English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
elaborate U استادانه درست شده
elaborated U استادانه درست شده
elaborates U استادانه درست شده
elaborating U استادانه درست شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
artful U استادانه
expertly U استادانه
scholastical U استادانه
elaborately U استادانه
scholastic U استادانه
skifully U استادانه
skilfully U استادانه
skillful Šetc U استادانه
handily U استادانه
skilful U استادانه
ingeniously U استادانه
proficiently U استادانه
masterly U استادانه
deft U استادانه
elaborating U استادانه ساختن
workmanlike U استادانه ماهرانه
elaborates U استادانه ساختن
mesterpiece U کار استادانه
elaborate U استادانه ساختن
d. touch U دستکاری استادانه
elaborated U استادانه ساختن
professorial U استادانه استادوار
expertize U استادانه قضاوت کردن
preceptorial U استادانه وابسته به اموزگاری یامربی
intersections U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
coincidence function U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
meets U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersection U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
OR function U تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
meet U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
and U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
join U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joined U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joins U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
either or operation U تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
conjunctions U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunction U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
assertion U 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
alternation U تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
disjunction U تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
union U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
unions U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
false U 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
tempered U درست ساختن درست خمیر کردن
tempers U درست ساختن درست خمیر کردن
temper U درست ساختن درست خمیر کردن
judiciousness U قضاوت درست تشخیص درست
be the spitting image of someone <idiom> U درست مثل کسی بودن [درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
scrawl U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
EXOR U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exjunction U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
differences U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exclusive U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
NAND function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
except U تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
right U درست
righted U درست
orthodox U درست
righting U درست
whole U درست
perfect U درست
legitimating U درست
perfected U درست
properly U درست
exactly U درست
perfects U درست
integral U درست
just U درست
perfecting U درست
sock U درست
legitimates U درست
legitimated U درست
in a entireness of state U درست
in order U درست
incorrupt U درست
conscionable U درست
indefectible U درست
out-and-out U درست
exacted U درست
exacts U درست
exact U درست
valid U درست
by the square U درست
legitimate U درست
out and out U درست
straight U درست
straighter U درست
straightest U درست
smack dab U درست
correct U درست
straightforward U درست
by fits and starts U درست
even U هم درست
plain dealing U درست
truer U درست
proper U درست
truest U درست
real <adj.> U درست
proper <adj.> U درست
corrects U درست
exact <adj.> U درست
correct <adj.> U درست
correcting U درست
right as nails U درست
genuine U درست
true U درست
authentic U درست
clear U درست
clearer U درست
clearest U درست
clears U درست
entire U درست
Quite [so] ! U درست!
appropriate [for an occasion] <adj.> U درست
right as a trivet U درست
convenient <adj.> U درست
right as a trivet U تن درست
functional <adj.> U درست
true <adj.> U درست
Am I not right?dont you agree with me ? U درست می گه یا نه ؟
purposive <adj.> U درست
suitable <adj.> U درست
useful <adj.> U درست
utilitarian [useful] <adj.> U درست
practical <adj.> U درست
accurate [correct] <adj.> U درست
incorrect U نا درست
accurate U درست
well advised U درست
veracious U درست
purposeful <adj.> U درست
legitimately U درست
practicable <adj.> U درست
orthographically U درست
inviolate U درست
aright U درست
purpose-built <adj.> U درست
entire leaf U برگ درست
divination U حدس درست
behave U درست رفتارکردن
dead astern U درست پاشنه
makes U درست کردن
behaved U درست رفتارکردن
dead ahead U درست سینه
fashions U درست کردن
behaves U درست رفتارکردن
behaving U درست رفتارکردن
fashioning U درست کردن
buildings U درست کردن
make U درست کردن
in good time <idiom> U درست سر وقت
integer U عدد درست
integer U چیز درست
build U درست کردن
integers U عدد درست
fashion U درست کردن
fettle U درست کردن
fashioned U درست کردن
integers U چیز درست
dead against U درست مقابل
builds U درست کردن
due U درست کاملا"
misapprehended U درست نفهمیدن
misunderstand U درست نفهمیدن
misapprehending U درست نفهمیدن
concocts U درست کردن
concocting U درست کردن
concocted U درست کردن
misapprehends U درست نفهمیدن
concoct U درست کردن
plain dealing U سودای درست
likelihood U درست نمایی
8oclock sharp (on the dot). U درست سرساعت 8
misunderstands U درست نفهمیدن
misunderstood U درست نفهمیدن
misapprehend U درست نفهمیدن
to set in order U درست کردن
misbehaving U درست رفتارنکردن
misbehaves U درست رفتارنکردن
misbehaved U درست رفتارنکردن
misbehave U درست رفتارنکردن
fair shake <idiom> U رفتار درست
I didnt quite get it. U درست نفهمیدم
on the button <idiom> U درست سر موقع
spitting image <idiom> U درست مثل
framed U درست شده
upright U درست درستکار
It didnt work out. U درست درنیامد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com