English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
work U انتقال انرژی برابرحاصلضرب نیرو در جابجایی نقطه اثر ان
worked U انتقال انرژی برابرحاصلضرب نیرو در جابجایی نقطه اثر ان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
might U نیرو انرژی
fielded U محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی
fields U محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی
field U محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی
transfer case U جعبه انتقال نیرو
energy transmission U انتقال انرژی
power transmission U انتقال انرژی
power transfer U انتقال انرژی
energy transfer U انتقال انرژی
point of application of a force U نقطه فرود نیرو
rammed U بازوی انتقال نیرو سگدست
shafts U محور انتقال دهنده نیرو
rams U بازوی انتقال نیرو سگدست
shaft U محور انتقال دهنده نیرو
ram U بازوی انتقال نیرو سگدست
velocity of energy transmission U سرعت انتقال انرژی
propeller shaft U میل گردان محور انتقال نیرو
zero point energy U انرژی نقطه صفر
ranges U جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ
range U جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ
ranged U جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ
photon U ذره بنیادی انرژی الکترومگنتیک که از انتقال یک
hydraulic fluid U سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
concurrence U تلاقی دو نیرو در یک خط عملیات نقطه تلاقی همزمان بودن
virtual level U تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
diabatic process U پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
evacuation U تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
shift instruction U دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
rightsizing U فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
tasks U جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
task U جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
service peculiar U امور اختصاصی یک قسمت یایک نیرو مخصوص یک نیرو
pair production U تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
intrinsic energy U انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
energy transition U عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
indeterminate change of station U انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
electronic funds transfer U انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
transfers U انتقال دادن نقل کردن انتقال
transferring U انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfer U انتقال دادن نقل کردن انتقال
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
european unclear a energy agency U اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
baseband transmission U روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
fission to yield ratio U توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
marks U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
azimuth U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
upload U انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
transfer processing U امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
signaled U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
xmodem U یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
signalled U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
transfer ladle U کفچه انتقال چمچمه انتقال
transfer rate U نسبت انتقال سرعت انتقال
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point U نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
sound absorption U خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
displacement ton U تن جابجایی
head posisioning U جابجایی هد
commutation U جابجایی
dislocation U جابجایی
displacement U جابجایی
displeacement of water U جابجایی اب
relocation U جابجایی
deplacement U جابجایی
convection U جابجایی
handling U جابجایی
litter relay point U نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
commutativity U جابجایی پذیری
commutation rules U قواعد جابجایی
block move U جابجایی بلوک
doppler frequency U جابجایی دوپلر
cost of removal U هزینه جابجایی
field displacement U جابجایی میدان
angular displacement U جابجایی زاویهای
hydride shift U جابجایی هیدریدی
alkyl shift U جابجایی الکیلی
stokes shift U جابجایی استوک
static relocation U جابجایی ایستا
commutation relation U رابطه جابجایی
shifted U جابجایی شعاعی
shifted U جابجایی مرکزقوس
bimolecular displacement U جابجایی دو مولکولی
shift reagent U واکنشگر جابجایی
shifts U جابجایی شعاعی
commutative U جابجایی پذیر
commutative law U قانون جابجایی
image shift U جابجایی تصویر
allach U جابجایی بساوشی
chemical shift U جابجایی شیمیایی
shear displacements U جابجایی برشی
materials handling U جابجایی مواد
shift U جابجایی شعاعی
shift U جابجایی مرکزقوس
allesthesia U جابجایی بساوشی
shifts U جابجایی مرکزقوس
relocation register U ثبات جابجایی
dislocation defect U نقص جابجایی
displacement current U جریان جابجایی
associative shift U جابجایی تداعی
dynamic relocation U جابجایی پویا
eluviation U جابجایی خاک
handling of goods U جابجایی امتعه
handling of goods U جابجایی کالا
program relocation U جابجایی برنامه
doppler shift U جابجایی دوپلر
relocation factor U ضریب جابجایی
commutative rule U خاصیت جابجایی [ریاضی]
sand cone method U طریقه جابجایی ماسه
cargo handling at port U جابجایی کالا در بندر
blue shift U جابجایی به سوی ابی
allochiria U جابجایی بساوشی متقارن
matrixes U جابجایی سط ر و ستون در آرایه
Abelian group [math.] U گروه جابجایی [ریاضی]
translation U جابجایی [ریاضی] [فیزیک]
ammunition handler U متصدی جابجایی مهمات
rotation U جابجایی سط ر و ستون در یک آرایه .
commutative law U خاصیت جابجایی [ریاضی]
commutative property U خاصیت جابجایی [ریاضی]
image displacement U تغییر یا جابجایی تصویرتلویزیون
commutative group [math.] U گروه جابجایی [ریاضی]
itineration U ازیک جابجایی دیگر
free movement of capital U ازادی جابجایی سرمایه
hubble effect U جابجایی به سوی قرمز
red shift U جابجایی به سوی قرمز
modular constraint U محدودیت در جابجایی تصاویر
handling charges U هزینههای جابجایی کالا
stock handling cost U هزینه جابجایی موجودی
drunkennes U خطای جابجایی یا لغزش
advection U جابجایی افقی هوا
matrix U جابجایی سط ر و ستون در آرایه
output per unit of displacement U توان در واحد جابجایی
allocheiria U جابجایی بساوشی متقارن
point to point network U شبکه نقطه به نقطه
point-to-point connection U اتصال نقطه به نقطه
pointillism U نقاشی نقطه نقطه
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
Abelian group [math.] U گروه جابجایی پذیر [ریاضی]
shifted U جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه
chemical shift equivalent protons U پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
globally U تابع جابجایی که یک قطعه متن
chemical shift non equivalent protons U پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر
commutative group [math.] U گروه جابجایی پذیر [ریاضی]
shifts U جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه
global U تابع جابجایی که یک قطعه متن
cartridges U دیسک سخت قابل جابجایی
shift U جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه
removable U آنچه قابل جابجایی است
cartridge U دیسک سخت قابل جابجایی
shift U جابجایی ریاضی راست داده در کلمه
shifts U جابجایی ریاضی راست داده در کلمه
displacement U جابجا شدن جابجایی تغییر مکان
shifts U جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
shift U جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
shifted U جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
righted U جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست
right U جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست
righting U جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست
shifted U جابجایی ریاضی راست داده در کلمه
break up point U نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
data leakage U جابجایی غیر قانونی داده ازامکانات کامپیوتری
centure of pressure travel U جابجایی خطی مرکز فشار درامتداد وتر
machine address U مقدار یک عبارت که تحت تاثیر جابجایی در برنامه نباشد
shifted U دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
directories U SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری
shift U دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
shifts U دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
directory U SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری
distributing U چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
distributes U چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com