English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 58 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stay there till i return U انجا بمانیدتامن برگردم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Please listen carfully for the telephone tI'll I come back . U لطفا" گوش ات به تلفن با شد تامن برگردم
state chicken U در رهگیری هوایی یعنی سوخت من در حال تمام شدن است بایستی برای تجدیدسوخت برگردم
state lamb U در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی ندارم که رهگیری انجام دهم و برگردم
there U به انجا
wherever U انجا که
thither U انجا
therof U از انجا
thereat U در انجا
there U انجا
thence U از انجا
whereon U در انجا
wherefrom U که از انجا
whence U که از انجا چه جا
so far forth U تا انجا
yonder U انجا
i know that place by sight U انجا را
thither U به انجا
it is not half bad U انجا بداست
here and there U اینجا انجا
thenceforward U از انجا ببعد
it is impossible to live there U در انجا میسرنیست
for a iknow U تا انجا که می دانم
as for as i know U تا انجا که من میدانم
as far as possible U تا انجا که میشد
away U مرتبا از انجا
as far as possible U تا انجا که بتوان
within living memory U تا انجا که مردمان زنده
whereat U که بدان جهت که در انجا
we used to play there U ما انجا بازی میکردیم
there was not a soul U ذی نفسی انجا نبود
i went there particularly to U یک کاره انجا رفتم
there U دراین موضوع انجا
i went there in my own U شخصا` انجا رفتم
i stayed there for days U سه روز انجا ماندم
he no longer went there U دیگر انجا نرفت
i did not find a there U کسی را در انجا نیافتم
iam a to go there U از رفتن به انجا خجالت می کشم
at the top of one's bent U تا انجا که می توان تحمل کرد
the population is stationary U شماره نفوس انجا کم وزیادنمیشود
i put the population at 0000 U نفوس انجا را 00002 تن براورد می کنم
see if he is still there U به بیند او هنوز انجا است یانه
he went there in black U اوبا جامه سیاه انجا رفت
hydrotherapeutic U بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
hydropath establishment U بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
limbers U ناودانهای طرفین ته کشتی که از انجا اب به منبع تلمبه میرسد
passing lane U فاصله بین دو یار که میتوان از انجا توپ را پاس داد
load line U خط دورکشتی که وقتی کشتی کاملا بارگیری شداب تا انجا میرسد
fitting shop U کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
to ring the changes U کاری راتا انجا که بتوان باشکال گوناگون انجام دادن
barnstormed U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorming U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorms U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorm U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
i am very keen on going there U من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
statitizing U فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
it is impossible to live there U نمیشود در انجا زندگی کرد زندگی
tontine U تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com