English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
anachronism U اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
anachronisms U اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chronology U شرح وقایع بترتیب زمانی علم ترتیب تاریخ
electronic journal U فایل خلاصه شرح وقایع دریک ترتیب زمانی فعالیتهای پردازشی انجام شده توسط کامپیوتر
range error U اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
realistic deterrence U میخکوب کردن حقیقی استراتژی سد کردن پیشروی کمونیسم در دنیا ممانعت حقیقی از پیشرفت کمونیسم
glitch U یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitches U یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
random processing U پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
schedule U ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
scheduled U ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedules U ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
collocation U ترتیب نوبت و ترتیب پرداخت بدهی به طلبکاران
out of place <idiom> U درجایی اشتباه ،درزمان اشتباه بودن
chains U 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chain U 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
I consider that a mistake. [I regard that as a mistake.] U این به نظر من اشتباه است. [این را من اشتباه بحساب می آورم.]
firing order U ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
developments U فهور
development U فهور
emersion U فهور
appearances U فهور
peep U فهور
apparitions U فهور
peeping U فهور
peeps U فهور
Epiphany U فهور
emergence U فهور
penetrance U فهور
appearance U فهور
manifestations U فهور
turn up U فهور
peeped U فهور
manifestation U فهور
outbursts U فهور
apparition U فهور
outburst U فهور
turn-ups U فهور
recrvdescence U فهور مجد د
developer liquid U مایع فهور
outbreaks U فهور شیوع
developer agent U ماده فهور
reoccur U فهور مجدد
track production U فهور هدف
income U ریزش فهور
developer U دوای فهور
developer agent U عامل فهور
outbreak U فهور شیوع
reapparition U فهور مجدد
developers U دوای فهور
disposure U فهور عکس
glinting U فهور انی زودگذر
glint U فهور انی زودگذر
developers U دستگاه فهور عکس
theophany U فهور خدابه انسان
metol U دوای فهور فیلم
glinted U فهور انی زودگذر
developer U دستگاه فهور عکس
glints U فهور انی زودگذر
reapparition U فهور دوم باره
Epiphany U فهور و تجلی عیسی
recrudescence U فهور مجدد برگشتگی
minute U یادداشت وقایع
minute book U دفتر وقایع
chronology U وقایع نگاری
historify U وقایع نگار
chronicler U وقایع نویس
record of events U ثبت وقایع
log U ثبت وقایع
annalist U وقایع نگار
logs U ثبت وقایع
happenstance U وقایع اتفاقی
minute U گزارش وقایع
outcrops U فهور چینه درسطح زمین
diapositive U فهور عکس روی اسلایدشفاف
outcrop U فهور چینه درسطح زمین
high contrast developer U دستگاه فهور با تغایر بالا
batting order U ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
the occurrences of the day U رویداهای یا وقایع روز
record of events U دفتر ثبت وقایع
log U ثبت کردن وقایع
deck log U دفتر وقایع دریانوردی
logs U ثبت کردن وقایع
deck log U دفتر وقایع ناو
pro-active U گرایش به ایجاد وقایع
sportswriter U وقایع نگار ورزشی
annals U وقایع سالیانه سالنامه
flight log U دفتر وقایع پرواز
rough log U دفترچه وقایع ناو
personas U اشخاص یک کتاب
few men U اشخاص کمی
great persons U اشخاص بزرگ
omnium gatherum U مجموعه اشخاص
artificial persons U اشخاص حقوقی
personae U اشخاص یک کتاب
person perception U ادراک اشخاص
persona U اشخاص یک کتاب
natural persons U اشخاص طبیعی
many a man U بسا اشخاص
many people U خیلی اشخاص
these people U این اشخاص
so many menŠso many minds U هر چه اشخاص بیشتر
many persons U خیلی اشخاص
knowledge of persons U شناسایی اشخاص
displaced persons U اشخاص پناهنده
chiliasm U اعتقاد به فهور مجدد هزارساله مسیح
incident U ناگهان اتفاق افتادن فهور کردن
incidents U ناگهان اتفاق افتادن فهور کردن
horizontal event numbering U شماره گذاری افقی وقایع
station log U دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
vertical events numbering U شماره گذاری عمودی وقایع
parish register U دفتر ثبت وقایع سه گانه
muster book U دفتر ثبت وقایع روزانه
daybook U دفتر ثبت وقایع روزانه
flight log U دفتر ثبت وقایع پرواز
refit book U دفتر یادداشت وقایع دریایی
Trifling ( small) happenings of life . U اتفاقات ( وقایع )کوچک زندگی
inter alia U میان اشخاص دیگر
adhominem U حمله یا اعتراض به اشخاص
dog paddle U شنای اشخاص مبتدی
offences against persons U جرائم بر علیه اشخاص
panels U صورت اسامی اشخاص
panel U صورت اسامی اشخاص
blacklist U صورت اشخاص بدحساب
blacklisting U صورت اشخاص بدحساب
criss-cross U امضای اشخاص بیسواد
criss-crossed U امضای اشخاص بیسواد
criss-crosses U امضای اشخاص بیسواد
criss-crossing U امضای اشخاص بیسواد
blacklists U صورت اشخاص بدحساب
play off <idiom> U رفتار مختلف با اشخاص
withindoors U اشخاص داخل منزل
to suck eggs U اشخاص ازموده ترازخودراپنددادن
blacklisted U صورت اشخاص بدحساب
through the grapevine <idiom> U از اشخاص دیگری پرسیدن
postmillennialist U معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
postmillenarian U معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
trend U مسیر انجام کار سیر وقایع
diaries U دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
chronicles U شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
diary U دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
chronicling U شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
log engineering U دفتر ثبت وقایع موتور ناو
chronicled U شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
station log U دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
trains U سلسله وقایع توالی حیله جنگی
fatidic U وابسته به پیش گویی حوادث و وقایع
trained U سلسله وقایع توالی حیله جنگی
train U سلسله وقایع توالی حیله جنگی
chronicle U شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
trends U مسیر انجام کار سیر وقایع
interested parties U اشخاص ذی نفع یا علاقه مند
subjects of international law U اشخاص حقوق بین الملل
sucker list <idiom> U لیستی از اشخاص ساده لوح
he is not of that type U ازان قبیل اشخاص نیست
high-powered U مرکب از اشخاص بلندپایه و قدرتمند
common touch U استعدادایجاد حس همدردی وتعاون در اشخاص
lonely hearts U اشخاص مجرد و خواهان مصاحب
exposures U در معرض دید قرار گرفتن فاهر شدن فهور
imagery exploitation U مدار تهیه و فهور و استفاده از اطلاعات عکس هوایی
exposure U در معرض دید قرار گرفتن فاهر شدن فهور
context sensitive help key U کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
slates U ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
Give me a full account of the events. U جریان کامل وقایع را برایم تعریف کنید
slated U ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
slate U ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
intelligentsia U اشخاص با هوش و خردمند طبقه روشنفکر
round up U جمع اوری اشیا یا اشخاص پراکنده
One must not judge by appearances . U بظاهر اشخاص نباید قضاوت کرد
apportionment U تقسیم پولی بین اشخاص ذی نفع
dais U سکوب مخصوص جلوس اشخاص برجسته
efective U حقیقی
real U حقیقی
true U حقیقی
actual U حقیقی
truest U حقیقی
truer U حقیقی
veracious U حقیقی
genuine U حقیقی
unfeigned U حقیقی
intrinsic U حقیقی
acidosis U فساد خون در اشخاص مبتلا به بیماری قند
covenantor U اجتماع اشخاص هم پیمان برای انجام کاری
get one's own way <idiom> U اجبار اشخاص برای انجام هر کاری که تو میخواهی
mixed laws U قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
damage U صدمهای که به اشیا ونه اشخاص وارد شود
actual resistivity U مقاومت حقیقی
actual movement U حرکت حقیقی
down-to-earth U حقیقی واقعی
absolute magnitude U قدر حقیقی
true north U شمال حقیقی
real time U زمان حقیقی
true course U راه حقیقی
true or real focus U کانون حقیقی
observed altitude U ارتفاع حقیقی
truer U حقیقی کردن
true power U توان حقیقی
natural person U شخص حقیقی
true score U نمره حقیقی
true value U مقدار حقیقی
true mean U میانگین حقیقی
down to earth U حقیقی واقعی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com