English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gradation U انتقال تدریجی
gradations U انتقال تدریجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
roll back U به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
phases U معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
phased U معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
phase U معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
indeterminate change of station U انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
electronic funds transfer U انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
transfers U انتقال دادن نقل کردن انتقال
transferring U انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfer U انتقال دادن نقل کردن انتقال
baseband transmission U روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
transfer processing U امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
upload U انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
signaled U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
xmodem U یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
signalled U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
transfer rate U نسبت انتقال سرعت انتقال
transfer ladle U کفچه انتقال چمچمه انتقال
slows U تدریجی
imperceptible U تدریجی
gradatory U تدریجی
gradational U تدریجی
gradual U تدریجی
piecemeal U تدریجی
progressive U تدریجی
step by step U تدریجی
step-by-step U تدریجی
step wise U تدریجی
slowest U تدریجی
slower U تدریجی
slowed U تدریجی
slow U تدریجی
slowing U تدریجی
step by step excitation U تحریک تدریجی
fail soft U با خرابی تدریجی
living death U مرگ تدریجی
delelopment U تکامل تدریجی
scale down U کاهش تدریجی
quantizer U تدریجی کننده
quantize U تدریجی کردن
piecemeal U بتدریج تدریجی
progressive paralysis U فلج تدریجی
piecemeal U بطور تدریجی
evanescence U زوال تدریجی
corrosion U فساد تدریجی
progressive relaxation U ارمیدگی تدریجی
evolution U تکامل تدریجی
progressive assambly U نصب تدریجی
progress payments U پرداخت تدریجی
instillation U ریزش تدریجی
insti U تلقین تدریجی
erosion U تحلیل تدریجی
gradualness U تدریجی بودن
graduality U تدریجی بودن
fail soft U تخریب تدریجی
insti U ریزش تدریجی
progressive burning U سوزش تدریجی
partial shipment U حمل تدریجی
fail softly U با خرابی تدریجی
glaucoma U کوری تدریجی
progressional U دارای پیشرفت تدریجی
progressive burning U سوختن تدریجی خرج
intergradation U محو سازی تدریجی
instilment U ریزش و تلقین تدریجی
evolution U تحول تکامل تدریجی
insinuation U نفوذ دخول تدریجی
evanescence U فقدان تدریجی ناپایداری
gas degeneration U فساد تدریجی گازی
processes U پیشرفت تدریجی ومداوم
process U پیشرفت تدریجی ومداوم
gradual U شیب تدریجی واهسته
graduating U تغییر تدریجی کردن
graduates U تغییر تدریجی کردن
graduate U تغییر تدریجی کردن
progressive cookery U پخت تدریجی غذای یکان
evolutionism U اصول ترقی و تکامل تدریجی
lysis U سقوط وزوال تدریجی مرض
abklingen U محو شدن تدریجی احساس
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
lysate U محصول زوال وفساد تدریجی سلول
atmospheric corrosion U فساد تدریجی در اثر مجاورت با هوا
striptease U رقص همراه با برهنگی تدریجی رقاصه
frequency drift U تغییر تدریجی فرکانس یک فرستنده یا اسلاتور
escalation U افزایش تدریجی شدت و وسعت میدان جنگ
winder U گرم شدن تدریجی بدن و افزودن برسرعت
accrual U افزایش تدریجی مقدار یا ارزش چیزی بخصوص پول
lamb's tongue U [کاهش تدریجی نرده پله ها شبیه انتهای زبان]
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
choke U از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
scalogram U نمایش وارائه ارقام واشکال از صور ساده بصور مشکل تدریجی
chokes U از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
choked U از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
scallywag U نمایش وارائه ارقام واشکال از صور ساده بصور مشکل تدریجی
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
gum U رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
creep U تغییر شکل تدریجی و کند ولی پیوسته یک ماده تحت تاثیرنیروی ثابت با تنش مداوم
gummed U رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
creeps U تغییر شکل تدریجی و کند ولی پیوسته یک ماده تحت تاثیرنیروی ثابت با تنش مداوم
gums U رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gumming U رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
light and heavy system U روش تمرین وزنه برداری بافزونی تدریجی وزنه
hangover U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
skimming U محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
degressive burning U اشتعال طولانی اشتعال تدریجی خرج
data processing U پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
intuitions U انتقال
intuition U انتقال
transformation U انتقال
shift U انتقال
transfer U انتقال
transportation U انتقال
transferring U انتقال
transfers U انتقال
transmission U انتقال
conveyance U انتقال
conveyances U انتقال
downloading U انتقال
negotiation U انتقال
assignment U انتقال
negotiations U انتقال
abaloenation U انتقال
assignments U انتقال
displacement U انتقال
migration U انتقال
mittimus U انتقال
metabasis U انتقال
marque U انتقال
conduction U انتقال
line shaft U انتقال
transmissions U انتقال
conductance U انتقال
shifts U انتقال
shifted U انتقال
transfer line U خط انتقال
move U انتقال
shift U انتقال
bail arm U انتقال
devolution U انتقال
transitions U انتقال
transmission line U خط انتقال
transition U انتقال
transter U انتقال
turn over U انتقال
transference U انتقال
transfer check U انتقال
conveys U انتقال
translation U انتقال
conveyed U انتقال
convey U انتقال
conveying U انتقال
translations U انتقال
block move U انتقال بلوک
assignment of contract U انتقال قرارداد
block transfer U انتقال بلوک
asynchronous transmission U انتقال غیرهمزمان
transmittance U انتقال سرایت
alienor U انتقال دهنده
rapidness U سرعت انتقال
speediness U سرعت انتقال
alienable U قابل انتقال
alienator U انتقال دهنده
speed of action U سرعت انتقال
transport number U عدد انتقال
transmittancy U انتقال سرایت
capital flow U انتقال سرمایه
carry over U انتقال دادن
deed of transfer U انتقال نامه
transmissive U قابل انتقال
counter transference U انتقال متقابل
crawl carry U انتقال خزشی
data communication U انتقال اطلاعات
data transfer U انتقال داده ها
transmission tower U برج انتقال
deed of transfer U سند انتقال
conveying capacity U قدرت انتقال
conveyable U قابل انتقال
cessionary U انتقال گیرنده
change over U انتقال بانکی
conditional transfer U انتقال شرطی
transmittal U انتقال سرایت
conductible U قابل انتقال
convect U انتقال یافتن
transmissive U انتقال یافته
block transfer U انتقال کندهای
convection U انتقال گرما
convection U انتقال برق
bail U واگذاری انتقال
alacrity [speed] U سرعت انتقال
transfers U انتقال دادن
celerity U سرعت انتقال
transferred U انتقال یافته
gear U انتقال دادن
geared U انتقال دادن
gears U انتقال دادن
alienated U انتقال شده
negotiator U انتقال دهنده
negotiators U انتقال دهنده
rapidity U سرعت انتقال
wireless transmission U انتقال بی سیم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com