سازی
suffocation U خفه سازی
scheme U سامان سازی
the d. U فن شبیه سازی
immunization U ایمن سازی
frame-up U پرونده سازی
frame-ups U پرونده سازی
tanning U چرم سازی
tenderization U نازک سازی
severance U جدا سازی
portrayal U مجسم سازی
housing U خانه سازی
portrayals U مجسم سازی
test construction U ازمون سازی
churning U کره سازی
enslavement U بنده سازی
mimicry U شکلک سازی
detection U نمایان سازی
detection U اشکار سازی
disclosures U فاش سازی
accommodation U برون سازی
accommodations U برون سازی
urbanization U شهری سازی
disclosure U فاش سازی
ordering U مرتب سازی
afforestation U جنگل سازی
planning U زمینه سازی
netting U تور سازی
inversion U وارون سازی
ceramics U سفال سازی
modelling U قالب سازی
inversions U وارون سازی
slitting U میخ سازی
scaling U مقیاس سازی
the drama U فن شبیه سازی
simplifying U ساده سازی
trituration U نرم سازی
exclusion U محروم سازی
fading U محو سازی
enrichment U غنی سازی
humanization U مردمی سازی
nationalization U ملی سازی
industrialization U صنعتی سازی
universalization U همگانی سازی
verbalization U فعل سازی
versification U نظم سازی
versification U قافیه سازی
verthrow U سرنگون سازی
milling U ارد سازی
assimilation U همگون سازی
pacification U ارام سازی
insulate U عایق سازی
strangling U خفه سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com