Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
seller's option
U
انتخاب فروشنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
radio button
U
شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
vendor
U
فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendors
U
فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
target selector
U
دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
tree
U
روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
sophistication
U
نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
ineligibility
U
عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
checks
U
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checked
U
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check
U
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
menu item
U
یک انتخاب در فهرست انتخاب
supplier
U
فروشنده
salesmen
U
فروشنده
dealers
U
فروشنده
monger
U
فروشنده
vendors
U
فروشنده
frontsman
U
فروشنده
bargainer
U
فروشنده
alienator
U
فروشنده
suppliers
U
فروشنده
dealer
U
فروشنده
salesman
U
فروشنده
seller
U
فروشنده
sellers
U
فروشنده
shopman
U
فروشنده
salespersons
U
فروشنده
salesperson
U
فروشنده
vender
U
فروشنده
sales clerk
U
فروشنده
sales clerks
U
فروشنده
sales man
U
فروشنده
salesgirl
U
فروشنده
sales woman
U
فروشنده زن
salesgirls
U
فروشنده
vendor
U
فروشنده
salespeople
U
فروشنده
saleswomen
U
زن فروشنده
saleswoman
U
زن فروشنده
computer salesman
U
فروشنده کامپیوتر
saleswomen
U
بانوی فروشنده
counter jumper
U
فروشنده دکان
duopoly
U
در انحصار دو فروشنده
computer vendor
U
فروشنده کامپیوتر
saleswoman
U
بانوی فروشنده
tallyman
U
فروشنده اقساطی
caveat venditor
U
اخطار به فروشنده
runner
U
فروشنده سیار
traveling man
U
فروشنده سیار
dealers
U
فروشنده معاملات چی
dealer
U
فروشنده معاملات چی
runners
U
فروشنده سیار
traveling salesman
U
فروشنده سیار
seller's option
U
اختیار فروشنده
seller's market
U
بازار فروشنده
salesclerk
U
فروشنده مغازه
sales man
U
فروشنده سیار
marginal seller
U
فروشنده نهائی
sellers surplus
U
مازاد فروشنده
supplier evaluation
U
ارزیابی فروشنده
tipsters
U
فروشنده اطلاعات در شرطبندی
counterbid
U
جواب خریداربه فروشنده
third party vendor
U
فروشنده دسته سوم
supplier at arm's length
U
فروشنده آزاد
[اقتصاد]
aytomobile dealer
U
فروشنده یا دلال اتومبیل
hardwareman
U
فروشنده افزارواسباب فلزی
outfitters
U
فروشنده لوازم شکار
touted
U
فروشنده اطلاعات شرطبندی
caveat venditor
U
ملتفت بودن فروشنده
haberdashers
U
فروشنده لباس مردانه
outfitter
U
فروشنده لوازم شکار
offeror
U
فروشنده عرضه کننده
bottlegger
U
فروشنده مشروب قاچاق
cutler
U
فروشنده الات برنده
trinketer
U
فروشنده جواهر بدلی
touting
U
فروشنده اطلاعات شرطبندی
ex warehouse
U
تحویل در انبار فروشنده
touts
U
فروشنده اطلاعات شرطبندی
herborist
U
فروشنده گیاهان طبی
herbalist
U
فروشنده گیاهان طبی
haberdasher
U
فروشنده لباس مردانه
tipster
U
فروشنده اطلاعات در شرطبندی
herbalists
U
فروشنده گیاهان طبی
ironmongers
U
فروشنده اهن الات
ironmonger
U
فروشنده اهن الات
plumassier
U
فروشنده پرهای ارایشی
herbist
U
فروشنده گیاهان طبی
stationers
U
فروشنده لوازم التحریر
stationer
U
فروشنده لوازم التحریر
tout
U
فروشنده اطلاعات شرطبندی
tipster
U
فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
gold import point
U
طلای خالص به فروشنده میدهد
tipsters
U
فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
stapler
U
فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
value added reseller
U
فروشنده تکمیلی دسته دوم
asking price
U
قیمت مورد مطالبهی فروشنده
corsetiere
U
فروشنده شکم بند زنانه
hawker
U
فروشنده دوره گرد وجار زن
clerks
U
کارمند دفتری فروشنده مغازه
clerk
U
کارمند دفتری فروشنده مغازه
hawkers
U
فروشنده دوره گرد وجار زن
staplers
U
فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
suppliers rating
U
درجه بندی نمودن فروشنده ها
private treaty
U
معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار
drysalter
U
فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی
price taker
U
خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
rollover
U
صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
vendors
U
کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
represent
U
عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
represented
U
عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
vendor
U
کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
represents
U
عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
controlled reprisal
U
انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
right of stoppage in transitu
U
حق امتناع از تسلیم مال التجاره در حال حمل برای فروشنده
tie in sales
U
حالتی که دران فروشنده چند کالا رابصورت مجموعه میفروشد
seller's market
U
بازاری که در ان اختیار معامله وتصمیم گیری در دست فروشنده است
del credere
U
ضمانت فروشنده حق العمل کار نسبت به معتبر بودن خریدار
caveat venditor
U
یعنی فروشنده مسئول معایب کالای فروخته شده میباشد
free on quay
U
قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
ex works
U
یک از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را در محل خود به خریدار تحویل میدهد
discount register
U
دفتر ثبت تخفیفها و امتیازاتی که از طرف فروشنده به خریدار داده شده است
ex ship
U
یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالا را در بندرمقصد و درکشتی به خریدارتحویل میدهد
ex quay
U
یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالا را در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
free on rail
U
قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
free carrier
U
یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
particular lien
U
حق حبس مخصوص حق حبسی است برای فروشنده یا سازنده کالای بخصوص نسبت به ان کالا
delivered at frontier
U
یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالای موردمعامله را در مرز تعیین شده تحویل میدهد
c.i.f.
U
یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را به هزینه خود و باپرداخت حق بیمه لازم در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
choice
U
انتخاب
choicer
U
انتخاب
francs
U
حق انتخاب
options
U
انتخاب
choices
U
انتخاب
option
U
انتخاب
option
U
حق انتخاب
franc
U
حق انتخاب
franchise
U
حق انتخاب
franchises
U
حق انتخاب
options
U
حق انتخاب
selecting
U
انتخاب
choicest
U
انتخاب
excerption
U
انتخاب
drafts
U
انتخاب
delegacy
U
انتخاب
selection
U
انتخاب
selections
U
انتخاب
drafted
U
انتخاب
draft
U
انتخاب
suffrage
U
حق انتخاب
election
U
انتخاب
S HTTP
U
سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
choiceless
U
محروم از حق انتخاب
freedom to choose
U
ازادی در انتخاب
selective
U
قابل انتخاب
selective
U
مبنی بر انتخاب
selective
U
انتخاب کننده
choosey
U
انتخاب کننده
chip select
U
انتخاب تراشه
circuit switching
U
انتخاب مدار
chooser
U
انتخاب کننده
project selection
U
انتخاب پروژه
choice of technology
U
انتخاب تکنولوژی
cooptation
U
انتخاب درونی
choosing
U
انتخاب کردن
sifts
U
انتخاب کردن
opts
U
انتخاب کردن
choose
U
انتخاب کردن
direct selection
U
انتخاب مستقیم
economic choice
U
انتخاب اقتصادی
faulty selection
U
انتخاب غلط
social selection
U
انتخاب اجتماعی
opting
U
انتخاب کردن
opted
U
انتخاب کردن
to make a choice of
U
انتخاب کردن
freedom of choice
U
ازادی انتخاب
ikons
U
راهنمای انتخاب
chooses
U
انتخاب کردن
eligible
U
شایسته انتخاب
eligible
U
قابل انتخاب
pick out
<idiom>
U
انتخاب کردن
cs
U
انتخاب تراشه
sifted
U
انتخاب کردن
sift
U
انتخاب کردن
opt
U
انتخاب کردن
impluse selection
U
انتخاب ایمپولز
screening, screenings
U
انتخاب کردن
mischoice
U
انتخاب غلط
route selection
U
انتخاب مسیر
elective
U
دارای حق انتخاب
electives
U
دارای حق انتخاب
mischoose
U
بد انتخاب کردن
outvoter
U
انتخاب کننده
pickup
U
انتخاب رشد
pitch upon
U
انتخاب کردن
choosy
U
انتخاب کننده
natural selection
U
انتخاب طبیعی
picked
U
انتخاب شده
chose
U
انتخاب کرده
switched line
U
خط انتخاب شده
preselection
U
انتخاب مقدماتی
scracity and choice
U
کمیابی و انتخاب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com