Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
demagogisme
U
استفاده نامشروع از احساسات حاد و تعصبات عوام و مردم کوچه و بازار به منظور وصول به اهداف سیاسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
terrorism
U
عقیده به لزوم ادمکشی و ایجاد وحشت دربین مردم و یا سیستم فکری یی که هر نوع عملی را برای رسیدن به اهداف سیاسی جایز می داند
satyagraha
U
اصطلاح ابداعی گاندی پیشوای نهضت ملی هند برای به کار بردن قدرت روحی به جای خشونت وشدت عمل برای وصول به اهداف سیاسی و اجتماعی
sectarianize
U
با احساسات و تعصبات مسلکی امیختن
Religious (political) fanaticism
U
تعصبات مذهبی ( سیاسی )
commonest
U
: مردم عوام
commoners
U
: مردم عوام
common
U
: مردم عوام
go to the school of hard knocks
<idiom>
U
در کوچه و بازار یاد گرفتن
commonalty
U
عوام الناس توده مردم
looted
U
استفاده نامشروع
loots
U
استفاده نامشروع
loot
U
استفاده نامشروع
coalition
U
در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
coalitions
U
در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
plebeianism
U
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
fabianism
U
نحله سوسیالیستی معتدل که به سال 4881 درانگلستان تشکیل شد و در واقع پایه حزب کارگر محسوب میشود . اصحاب این مسلک باعقاید مارکس در زمینه لزوم کشمکش طبقاتی و نیز انقلاب و شدت عمل جهت وصول به اهداف سوسیالیزم موافقت ندارند
job
U
کار مزدی کردن یک جا خریدن و به خرده فروش فروختن استفاده نامشروع کردن از
jobs
U
کار مزدی کردن یک جا خریدن و به خرده فروش فروختن استفاده نامشروع کردن از
appliance computer
U
سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
walras law
U
براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
mysticism
U
در عرصه سیاست به استفاده ازروشهای پیچیده و اسرارامیزدر تاسیسات سیاسی اطلاق میشود
precedents
U
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
precedent
U
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
statute of fraud
U
قوانین ضد کلاهبرداری قوانینی که در سال 7761میلادی در زمان چارلزیازدهم در انگلستان به تصویب رسید و هدف اصلی ان جلوگیری از گواهی دروغ و پیمان شکنی و استفاده نامشروع از عدم حضور ذهن گواهان در محکمه بود
imperialism
U
سیاست مبتنی بر استفاده از وسایل سیاسی برای بسط قدرت اقتصادی درخارج از محدوده کشورامپریالیستی
liquidity perference
U
جدولی که میزان پولهایی را که مردم جهت استفاده از ربح انهاراکد گذاشته اند نشان میدهد
Racial prejudice prevails in some countries.
U
دربرخی کشورها تعصبات نژادی وجود دارد
oem
U
Equipment Original شرکت یا سازمانی که کامپیوترها وتجهیزات دستگاه جانبی را به منظور استفاده از انها درمحصولات و تجهیزاتی که بعدا" به مشتریان فروخته خواهد شد خریداری می نمایدسازنده تجهیزات اصلی anufacturer
del credere agent
U
نمایندهای که متعهد به وصول طلبها میباشد نمایندهای که وصول مطالبات راتقبل مینماید
apolitical
U
دارای شخصیت غیر سیاسی بی علاقه بامور سیاسی
dumping
U
فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
self determination
U
استقلال سیاسی یک ملت و عدم تاثیرنیروهای خارجی درتصمیمات و روشهای سیاسی و اقتصادی و نظامی واجتماعی ان
cipher
U
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
ciphers
U
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
cyphers
U
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
market research
U
تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
political ties
U
هم بستگیهای سیاسی وابستگیهای سیاسی اتحادسیاسی
fair
U
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairer
U
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairest
U
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairs
U
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
Farahan
U
فراهان
[این ناحیه در استان مرکزی با بافت های هراتی، میناخانی و گل حنائی در قرن نوزدهم میلادی بازار جهانی خوبی داشته و شاخص آن استفاده از پودهای آبی و صورتی بوده است.]
democracies
U
مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
democracy
U
مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
immunity
U
مصونیت سیاسی مصونیت دیپلماسی عدم تبعیت مامور سیاسی خارجی ازمقررات قانونی کشور مرسل الیه است
politics
U
علم سیاسی امور سیاسی
political circles
U
محافل سیاسی دوایر سیاسی
plebiscite
U
مردم خواست رای قاطبه مردم
popular
U
مردم پسند و مناسب حال مردم
plebiscites
U
مردم خواست رای قاطبه مردم
market failure
U
شکست بازار نارسائی بازار
to never let yourself get to thinking like them
<idiom>
U
نگذارند که نفوذ بقیه مردم مجبورشان بکند طرز فکر مانند بقیه مردم داشته باشند
[اصطلاح روزمره]
plan targets
U
اهداف برنامه
qualitative objectives
U
اهداف کیفی
quantitative objectives
U
اهداف کمی
monetary targets
U
اهداف پولی
theories of punishment
U
اهداف مجازات
policy objectives
U
اهداف موردنظر
economic goals
U
اهداف اقتصادی
complementary goals
U
اهداف مکمل
policy objectives
U
اهداف سیاستی
conflicting goals
U
اهداف متضاد
macroeconomic goals
U
اهداف اقتصاد کلان
reestablishment of diplomatic relations
U
برقراری مجدد روابط سیاسی اعاده روابط سیاسی
broaching
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
illegitimate
U
نامشروع
unlawful
U
نامشروع
fradulent
U
نامشروع
illegal
U
نامشروع
general purpose machine
U
دستگاه برای اهداف مختلف
illegitimately
U
بطور نامشروع
illegaly
U
به طور نامشروع
unlawfully
U
بطور نامشروع
illegitimate child
U
طفل نامشروع
immoral earning
U
درامد نامشروع
imperial decree
U
درامد نامشروع
illicit earning
U
درامد نامشروع
natural child
U
بچه نامشروع
liaison
U
رابطه نامشروع
liaisons
U
رابطه نامشروع
illegitimate
U
حرامزاده نامشروع
politic
U
سیاسی نماینده سیاسی
all purpose machine
U
دستگاه برای اهداف مختلف انیورسال
multi purpose vehicle
U
وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
market value
U
در بازار قیمت بازار
intimacy
U
رابطه نامشروع جنسی
gravy train
U
منبع در امد نامشروع
illegutimation
U
نادرستی نامشروع خوانی
gravy trains
U
منبع در امد نامشروع
software mointor
U
برنامهای که برای اهداف سنجش بکار می رود
home rule
U
حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
illicit
U
قاچاقی نامشروع غیر مجاز
bribed
U
رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribes
U
رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribe
U
رشوه پردازی پرداخت نامشروع
putative father of an illegitimate child
U
پدر مفروض فرزندی نامشروع
bribing
U
رشوه پردازی پرداخت نامشروع
alleys
U
کوچه
lanes
U
کوچه
mutt
U
سگ کوچه
alley
U
کوچه
lane
U
کوچه
alleyways
U
کوچه
mutts
U
سگ کوچه
byroad
U
پس کوچه
by lane
U
پس کوچه
street
U
کوچه
streets
U
کوچه
transversal
U
اجرای هر جمله از یک برنامه برای اهداف اشکال زدایی
packages
U
برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
packaged
U
برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
package
U
برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
bayonetting
U
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
bayonetted
U
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
bayonets
U
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
check sum
U
جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
bayonet
U
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
third estate
U
عوام
commons
U
عوام
the common people
U
عوام
popular
U
عوام
community
U
عوام
laity
U
عوام
plebs
U
عوام
communities
U
عوام
the vulgar
U
عوام
gamine
U
دختر کوچه
dead lock
U
کوچه بن بست
alley way
U
کوچه تاریک
an off street
U
کوچه فرعی
streetwalker
U
زن کوچه گرد
blind alleys
U
کوچه بن بست
cul de sac
U
کوچه بن بست
blind a lley
U
کوچه بن بست
blind alley
U
کوچه بن بست
by street
U
کوچه پرت
by lane
U
کوچه فرعی
allee
U
کوچه باغ
by way
U
کوچه پرت
cul-de-sac
U
کوچه بن بست
bystreet
U
کوچه پرت
impasse
U
کوچه بن بست
avenues
U
کوچه باغ
avenue
U
کوچه باغ
collective goods
U
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
populations
U
تعداد مردم مردم
population
U
تعداد مردم مردم
market socialism
U
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
inferences
U
مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
inference
U
مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
demagogism
U
عوام فریبی
subclass
U
طبقه عوام
underclass
U
طبقه عوام
roturier
U
از طبقه عوام
rabble-rouser
U
عوام انگیز
the common people
U
عوام الناس
vulgarization
U
عوام پسندسازی
vulgarian
U
ادم عوام
demagogy
U
عوام فریبی
populace
U
عوام الناس
rabble-rousers
U
عوام انگیز
demagogical
U
عوام فریب
lower class
U
طبقه عوام
House of Commons
U
مجلس عوام
high sounding
U
عوام فریب
high-sounding
U
عوام فریب
vulgus
U
عوام الناسی
rabble rouser
U
عوام انگیز
demagogic
U
عوام فریب
patois
U
لهجه عوام
general assembly
U
مجلس عوام
mudlark
U
بچه کوچه گرد
gamin
U
بچه کوچه گرد
street arab
U
بچه کوچه گرد
gutter snipe
U
بچه کوچه گرد
Ill got ill used.
<proverb>
U
چیزى که از راه نامشروع بدست آید خیر ندارد .
demagog
U
ادم عوام فریب
Pied Piper
U
عوام انگیز
[سیاست]
demagogue
U
ادم عوام فریب
demagogues
U
ادم عوام فریب
rabble-rouser
U
عوام انگیز
[سیاست]
snide
U
ادم عوام فریب
vulgarizer
U
عوام پسند کننده
mobocracy
U
حکومت عوام الناس
booboisie
U
طبقه عوام الناس
plebeianize
U
در طبقه عوام اوردن
House of Commons
U
مجلس عوام انگلیس
plebeians
U
عضو طبقه عوام
plebeian
U
عضو طبقه عوام
to lead somebody to believe not to be aware of something
U
خود را به کوچه علی چپ زدن
glade
U
خیابان یا کوچه جنگل درختستان
Don't act like you were clueless!
U
خودت را به کوچه علی چپ نزن!
glades
U
خیابان یا کوچه جنگل درختستان
lanes
U
کوچه ساختن منشعب کردن
lane
U
کوچه ساختن منشعب کردن
critical path analysis
U
تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند تابه اهداف خود برسند و نیز PERT
turpis causa
U
عوض نامشروع و غیر قانونی که باعث فساد عقد میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com