Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
suspension of arms
U
اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
protempore
U
موقت شاغل مقامی بطور موقت
holding area
U
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
holding anchorage
U
لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
intrim
U
موقت
interim
U
موقت
pontoon bridge
U
پل موقت
temporary
U
موقت
provisional
U
موقت
pontoon
U
پل موقت
adhoc
U
موقت
makeshift
U
موقت
pontoons
U
پل موقت
pro tempore
U
موقت
temporary storage
U
انباره موقت
temporary road
U
راه موقت
the pro tem chief
U
رئیس موقت
temporary marriage
U
ازدواج موقت
stopgaps
U
چاره موقت
coffer dam
U
سد انحرافی موقت
x site
U
انبار موقت
dazzling
U
کوری موقت
charge d'affaires of the embassy
U
کاردار موقت
term insurance
U
بیمه موقت
temporary works
U
کارهای موقت
kluged
U
ترسیم موقت
temporary wife
U
زوجه موقت
temporary structures
U
ساختمانهای موقت
temporary storage
U
حافظه موقت
dazzle
U
کوری موقت
dazzles
U
کوری موقت
temporal life
U
زندگی موقت
suspension
U
اخراج موقت
cofferdam
U
بند موقت
bretex
U
سنگر موقت
provisional scrip
U
تصدیق موقت
stopgap
U
چاره موقت
temporary duty
U
ماموریت موقت
bretise
U
سنگر موقت
bretesse
U
سنگر موقت
suspensions
U
اخراج موقت
protem
U
موقتا موقت
temporarily
U
بطور موقت
temporary gauge
U
اشل موقت
buffer
U
حافظه موقت
drop tank
U
تانک موقت
temporary hardness
U
سختی موقت
tabernacle
U
پرستشگاه موقت
modulus vivendi
U
قار موقت
modus vivendi
U
توافق موقت
temporalty
U
بطور موقت
bretess
U
سنگر موقت
brettys
U
سنگر موقت
bretisee
U
سنگر موقت
temporary duty
U
شغل موقت
timbering
U
چوبست موقت
interim certificates
U
گواهی موقت
lean-to
U
پناهگاه موقت
lean-tos
U
پناهگاه موقت
provisional
U
به طور موقت
bridging leon
U
وام موقت
bridging leon
U
اعتبار موقت
dazzled
U
کوری موقت
interim plan
U
برنامههای موقت
interim financing
U
پرداخت موقت
ischemia
U
کم خونی موقت
short time duty
U
کار موقت
false work
U
حائل موقت
detention pending trial
U
حبس موقت
suspension of arms
U
اتش بس موقت
tentative
U
ازمایشی موقت
debarkation hospital
U
بیمارستان موقت
armistice
U
صلح موقت
blackout
U
بیهوشی موقت
blackouts
U
بیهوشی موقت
armistices
U
صلح موقت
lapsing
U
برگشت انحراف موقت
acting sublieutenant
U
ناوبان دوم موقت
locumtenens
U
کفیل جانشین موقت
transient ischemia
U
کم خونی موضعی موقت
air commodore
U
سرتیپ موقت هوایی
provisional order
U
دستور موقت اداری
provisional scrip
U
تصدیق موقت سهام
interim injunction
U
حکم توقیف موقت
beach dump
U
انبار موقت ساحلی
lapse
U
برگشت انحراف موقت
lapses
U
برگشت انحراف موقت
convening authority
U
فرماندار موقت نظامی
pontoons
U
پل موقت نظامی زدن
drug holiday
U
ترک موقت دارو
convening authority
U
مقام صلاحیتدار موقت
alternate water terminal
U
بارانداز ابی موقت
pontoon
U
پل موقت نظامی زدن
cover note
U
بیمه نامه موقت
shadow memory
U
حافظه ثانوی موقت
shells
U
برنامه خروج موقت
rendezvous area
U
منطقه تجمع موقت
scrip
U
گواهی نامه موقت
provisional statement
U
صورت وضعیت موقت
hard
U
خطای موقت در سیستم
shelling
U
برنامه خروج موقت
shell
U
برنامه خروج موقت
harder
U
خطای موقت در سیستم
hardest
U
خطای موقت در سیستم
kludge
U
سخت افزار موقت
provisional assignee
U
مدیر تصفیه موقت
covering note
U
بیمه نامه موقت
provisorily
U
بطور شرطی یا موقت
juryrig
U
برپا کردن موقت
pontonier
U
مامور پل موقت سازی
pontoneer
U
مامور پل موقت سازی
provisionally
U
بطور موقت عجالتا"
remainder
U
حالت تعلیق
keyboard buffer
U
حافظه موقت صفحه کلید
stopgap
U
وسیله موقت دریچه انسداد
stopgaps
U
وسیله موقت دریچه انسداد
progress payments
U
پرداختهای موقت یا علی الحساب
registering
U
ذخیره موقت دستورات اجرایی
tenancy
U
مدت اجاره مالکیت موقت
truces
U
متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
register
U
ذخیره موقت دستورات اجرایی
tenancies
U
مدت اجاره مالکیت موقت
truces
U
قرارداد متارکه موقت جنگ
truce
U
متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
time charter
U
کرایه کردن موقت کشتی
registers
U
ذخیره موقت دستورات اجرایی
quia timet
U
قرار تامین دستور موقت
truce
U
قرارداد متارکه موقت جنگ
parleying
U
مذاکره درباره صلح موقت
parley
U
مذاکره درباره صلح موقت
parleyed
U
مذاکره درباره صلح موقت
kludge
U
سیستم نرم افزار موقت
juryrig
U
سوار کردن موقت وسایل
fifo
U
فضای ذخیره سازی موقت
parleys
U
مذاکره درباره صلح موقت
to be in suspension
U
در حالت تعلیق بودن
suspension
U
تعلیق دستگاه تعلیق محور تعلیق خودرو جلوگیری کردن
suspensions
U
تعلیق دستگاه تعلیق محور تعلیق خودرو جلوگیری کردن
print
U
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
dazzle
U
سوسو زدن کور کردن موقت
clipboards
U
1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
clipboard
U
1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
transient
U
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
jumpers
U
اتصال موقت روی تخته مدار
suspended animation
U
وقفه موقت فعالیتهای حیاتی وغیره
prints
U
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
blips
U
عقب زدن اتومبیل بطور موقت
blip
U
عقب زدن اتومبیل بطور موقت
transients
U
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
dazzling
U
سوسو زدن کور کردن موقت
dazzled
U
سوسو زدن کور کردن موقت
dazzles
U
سوسو زدن کور کردن موقت
transient
U
خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
outputs
U
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
secondary
U
وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
coffer-dam
U
[مانع موقت آب بین دو ردیف شمعها]
jumper
U
اتصال موقت روی تخته مدار
output
U
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
printed
U
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
transients
U
خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
hypostasis
U
موجود فرضی حالت تعلیق
holding area
U
منطقه توقف موقت
[هوا فضا]
[هوانوردی ]
yard track
U
ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
task
U
ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
transient
U
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
tasks
U
ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
stationed
U
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
stations
U
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
workfile
U
یک کپی موقت از برنامه یی که در حال ویرایش است
registers
U
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
stack
U
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
stacked
U
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
stacks
U
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
register
U
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
station
U
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
holding station
U
محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
registering
U
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
transients
U
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
intermediate
U
فضای موقت حافظه برای موضوعاتی که پردازش می شوند
supersedeas
U
دستور موقت دادگاه در موردخودداری از انجام یا ادامه کاری
softer
U
که به طور موقت در سخت افزار ذخیره شده است
soft
U
که به طور موقت در سخت افزار ذخیره شده است
softest
U
که به طور موقت در سخت افزار ذخیره شده است
scratch
U
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratches
U
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratching
U
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratched
U
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
temporary storage
U
ثبات حافظه موقت برای نتیجه عملیات ALU
registers
U
فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
heap
U
فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد
registers
U
فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
comment
U
ناتوان کردن موقت یک دستور با قرار دادن آن در محل توضیحات
registering
U
فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
commented
U
ناتوان کردن موقت یک دستور با قرار دادن آن در محل توضیحات
register
U
فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
cooling-off periods
U
دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
receivers
U
ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
short run
U
زمان موقت مدتی که در طی ان مقدارتولید یک کالا را نمیتوان تغییر داد
register
U
فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
heaping
U
فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد
heaps
U
فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com