Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pertrosal bone
U
استخوان سنگی یاحجری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hyprostosis
U
رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
stela
U
ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
stele
U
ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
green stick
U
شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy
U
برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
lithoprint
U
با چاپ سنگی چاپ کردن عکس از روی چاپ سنگی برداشتن
astragalus
U
استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
zygoma
U
استخوان قوس وجنه استخوان گونه
syynostosis
U
ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
periosteum
U
پوشش استخوان ضریع استخوان
condyle
U
مهره استخوان- برامدگی استخوان
ischium
U
استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
occiput
U
استخوان قمحدوه استخوان پس سر
vomer
U
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
rock fill dam
U
سد سنگی
petrolsal
U
سنگی
petrean
U
سنگی
petrous
U
سنگی
lithic
U
سنگی
stoney
U
سنگی
barrier reef
U
سد اب سنگی
monolithic
U
تک سنگی
stony
U
سنگی
lithoid
U
سنگی
equiponderance
U
هم سنگی
clapper bridge
U
پل سنگی
cordon
U
ازاره سنگی
lithograph
U
چاپ سنگی
gabion
U
تور سنگی
lithographs
U
چاپ سنگی
rock salt
U
نمک سنگی
rock wash
U
پوشش سنگی
lithography
U
چاپ سنگی
stonework
U
ساختمان سنگی
polyantography
U
چاپ سنگی
lithographic print
U
چاپ سنگی
stone lining
U
روکش سنگی
stone lining
U
پوشش سنگی
layer of rock
U
طبقه سنگی
layer of rock
U
لایه سنگی
Stone Age
U
پارینه سنگی
Lantern-cross
U
صلیب سنگی
paleolithic
U
دیرینه سنگی
autography
U
چاپ سنگی
mesolithic
U
میانه سنگی
paleolithic
U
پارینه سنگی
bracket
U
کژ پشت سنگی
eolith
U
اسکله سنگی
concretion
U
سنگی شدن
cordons
U
ازاره سنگی
stone work
U
کار سنگی
breccia
U
جوش خرده سنگی
bed rock ledge
U
لایه سنگی کف بستر
hard pan
U
قشر سنگی شده
checkstone
U
گیره سنگی کوهنوردی
boulder well
U
چاه قلوه سنگی
stone ballast
U
مصالح شکسته سنگی
basaltic stratum
U
لایه سیاه سنگی
columnar basalt
U
ستونهای سیاه سنگی
lithography
U
روش چاپ سنگی
snowdrifts
U
تره تیزک سنگی
dutch stonewall
U
دیوار سنگی هلندی
snowdrift
U
تره تیزک سنگی
calcify
U
اهکی یا سنگی کردن
catapult
[British E]
U
تیر و کمان سنگی
slingshot
[American E]
U
تیر و کمان سنگی
weather moulding
U
سنگی که اب باران راردمیکند
en delit
U
میل ستون سنگی
stone
U
سنگ میوه سنگی
aggregate
U
کلوخه مصالح سنگی
aggregates
U
کلوخه مصالح سنگی
stones
U
سنگ میوه سنگی
stoning
U
سنگ میوه سنگی
photolighograph
U
عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
stone work
U
ساختمان سنگی بنایی با سنگ
Celtic cross
U
[چلیپا سنگی تاریخی سلتی]
dry mansory
U
[دیوار سنگی خشکه چین]
stonewall formation
U
اسکلت پیادهای دیوار سنگی
greybeard
U
کوزه سنگی برای باده
obelisks
U
ستون هرمی شکل سنگی
aggregate cement ratio
U
نسبت مواد سنگی به سیمان
aguilla
U
[ستون هرمی شکل سنگی]
obelisk
U
ستون هرمی شکل سنگی
high cross
U
[صلیب سنگی دوره آنگلوساکسون]
dripstone
U
سنگی که اب باران راردمیکند ابریز
hermes
U
هرمس
[تندیس سنگی چار پیکر]
neolith
U
الت سنگی مربوط به عصرحجر جدید
lithoidal
U
دارای شکل سنگ یا ساختمان سنگی
herm
U
هرمس
[تندیس سنگی چار پیکر]
his leg rested on a stone
U
پایش روی سنگی قرار گرفته بود
dolmen
U
ساختمانی که دارای چندستون یک پارچه سنگی است
stylolite
U
ستون سنگی همجنس صخره متصل بخود
plant mix
U
مواد سنگی اغشته شده درماشین اسفالت
ballast
U
سنگینی شن و خرده سنگی که درراه اهن بکارمیرود
paleolith
U
الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
acrolithus
U
[مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
reindeer
U
گوزن شمالی وابسته بدوران کهنه سنگی اروپا
acrolith
U
[مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
paleontologist
U
ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
chromolithograph
U
عکس رنگی که بوسیله چاپ سنگی تهیه میشود
muller
U
سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
acrolith
U
مجسمهای که سر و دست وپای ان سنگی و بقیه اش چوب باشد
sisyphus
U
سیسیفوس که محکوم به غلتاندن سنگی بروی کوه بود
bedrock
U
سنگی که در زیر طبقه سطحی زمین واقع است
underpinned
U
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpin
U
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpins
U
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
paleolithic
U
وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
terrane
U
طبقه سنگی که روی ان نوع سنگ خاصی تشکیل شده باشد
colluvim
U
تخته سنگی که در اثر شکاف سنگ وغیره غلتیده وبپای کوه افتاده
pilloried
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillory
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillorying
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillories
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
osteotome
U
استخوان بر
boneless
U
بی استخوان
tarsus
U
استخوان مچ پا
ossicle
U
استخوان چه
natchbone
U
استخوان
bones
U
استخوان
boned
U
استخوان
bone
U
استخوان
jawbones
U
استخوان فک
boning
U
استخوان
fleshier
U
بی استخوان
fleshiest
U
بی استخوان
fleshy
U
بی استخوان
jawbone
U
استخوان فک
talus
U
استخوان قاپ
luxation
U
در رفتگی استخوان
malar bone
U
استخوان گونه
malleolus
U
استخوان غوزک
malleus
U
استخوان چکشی
maxillary bone
U
استخوان ارواره
merrythought
U
استخوان جناغ
the humeral bone
U
استخوان بازو
zygomatic
U
استخوان گونه
tarsometatarsus
U
استخوان مچ پاواستخوان کف پا
thigh bone
U
استخوان ران
thighbone
U
استخوان ران
hyperostosis
U
برامدگی استخوان
hyoid bone
U
استخوان لامی
hollownes
U
پوکی استخوان
the humeral bone
U
استخوان عضد
humeeerus
U
استخوان عضد
humeeerus
U
استخوان بازو
ungual bone
U
استخوان ناخنی
ilium
U
استخوان حرقفی
temporal bone
U
استخوان گیجگاه
knucklebone
U
استخوان قوزک
kneepan
U
استخوان کشگک
innominate bone
U
استخوان بی نام
incus
U
استخوان سندانی
illium
U
استخوان حرقفی
huckle bone
U
استخوان لگن
pubis
U
استخوان شرمگاه
scaular
U
استخوان شانه
osteomalacia
U
ملاست استخوان
scroll bone
U
استخوان فرفرهای
osteomalacia
U
نرمی استخوان
shacklebone
U
استخوان مچ دست
osteoma
U
ورم استخوان
osteology
U
استخوان شناسی
osteologist
U
استخوان شناس
osteoid
U
استخوان وار
xyster
U
استخوان تراش
palating
U
استخوان کام
scalping iron
U
استخوان تراش
raspatory
U
استخوان تراش
raspatory
U
استخوان ساب
parietal
U
استخوان اهیانه
reckets
U
نرمی استخوان
reckets
U
استخوان نرمی
reckets
U
ملاست استخوان
sacrum
U
استخوان خاجی
carcse
U
استخوان بندی
carcass
U
استخوان بندی
shacklebone
U
استخوان قاپ
osteography
U
شرح استخوان ها
os pubis
U
استخوان شرمگاه
orthopedics
U
جراحی استخوان
shinbone
U
استخوان قلم پا
stirrup bone ;stirrup bone
U
استخوان رکابی
occipital bone
U
استخوان قمحدوه
skull and crossbones
U
جمجمه و دو استخوان
navicular bone
U
استخوان زورقی
bonemeal
U
آرد استخوان
bonemeal
U
استخوان کوبیده
To set a bone.
U
استخوان جا انداختن
stapes
U
استخوان رکابی
ossific
U
استخوان ساز
osteogenesis
U
تشکیل استخوان
skelton
U
استخوان بندی
osteogenesis
U
پیدایش استخوان
osteitis
U
اماس استخوان
spillikin
U
ریزه استخوان
ostosis
U
استخوان سازی
osteitis
U
ورم استخوان
metacarpal
U
استخوان کف دست
osteal
U
شبیه استخوان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com